* مراقبت از جسم: به انجام فعالیتهای جسمانی، تمرکز و خندیدن، متعهد شوید.
یکی از دروس عمومی مهمی که نقش تعیین کنندهای در رتبه کنکور شما داوطلبان عزیز در هر یک از گروههای آزمایشی دارد، زبان انگلیسی است. میزان علاقه به آن و یادگیری زبان در بین داوطلبان کنکور، متفاوت است. بسیاری از داوطلبان، به خاطر علاقه به این درس، و بسیاری دیگر، به دلیل اینکه این درس نقش مهمی در کسب رتبه مورد نظر آنها دارد، زبان را در کنکور خوب پاسخ میدهند و به همین دلیل، کار برای دسته دیگری از داوطلبان که تسلّط چندانی به زبان انگلیسی ندارند، دشوارتر میشود؛ به خصوص، با توجه به آنکه در سالهای اخیر، اهمیت خاصی به این درس از سوی خانوادهها داده میشود، بیشتر والدین سعی میکنند که با فرستادن فرزندانشان به کلاسهای زبان، به یادگیری زبان انگلیسی آنها کمک کنند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، بیشتر داوطلبان در این درس، درصد بالایی (60 تا 70 درصد) از سؤالات را به طور صحیح پاسخ میدهند، کسب درصد حداقل در این درس، لازم است، و برای پیشی گرفتن از دیگران، باید به کسب درصدهای بالاتر هم فکر کنید.
البته هنوز هم زبان انگلیسی، یک درس نسبتاً دشوار برای بسیاری از داوطلبان محسوب میشود و علت آن هم این است که سؤالات این درس در سالهای اخیر به سبک جدیدی طرح میشود؛ بدین صورت که از مباحث حفظی کاسته شده و مباحث مفهومی بیشتری در آن مطرح میشود؛ از طرف دیگر، داوطلبان ذهنیت درستی نسبت به این درس ندارند و آن را به صورت پیوسته در برنامه مطالعاتی خود قرار نمیدهند یا روش مطالعه درست و اصولی را در مطالعه این درس در پیش نمیگیرند. نکته دیگر اینکه زبان انگلیسی در دفترچه سؤالات دروس عمومی، بعد از دروس دیگر میآید و مسایلی مانند کمبود وقت و . میتواند بر میزان پاسخگویی داوطلبان به آن، تاثیر گذارد.
قبل از اینکه به نحوه مطالعه این درس برای کنکور بپردازیم، لازم است شما عزیزان بدانید که از درس زبان در کنکور 25 سؤال مطرح میشود که 10 سؤال آن گرامر و واژگان، 10 سؤال آن درک مطلب و 5 سؤال آن مربوط به متن بسته یا متن کلوز» است. اگر مباحث لغات و گرامر را مباحث حفظی و بقیه را مفهومی درنظر بگیریم، میبینیم که 40 درصد سؤالات از مباحث حفظی و بقیه از مباحث مفهومی، مهارتی، درک مطلب و احتمالاً خارج از مباحث کتاب طرح میشود؛ پس اگر قصد دارید که در کنکور، درصد خوبی را در درس زبان انگلیسی کسب کنید، حتماً به این نکته دقت کرده و با توجه به توان خود، به رفع ضعفها یا تقویت پایههای خود در این درس بپردازید.
تا میتوانید لغت بخوانید
برای پاسخگویی به سؤالات انگلیسی در کنکور، شما داوطلبان عزیز باید دو رکن اساسی آن، یعنی لغات و گرامر را به خوبی و به طور صحیح مطالعه کنید. شما با مطالعه صحیح و یادگیری اصولی این دو رکن، علاوه بر تضمین موفقیت در آزمون سراسری، برای تسلّط بر این زبان قدم بزرگی نیز بر خواهید داشت. همچنین با توجه به اینکه دانستن معنی لغات و عبارات، لازمه پاسخگویی به تمام سؤالات (چه سؤالات مربوط به لغات و چه سؤالات مربوط به گرامر) است و از طرف دیگر، قسمت اعظم سؤالات دربارة معنی لغات و عبارات (تقریباً 80 درصد سؤالات از معنی لغات و عبارات و 20 درصد از گرامر است) خواهد بود، اهمیت مطالعه لغات، بیشتر مشخص میشود.
این بحث که در سؤالات کنکور درس زبان انگلیسی، مخصوصاً در بخش متون، لغاتی خارج از کتاب های درسی هم استفاده میشود مسالهای است که خیلی از دانشآموزان را نگران میکند؛ ولی چندان نگران این موضوع نباشید؛ زیرا برای پاسخ به آن سؤالها، نیاز بسیار ناچیزی به مطالعه خارج از کتاب دارید؛ به علاوه اینکه اگر شما دامنه لغت خود را گسترش دهید، با لغتهایی که معنی آنها را میدانید، میتوانید گاهی به راحتی و گاهی به طور احتمالی، معنی برخی از لغاتی را که قبلاً ندیدهاید، حدس بزنید.
حتماً از خود میپرسید که چگونه یادگیری خود در قسمت لغات انگلیسی را بالا برده و آن را تقویت کنیم. سعی کنید که همزمان با شروع مطالعه یک درس، کلمات را از همه جای درس (تمرینها، متنها، زیرنویسها، جدولها و) استخراج کنید و معنی آنها را با توجه به متن از فرهنگ لغت درآورید. راههای متفاوتی وجود دارد که شما بتوانید معنی یک لغت را مدت زمان بیشتری از حفظ داشته باشید. علاوه بر تکرار معانی لغات، شما میتوانید آنها را در جدولهایی بنویسید که هر جدول، شامل گروهی از کلمات باشد که به نحوی در یک زمینه دارای اشتراک هستند؛ مثلاً: کلمات همشکل را در یک جدول بنویسید (bind، bond، bund، band، bound، یا bird، bread، braid، bride، breed و .). کلمات مترادف را نیز در یک جدول بنویسید (mediate،intervene، interpose، reconsiliate، interfere و .). کلمات با یک پیشوند را هم در یک جدول بنویسید (degenerate، decompose، deflate، deviate و .). همچنین کلمات با یک مضمون (theme) مانند جدول مربوط به میوهها، جانوران، گیاهان، زمانها، مکانها و . را نیز در یک جدول بنویسید.
سعی کنید که جدول خود را با سه ستون طراحی کنید که یک ستون آن مربوط به کلمه و یک ستون برای معنی فارسی آن کلمه باشد و در ستون دیگر نیز یک جمله بنویسید (بهتر است که این جمله را خودتان بسازید یا برای ساختن آن، از کتاب یا فرهنگ لغت زبان انگلیسی استفاده کنید). برای اینکه دامنه لغت خوبی داشته باشید و بتوانید در کنکور به سؤالات درس زبان به خوبی پاسخ دهید، صرفاً به لغات پایانی درس اکتفا نکنید. همچنین در نوشتن لغات و معنی آنها خیلی وسواس به خرج ندهید؛ ضمن اینکه کلمات خیلی ساده هم را وارد جدول نکنید. لازم نیست که هر جدول شامل تعداد کلمات زیادی باشد. کامل شدن این جدولها به صورت تدریجی و همراه با مطالعه کتاب صورت میگیرد؛ مثلاً شما در درس یک، جدولی را ایجاد کردهاید که یک یا دو کلمه در آن قرار گرفتهاند؛ اما در درس هشت یا نه، چند کلمه دیگر هم به آن اضافه میکنید. چون نمیتوانید همه لغات را در جدولها قرار بدهید، باید یک جدول با عنوان other words» یا unsubjected words» نیز داشته باشید تا لغات مذکور را (که برای آنها وجه اشتراک پیدا نکردهاید) در آن بنویسید. نگران نباشید که لغات زیادی را در این جدول مینویسید. تنها به تکرار کلمات اکتفا نکنید و برای یادگیری عمیق کلمات، بین آنها و مطالب موجود در حافظه نیز به نحوی ارتباط برقرار کنید. سعی کنید که کلمات را در قالب تصاویر، جملات، آهنگها، رفتارهای روزمره جالب و خنده دار و . در حافظه ثبت کنید؛ مثلاً اگر میخواهید که معنیfig (انجیر) در ذهنتان ثبت شود، pig را تصور کنید که fig میخورد، و یا به فردی فکر کنید که chess بازی میکند و در همان حال cheese میخورد!
پس از اتمام هر ساعت مطالعه زبان (واژگان، گرامر و تست)، یک کلمه را بهعنوان کلمه روز انتخاب کنید و آن را در تقویمی (در همان روز) یادداشت کنید. سعی کنید که به این کلمه، کمی بیشتر از دیگر کلمهها بها دهید و در مورد آن بیشتر فکر کنید. انتخاب کلمه روز، کاملاً بستگی به سلیقه شما دارد. فقط کلمهای را انتخاب کنید که به دلایلی میخواهید آن کلمه را سریعتر یاد بگیرید یا اینکه مطمین شوید که برای مدت زیادی در ذهنتان خواهد ماند.
پس از مطالعه چندین درس و تهیه تعدادی از جدولها (تقریباً 200 تا 300 کلمه)، ساعت مطالعه مختص به واژگان را به سه بخش (طبق بخش زیر) تقسیم کنید:
1- در یک قسمت مانند قبل، کتاب را مطالعه و جدولها را تهیه یا کامل کنید. فراموش نکنید که مرور جدولها، مهمترین کاری است که شما باید برای ماندگاری و حفظ لغات در ذهنتان انجام دهید.
2- برای ماندگاری بیشتر و بهتر لغات میتوانید از جعبه یادگیری لایتنر» استفاده کنید. گرچه بسیاری از داوطلبان کنکور و دانشآموزان، یادگیری با این روش را وقتگیر میدانند، اما اگر به این شیوه عمل کنید، مطمین باشید که نتیجه بهتری خواهید گرفت.
3- در قسمت دیگر، تنها به خواندن متون انگلیسی بپردازید. هدف از ایجاد این بخش، کسب تجربه به منظور خواندن سریع متون انگلیسی است. شما باید با وجود مشاهده کلمات ناآشنا، مفهوم متن و جملات را درک کنید و حتی با توجه به معنی جملات و مفهوم کلی متن، معنی کلمات جدید را حدس بزنید.
برای یادگیری گرامر در برنامه درسی، وقتی را اختصاص دهید
یکی دیگر از بخشهای زبان، که میتوانید با یادگیری آن در آزمون این درس نمره خوبی کسب کنید، گرامر است. مفیدترین روش برای مطالعه و یادگیری گرامر، خواندن گرامرهای ذکر شده در کتابهای درسی و نوشتن یک خلاصه کلی از آنهاست. در این خلاصهبرداریها میتوانید برای به خاطر سپردن مؤثرتر، با استفاده از خلاقیت ذهنتان، جملات یا کلماتی را به صورت رمزی ایجاد کنید و با به خاطر آوردن این جملات و کلمات رمزی، گرامرهای مورد نظر را نیز به یاد بیاورید؛ مثلاً ترتیب قرار گرفتن صفات در جمله قبل از اسم را میتوانید به این طریق به خاطر بسپارید.
با این همه، تنها خواندن و خلاصهبرداری کردن از گرامرها (حتی اگر به بهترین شکل انجام گیرد)، به هیچ عنوان کافی نیست. شما باید برای درک و یادگیری عمیق گرامرها، تا میتوانید تمرینهای کتاب درسی (و کتابهای غیردرسی) را حل کنید. ضمناً سعی کنید که جواب تمرینها را در کتاب یادداشت نکنید تا بتوانید در مطالعات بعدی نیز خود را تست کنید.
برای هر هفته نیز یک گرامر را انتخاب کنید و سعی کنید که در طول هفته، خیلی خوب آن را یاد بگیرید، با کمک آن جمله بسازید، در کتابهای درسی آن را مطالعه کنید و در درک مطلبهایی که در آن هفته میخوانید به دنبال آن بگردید.
دقت و سرعت، لازمه درک مطلب
بخش دیگری از درس زبان انگلیسی، که در کنکور از آن سؤال طرح میشود، درک مطلب است. مهمترین نکته در درک مطلب، به کارگیری هم زمان سرعت و دقت است. ممکن است که داوطلبی، دامنه لغت خیلی خوبی داشته باشد، اما در آزمون سراسری نتواند به خوبی به سؤالات درک مطلب پاسخ دهد؛ زیرا سرعت لازم برای خواندن متن و درک معنی اصلی آن را ندارد. در درک مطلبها ابتدا یک نگاه کلی و گذرا در حد 1 تا 2 دقیقه به متن ارایه شده و سؤالات انداخته و سپس متن را بخوانید و سعی کنید، با توجه به نگاه گذرایی که به سؤالات انداختهاید، زیر نکات مهم آن را خط بکشید. در پاسخدهی به سؤالات طرح شده از متن، ابتدا به سؤالات Vocabulary پاسخ دهید و سپس اگر سؤالی از ارجاع ضمیر وجود داشت به آن، و بعد هم به سؤالات مفهومی، که از ایده کلی متن پرسش کردهاند، پاسخ دهید. اگر فکر میکنید در زمانی که دارید نمیتوانید به همه درک مطلبها این گونه پاسخ دهید، ابتدا به سراغ سؤالات لغات و ارجاع ضمیر درک مطلبها بروید و بعد، اگر وقت داشتید، بقیه سؤالات را پاسخ دهید. دقت داشته باشید که برای پاسخ به سؤالات لغت درک مطلبها، شما نیازی به خواندن متن ندارید.
با تستزنی، خود را محک بزنید
یکی از کارهای بسیار مهمی که باید در درس زبان انجام دهید، این است که با تستزنی در این درس، خود را محک بزنید. یکی از اهداف تمرین تستزنی، شناخت نقاط ضعف و قوت است؛ به طوری که شما متوجه شوید در کدام قسمت از سؤالات (گرامر، درک مطلب و.) قوی و در کدام قسمت ضعیف هستید تا بعداً با توجه به آنها به سؤالات پاسخ دهید. برای این منظور در ابتدا تستزنی را به صورت تستهای تمرینی و بدون در نظر گرفتن زمان انجام دهید؛ اما وقتی میزان مطالعهتان زیاد شد و به ایام پس از عید رسیدید، تستزنی سرعتی را در برنامه خود قرار دهید. برای هر ساعت مطالعه مختص تستزنی، یک آزمون انگلیسی تهیه کنید. در این زمینه میتوانید از آزمونهای مشابه کنکور یا آزمونهای سراسری گذشته استفاده کنید (البته آزمونهای سراسری گذشته، برای زمانی است که اکثر مطالب را مطالعه کردهاید). ضمناً هرگز از تستهای طبقهبندی شده موضوعی (مثلاً صد تست پشت سرهم در مورد ضمایر و) استفاده نکنید. در هر آزمون، این احساس را در خود ایجاد کنید که سر جلسه آزمون سراسری هستید؛ بنابراین، زمان را کنترل کنید. با پیشرفت مطالعه و تمرین باید زمان پاسخگویی به سؤالات کاهش یابد. در انتهای هر آزمون، نکات جدید گرامری و همچنین کلمات ناآشنا و جدید را، که در هنگام مطالعه به آنها برنخورده یا به آنها توجه نکرده بودید، مشخص کرده و آنها را یادداشت کنید تا در ساعت مطالعه مختص واژگان یا گرامر، این موارد را نیز مطالعه کنید.
با توجه به نکاتی که در بالا به آن اشاره شد، به عنوان یک داوطلب، این شما هستید که باید به این نتیجه برسید و بدانید که بهترین شیوه مطالعه زبان انگلیسی در ایام آمادگی کنکور، برای شما کدام شیوه است؛ زیرا این موضوع، یادگیری شما را آسانتر میکند؛ اما پیشنهاد ما این است که ابتدا گرامر هر درس را مطالعه کنید و سپس 20 تست گرامر مربوط به آن را پاسخ دهید و اشکالات خود را بررسی و تحلیل کنید و پس از آن به سراغ Reading درس بروید. همچنین پاراگراف اول را یک بار بخوانید و سعی کنید که معنی و مفهوم آن را دریابید و بعد از آن، سعی کنید معنی کلماتی را که نمیدانید، با توجه به نشانهها و به کارگیری روشهای مختلف، از خود متن حدس بزنید؛ البته انجام این کار درباره تمام کلمات، ممکن نیست؛ بنابراین، معنی کلماتی را که نمیتوانید از متن دریافت کنید، با مراجعه به یک فرهنگ واژگان فراگیرید. در حین مطالعه هر پاراگراف نیز به ارتباط جملات، مرجع ضمایر و حتی گرامر آن درس یا درسهای قبلی، توجه فراوانی داشته باشید. همچنین بعد از مطالعه هر پاراگراف، سعی کنید که مفهوم و منظور اصلی آن پاراگراف را در یک یا دو جمله انگلیسی یا فارسی خلاصه کنید و در پایان آن بنویسید. انجام این کار نشان میدهد که آیا آن پاراگراف را درست فهمیدهاید یا خیر؛ سپس به انجام تمرینهای آن درس بپردازید و در تمام این مدت، یادداشتبرداری از لغات سخت را فراموش نکنید و وقتی را برای حفظ کردن آنها نیز در نظر بگیرید.
به این نکات نیز توجه کنید:
· حتماً کلِ هر دو کتاب یازدهم و دوازدهم را با دقت بخوانید و لغتهای مهم آنها رامشخص کنید و سپس مطالب مربوط به گرامر را از هر دو کتاب درآورید و در جایی جداگانه بنویسید و هر چندوقت یک بار، آنها را مرور کنید.
· برای حفظ لغات باید به طور کامل هر جمله را بخوانید و آن را معنی کنید و معنایکلمه مورد نظر را در جمله حدس زده یا پیدا کنید و بعد، با مراجعه به معنی درس،پاسخ خود را بررسی کنید
· تمام بخشهای کتاب زبان، از جمله لغات، متنها، صورت و پاسخ تمرینها و . را باید بخوانید و لغاتش را درآورید؛ نه اینکه فقط به لغات آخر هر درس اکتفا کنید.
· تمام تمرینها را حل کنید.
· سعی کنید که لغتها را با یک یا چند مترادف انگلیسی یاد بگیرید.
· تستهای زبان را به صورت در هم بزنید، نه طبقهبندی شده.
· در هنگام زدن تست، چه گرامر باشد، چه درک مطلب و چه لغت، صورت تست و گزینهها را معنی و از لغات جدید فیش برداری کنید.
· صحبت کردن در کلاس با همکلاسیها یا در خانه با یکی از افراد تحصیل کرده به زبان انگلیسی، دشوار، ولی بسیار مفید خواهد بود.
· در وقتهای تلف شده (اتوبوس، مترو، مطب پزشک یا صفهای مختلف) لغات فیش برداری شده زبان را بخوانید.
· مشاهده فیلمهای انگلیسی زیرنویسدار، کمک مؤثری به یادگیری بهتر شما خواهد کرد.
داوطلبان علاقهمند به زبان انگلیسی، فقط به شرکت در گروه آزمایشی زبانهای خارجی آزمون سراسری اکتفا نکنند؛ بلکه حتماً در رشته اصلی خود و در کنار آن در کنکور گروه آزمایشی زبانهای خارجی هم شرکت کنند؛ چرا که ظرفیت پذیرش و تنوع رشته در این گروه آزمایشی، بسیار پایین است.
وارد کلاس که میشوم، چهرههای درهم و گرفتۀ بچهها تو ذوقم میزند؛ انگار نه انگار که شروع ترم دوم است و آنها باید یک دنیا شور و نشاط بوده و مصمّم و آماده برای استقبال از یک ترم جدید و یک شروع تازه، سرکلاس نشسته باشند.
میپرسم: چه شده؟ مال باختهها از شما حالشون بهتره !»
یکی از بچهها نفس عمیق میکشد و میگوید: معلومه! اونا شاید امیدی داشته باشن، اما ما » و بعد شانههایش میلرزد و اشکهایش جاری میشود.
راستش را بخواهید، این صحنهای است که کم و بیش من در شروع ترم دوم اکثر سالهای کاریام با آن روبرو بودهام؛ دانشآموزانم که ترم اول به خوبی تلاش نکردهاند، اکنون در آغاز ترم دوم، با ناامیدی و ترس دست و پنجه نرم میکنند؛ دانشآموزانی که تصور میکنند چون تا نیمۀ راه را به خوبی طی نکردهاند، امکان ندارد که در آزمون سراسری موفق شوند و در رشته خوب و مورد علاقۀ خودشان پذیرفته گردند.
در واقع، مشکل اینجاست که این دسته از داوطلبان، زمان خود را صرف فکر کردن به گذشته و غصه خوردن برای چیزی میکنند که برای درست کردن و تغییر دادن آن، قدرتی ندارند، و به جای اینکه برای رسیدن به موفقیت، کمیّت و کیفیت مطالعۀ خود را تغییر دهند، خود را با دیگران مقایسه میکنند؛ مثلاً ساعت مطالعه یا تعداد تستی را که زدهاند، با دیگران مقایسه میکنند و چون حس میکنند، که نسبت به آنها عقب هستند، از تلاش دست بر میدارند و تسلیم شکست میشوند.
ما معتقدیم که اگر تا کنون به درستی درس نخواندهاید، برای موفقیت چندان دیر نشده است و تنها لازم است که از همین امروز، دانشآموز متفاوتی باشید و بدانید که الان زمان شروع شماست؛ فقط خود را با دیگران مقایسه نکنید. بهترین مقایسه افراد، مقایسه هر فرد با خودش است. همین که هفتهای ۲۰ تست بر تعداد تستها یا مثلاً یک ساعت بر ساعات مطالعاتی هفته گذشته خود بیفزایید بهترین نوع مقایسه است. فقط خودتان را به خاطر کوتاهیهای گذشته سرزنش نکنید و بگذارید که به آرامش ذهنی برسید. اکنون به آینده توجه کنید و بیوقفه مطالعه کنید.
برای موفقیت و تمایز پیدا کردن نسبت به رقبای خود، باید در این ماهها تلاش خود را دوچندان کنید و با سرعت بیشتری به پیش روید. باز هم یاد آوری میکنیم که مهمترین رکنها برای موفقیت، این است که با عزم راسخ و اشتیاق سوزان و ایمان به خود و راهی که انتخاب کردهاید، به پیش روید و از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید، و این نکته را به خاطر داشته باشید که باید تلاش کنید هر هفته نسبت به هفتۀ قبل خود، پیشرفت داشته باشید.
در انتها نمونهای از سرگذشت افرادی را که طبق تصور دیگران، دیر شروع کرده، اما به موفقیتهای قابل توجهی رسیدهاند، می آوریم.
* رستگار رحمانی، رتبۀ یک گروههای آزمایشی علوم تجربی و زبانهای خارجی و رتبۀ 44 گروه آزمایشی هنر سال 88، دیپلم ریاضی داشت. وی فرزند خانوادهای ۱۰ نفره است که پدرش کارگر ساختمان و مادرش خانهدار است و اهل محله بهداری از شهر مرزی جوانرود با جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر است. او پس از پایان خدمت سربازی، با چهار ماه فرصت مطالعه، موفق شد که با شرکت در آزمون سراسری سال ۱۳۸۸، رتبه اول کشوری را در دو گروه آزمایشی علوم تجربی و زبانهای خارجی از آن خود کند. وی دربارۀ نحوۀ مطالعۀ خود میگوید: از اول بهمن، روزی هفت تا هشت ساعت مطالعه داشتم. بعد از ایام عید این میزان مطالعه به روزی هشت تا ۱۰ ساعت رسید و در آستانۀ کنکور نیز روزی ۱۲ تا ۱۳ ساعت مطالعه داشتم. اساس کار را بر سه دوره مطالعه دروس پیشدانشگاهی و سال دوم دبیرستان در مرحله اول، دروس پیشدانشگاهی و سال سوم دبیرستان در مرحله دوم، و جمعبندی قرار دادم.
رستگار رحمانی، پس از گذشت چند سال از دیپلم، خود را برای آزمون سراسری آماده کرد و مکان مطالعهاش برای کنکور، یک انباری کوچک بود؛ زیرا معتقد بود که کسب رتبه برتر کنکور، به شرایط و امکانات خاصی نیاز ندارد، بلکه پشتکار و تلاش فرد را میطلبد. گفتنی است که وی در حال حاضر، رزیدنت مغز و اعصاب بیمارستان امام خمینی (ره) است.
* پاول تسنر» مدیر عامل و یکی از مؤسسان شرکت پالپ ورکز است. کار این شرکت، تولید جایگزینی بازیافت شدنی برای کیسههای پلاستیکی، با استفاده از زبالههای کاغذی و گیاهی است. نکتۀ جالب در مورد شرکت پالپ ورکز، این است که وی این شرکت را در ۶۶ سالگی تاسیس کرده است! در جایی پاول میگوید که با کسانی در حال رقابت بود که سن و سالشان از کفشهای او کمتر بود! با این حال، او خسته نمیشود، تلاش میکند و نهایتاً میتواند شرکتش را به یک شرکت موفق و مطرح در این زمینه مطرح نماید. وی در یکی از سخنرانیهای خود میگوید: گاه پیامهایی را از افراد میگیرم که مضمون آن این است: من الان ۳۰ سال دارم و فکر میکنم که دیگر برایم دیر شده است برنامهنویسی یاد بگیرم. چه کار کنم؟» از نظر من، تعداد کارهایی که واقعاً برای آنها دیر میشود، خیلی کم و انگشت شمار است؛ به خصوص یاد گرفتن. هیچ وقت برای آموزش، دیر نیست
* جوزف کنراد»، نویسندۀ مشهور انگلیسی، تا بیست سالگی حتی انگلیسی هم بلد نبود و تا 39 سالگی نویسنده هم به حساب نمیآمد و به عنوان بازرگان دریایی کار میکرد. وی در 39 سالگی تصمیم گرفت که به حرف دلش گوش کند و به دنبال علاقهاش برود؛ پس، بدون آنکه از سن و سال خود یا رقیبهایش بترسد، شروع به نوشتن کرد و به عنوان یکی از موفقترین و مشهورترین نویسندههای انگلیسی در خاطرهها ماند؛ کاری که بسیاری از انگلیسی زبانها نتوانستند مشابه آن را انجام دهند؛ چون اسیر محدودیتهای کاذب شدند و شجاعت دنبال کردن رویاهایشان را نداشتند.
* هارلند سندرز »کسی بود که در سن ۶۲ سالگی، برند معروف Kfc را بنیان نهاد و بعد از 12 سال آن را به ارزش ۲ میلیون دلار فروخت. قبل از تاسیس کیافسی، هارلند بهعنوان وکیل، اپراتور پمپ بنزین، کارگر راهآهن و . کار کرده بود!
* آنا مُزز» که بیشتر او را با نام مادر بزرگ مُزِز» صدا میزنند، در ۷۸ سالگی شروع به نقاشی کرد. در سال ۲۰۰۶ یکی از شاهکارهای او به قیمت 2/1 میلیون دلار به فروش رفت! جالب است بدانید که او قبل از این، خانهدار بود و کشاورزی میکرد.
میخواهیم بگوییم که آنچه یک فرد برای موفقیت نیاز دارد، روحیۀ خوب و استقامت در مسیر است؛ این چیزی است که اگر نداشته باشیم، حتی اگر یک جوان ۱۸ ساله هم باشیم، باز کاری از ما ساخته نیست.
نمونه سوالات نهایی دوازدهم
دینی 3 ریاضی و تجربی دیماه97
دینی 3 انسانی دیماه 97
حسابان 2 ریاضی دیماه97
دریافت زیست دوازدهم دیماه97
دریافت فلسفه دوازدهم
فیزیک نهایی دوازدهم ریاضی فیزیک دیماه97
فیزیک نهایی دوازدهم تجربی دیماه97
ریاضی و آمار دوازدهم انسانی دیماه 97
گسسته دیماه97
ریاضی 3 تجربی دیماه97
تاریخ3 دیماه97
فارسی3 تمام رشته ها دیماه97
اجتماعی دوازدهم ریاضی و تجربی دیماه97
جامعه شناسی3 انسانی دیماه97
زبان انگلیسی دوازدهم دیماه 97
شیمی دوازدهم دیماه 97تجربی وریاضی
عربی3انسانی دیماه97
دست و دلم به درس خوندن نمیره و هر چی میخوام خودم رو متقاعد کنم که باید درس بخونم، نمیتونم. چه کار کنم»؟ این جمله را ممکن است شمار قابل ملاحظهای از داوطلبان در طی دوره آمادگی برای کنکور بگویند. نداشتن انگیزه ممکن است که از همان ابتدا، یک داوطلب را از مطالعه بازدارد یا در طی دوران آمادگی و به دلایل مختلفی پیش آید و او را از ادامه مسیر ناامید سازد. به دلیل اینکه نداشتن انگیزه به صورت کوتاه مدت، از چند دقیقه گرفته تا چند روز و حتی چند ماه، برای مطالعه و آمادگی داوطلبان مشکل ایجاد میکند، در این مقاله سعی خواهیم کرد تا درباره نقش انگیزه در موفقیت و علل و زمینههای از بین رفتن و ایجاد آن در طول آمادگی برای کنکور، صحبت کنیم.
قبل از هر چیز به این نکته توجه داشته باشید که داشتن انگیزه در انجام هر کاری، بهترین موتور محرک و اساسیترین عامل حرکت و رسیدن به هدف است؛ پس هر چه قدر هم تلاش کنید، اما انگیزهای برای درس خواندن و آمادگی برای کنکور نداشته باشید، پایان راه و کسب نتیجه مطلوب مشکل خواهد بود. عوامل مختلفی ممکن است که مانع ایجاد انگیزه درس خواندن شما شود. از جمله این عوامل میتوان به مشکلات خانوادگی، محتوای کتابهای درسی و علاقه نداشتن داوطلب به آنها، احساس ترس یا نگرانی داوطلب از وضعیت خود در مقابل داوطلبان دیگر، نداشتن هدف، برنامه و امکانات آموزشی برای مطالعه خوب و اصولی، مشکلات جسمی و روحی و . اشاره کرد. با توجه به اینکه شما داوطلبان عزیز تقریباً در مراحل آغازین زمان مطالعه و آمادگی برای کنکور هستید، بهتر است که از همین الان به ایجاد یا تقویت انگیزههای خود درباره آمادگی برای کنکور بپردازید. برای تحقق چنین هدفی لازم است کارهایی را انجام دهید. از جمله مهمترین این کارها عبارتند از:
1 ـ هدف داشته باشید
هر رفتاری که انسان انجام میدهد، ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه میشویم، سراسیمه به هر طرفی میرویم تا آب به دست آوریم و رفع عطش کنیم؟ زیرا نیاز به آب داریم و کمبود آب در بدن ما، ایجاد انگیزه میکند و در نتیجه، برای رسیدن به هدف، یعنی آب، همه سعی و تلاش خود را به کار میگیریم. اگر شما میخواهید انگیزه مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید، در مرحله اول باید هدف خود را مشخص کنید. وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید، طبعاً برای رسیدن به آن هدف، احساس میکنید نیازمند چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن به دست میآیند و در نتیجه، برای دستیابی به آن چیزها، برنامهریزی و سپس بر اساس آن برنامه، عمل میکنید.
پس برای اینکه انگیزه کافی برای درس خواندن پیدا کنید به این فکر کنید که برای چه مطالعه میکنید. به آیندهای روشن بیندیشید که باید با دستان خود آن را رقم بزنید، و اکنون ابزار شما داوطلب عزیز برای رسیدن به این آینده، درس خواندن است. به این فکر کنید که از خود برای گذراندن یک کنکور قابل قبول، چه انتظاری دارید و این انتظار، تا چه حد مطابق با توان شما یا حتی بسیار کمتر از آن است. ممکن است که در طول مسیر، بارها ناامید یا دده شوید؛ اما با تمام قوا تلاش کنید تا همچنان قوی بمانید و به اما» و اگر»ها فکر نکنید و فقط و فقط به باید»ها فکر کنید و اینکه شما حتماً در راه رسیدن هدفی که در پیش گرفتهاید، موفق خواهید شد؛ پس هر آنچه را که شما را از این راه باز میدارد، از سر راه خود بردارید و به هیچ سدی اجازه خودنمایی در مقابل خودتان را ندهید و همه سدهای ناامیدی، خستگی، بیحالی و نمیتوانم»ها را نابود کنید و با فکر کردن به هدف، انگیزه پیدا کرده و محکم و قوی قدم در راه بگذارید.
2ـ زبان گردانی کنید
وقتی شما چند دوست دارید، دوستی را که به شما بیشتر شبیه است، عاطفه و روحیه شما را دارد و به زبان شما سخن میگوید، بیشتر دوست دارید و به حرفهایش بیشتر توجه میکنید و حتی او را بیشتر به خاطر میسپارید. زبان کتاب، یک زبان عمومی و همگانی است و باید همچنین باشد. این شما هستید که باید پس از مطالعه، کتاب و متن، نمودار و فرمولها را به زبان خود بیان کنید. به این کار در اصطلاح، زبان گردانی گفته میشود. زبان گردانی، یکی از اصول مطالعه است. فقط کافی است که برای انجام این کار حوصله به خرج دهید؛ به این ترتیب که پیچیدهترین مطالب علمی را، همین طور که مطالعه میکنید و جلو میروید، به زبان ساده، قابل فهم و بیان خوشایند خودتان برگردانید. از خود مثال بزنید و حتی آن متن را یک بار دیگر به زبان ساده خودتان بنویسید. اگر بخواهید عیناً مطالب کتاب را بخوانید و حفظ کنید عملاً نمیتوانید یادگیری عمیقی داشته باشید؛ اما اگر با زبان گردانی، مطالب را یاد بگیرید، خیلی راحتتر همه مطالب کتاب را بیان خواهید کرد و مفاد آن را به خاطر خواهید سپرد.
3ـ با کتاب شوخی کنید
وقتی تلویزیون تماشا میکنید یا با دوستتان صحبت میکنید، لبخندی بر لب دارید و راحتید؛ اما وقتی از کتاب و مطالعه صحبت میشود و به سراغ درسها میروید، جدی و محکم و اخمو میشوید. در روانشناسی حافظه و یادگیری گفته میشود: مطالبی که بار هیجانی بیشتری دارند، بیشتر در حافظه میمانند و بهتر به خاطر آورده میشوند؛ چرا که هیجان، علاقه، تمرکز و ورود مطلب به حافظه را راحتتر میکند.
برای یاد سپاری بهتر مطالب کتاب، مثالهایی مهیج، شادی آفرین و حتی خندهدار بزنید. این موضوع به علاقه و تمرکز شما کمک زیادی میکند؛ مثلاً بعد از اینکه خواندید الکترون در سیم حرکت میکند و به مقاومتی مثل لامپ برخورد میکند و لامپ را روشن مینماید، به زبان خودتان بگویید: موتور سوار (الکترون) در خیابانی خلوت (سیم) به سرعت حرکت میکند که ناگهان به دیواری (مقاومت) برخورد میکند و آن وقت احساس میکند که پروانهها دور سرش میچرخند (روشن میشود)! هر چه میتوانید به سختترین مطالب کتاب، بار هیجانی مثبت بدهید و آن را بخوانید تا مطالب، بهتر و بیشتر در ذهن شما بماند. برای انجام این کار، مثالهای مهیج بزنید و آن چنان با کتاب، شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنیترین دوست خود رسیدهاید.
4ـ به لذتهای نهایی توجه کنید، نه دشواریهای مسیر
برای شروع هر کار، باید این نکته را قبول کنید که دشواریهایی در مسیر وجود دارد و باید تلاش کنید تا به اهداف خود و آنچه برایتان لذت بخش است، برسید. پذیرش دشواری مسیری که در پیش دارید، شما را برای مقابله با سختیهای راه و پیشرفت آماده میکند. هر کاری که ما به انجام آن مبادرت میکنیم، حتماً، بسته به نوع کار، سختیها و مشکلاتی را با خود به همراه دارد. اگر شما این موضوع را قبول نکنید که در مسیر راه آمادگی برای کنکور ممکن است دچار سختی شوید یا مجبور شوید که از انجام بسیاری از کارهای مورد علاقه خود در این مدت صرفنظر کنید، حتماً انگیزه خود را از دست خواهید داد و نخواهید توانست به خوبی قدم در راه گذاشته و پیشرفت کنید. این موضوع، به خصوص در ابتدای کار و تا وقتی که کارهایتان در مسیر خود جریان پیدا نکرده، ممکن است که برای شما سخت باشد؛ پس حتماً و برای اینکه انگیزه خود را از دست ندهید، به دشواریها به عنوان یکی از جذابیتهای مسیر رسیدن به هدف فکر کنید و نه به مثابه موانعی که بر سر راه شماست و شما توان مقابله با آن را ندارید.
اگر باید روزی 40 صفحه مطالعه کنید، فکر خود را به رنج روزی 40 صفحه مطالعه کردن متمرکز نکنید؛ بلکه به لذتهای نهایی که نصیبتان میشود، توجه کنید. آنچه شما را به تلاش پیگیر و مستمر وا میدارد، میل به جذب لذتهاست. کسانی از کوه بالا میروند و قله را فتح میکنند که لذت رسیدن به قله را در ذهن خود بپرورانند. این افراد در طول مسیر هرگز به دشواری راه نمیاندیشند؛ بلکه خود را در آن بالا مجسم میکنند و به این فکر میکنند که از آن بالا همه چیز زیباست. همین شوق ذهنی باعث میشود که آنها به راحتی، دشواری مسیر را بپذیرند و پیش بروند؛ حال آنکه اگر آنان، تمام ذهنشان را معطوف به دشواری مسیر میکردند و مدام به این فکر میکردند که چقدر تا پایان راه باقی است، این رنج که در ذهنشان مجسم میشد، به سرعت آنها را خسته میکرد.
5 ـ به خودتان پاداش بدهید
یکی از کارهای بسیار مهمی که انجام آن باعث میشود انگیزه شما برای مطالعه بهتر و یادگیری ماندگارتر بیشتر شود این است که پس از هر مطالعه رضایت بخش یا حل تمرینها، که با برنامهریزی و به صورت اصولی صورت گرفته است، از خودتان تشکر کنید و برای انجام این کار به خودتان پاداش دهید. این جایزه میتواند تماسی کوتاه با یک دوست صمیمی یا دیدن قسمتی از فیلم و کارتون مورد علاقهتان یا هر کار دیگری باشد که شما دوست دارید در آن لحظه انجام دهید؛ حتی میتوانید برای مطالعه بهتر، به خودتان وعده دهید که اگر درس خاصی از ریاضی یا زیست شناسی را به خوبی یاد گرفتید به خود جایزه بدهید. این جایزه دادنها و تشکر کردنها از خودتان، باعث میشود تا انگیزه و تلاش شما برای یادگیری، بهتر و بیشتر شود.
6 ـ از افکار منفی بپرهیزید
یکی از مخربترین و بدترین کارهایی که میتواند انگیزه شما را برای یادگیری پایین آورده یا آن را از بین ببرد، این است که شما در طی زمان مطالعه و آمادگی برای کنکور، به شکستها فکر کنید و ناامید شوید. افکار منفی مانند اینکه: داوطلبان بسیار قوی زیادی وجود دارند که من نمیتوانم با آنها مقابله کنم»، من پیشرفت خوبی نکردهام و با این همه درس خوانده نشده، نمیتوانم نتیجه خوبی به دست بیاورم»، من در درس ریاضی و عربی ضعیف هستم و این درسها، درسهای مهمی برای کنکورند و من هم نمیتوانم ضعفهای خودم را در این درسها از بین ببرم» و . میتواند بر انگیزه و روحیه شما آسیب جدی وارد کند. برای آمادگی بهتر و تقویت انگیزه، نه تنها حتی به افکار منفی فکر نکنید، بلکه افکار خنثی را هم از ذهن خود بیرون کرده و فقط به نکات مثبت خود و تواناییهایتان فکر کنید تا بتوانید محکم در ادامه راه حاضر باشید.
7ـ برای کارهایتان برنامه مشخص داشته باشید
برنامهریزی، یکی از ارکان اصلی و مهم آمادگی برای کنکور است؛ پس حتماً برای دورههای کوتاه مدت و بلند مدت آمادگی برای کنکور خود برنامه داشته باشید و بر اساس آن حرکت کنید و هر شب، میزان هماهنگی خود را با برنامه، ارزیابی کنید. در این برنامهریزی، به هدف خود توجه خاص و همیشگی داشته باشید؛ زیرا بدون تعیین اهداف، برنامهریزی، غیرممکن، و بدون برنامهریزی، ایجاد نظم نا میسر است. داشتن برنامه و عمل کردن به آن، باعث میشود تا انگیزه شما برای مطالعه بهتر و ادامه مسیر آمادگیش برای کنکور، با پشتکار بیشتر افزایش یابد.
به منظور اینکه انگیزه خود را برای مطالعه بیشتر کنید به نکات زیر نیز توجه داشته باشید:
1- توکل به خدای متعال را در هیچ لحظهای از دست ندهید؛ بلکه در مواقع حساس و دشواری که برایتان پیش میآید، بیشتر از همیشه، به نیروی ایمان به خدا، تکیه کنید و او را در همه حال، ناظر بر خود و پشتیبان واقعی تان بدانید که در چنین صورتی، به یاری حق، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.
2- ورزش کنید وبه اندازه کافی بخوابید.
3- نقاط قوت خود را بشناسید. فهرستی از توانمندیهای خود تهیه کنید و روزی دو یا سه بار با صدای بلند آنها را بخوانید؛ مثلاً بگویید: من شخص با استعدادی هستم و
4- بیان مطالبی ناامیدانه، انگیزه و آرامش روانی فرد را کاهش میدهند. برای رفع این مشکل باید از ارتباط با افراد منفیباف اجتناب کرد.
5- هر زمانی که احساس میکنید علاقهای به زندگی، تحصیل، ارتباط با دیگران و . ندارید، با مشاوران زبده و دلسوز صحبت کنید تا مشکل شما ریشه یابی و حل شود.
6- سوء تغذیه و مشکلات جسمانی یا روانی نیز در بیرغبتی و کاهش انگیزه تاثیر دارد؛ بنابراین، اگر در این زمینه مشکلاتی دارید حتماً آنها را برطرف کنید.
7- اگر در گذشته خوب مطالعه نکرده یا نتیجه خوبی به دست نیاوردهاید، فقط به عنوان یک تجربه به آن نگاه کنید و نه به مثابهش وسیلهای برای شماتت و سرزنش کردن خودتان. احساس گناه میتواند نشاط و انگیزه انسان را در ادامه دادن راه از بین ببرد.
8- از اینکه کمی به خود سختی دهید نهراسید. بزرگترین مانع برای رسیدن به استعدادهای درونی، همین راحت طلبی است. اتفاقهای مهم، زمانی رخ میدهند که شما قدری تلاش و سختی را هم تحمل کنید.
9- از اشتباه کردن هرگز نهراسید.
10- فکر خود را به مسایل معمولی محدود نکنید و سعی کنید که بزرگ و وسیع فکر کنید.
11- شاد بودن را در زندگی خود انتخاب کنید. افراد شاد، همیشه انگیزه بیشتری برای انجام امور دارند. شادی حق مسلّم شماست و آن را با هیچ چیز دیگری عوض نکنید.
12- به خود یاد بدهید که کاری را که آغاز کردهاید، باید تمام کنید. بسیاری از ما، پیش از پایان یک کار یا انجام یک تصمیم، سراغ کار دیگری میرویم. این موضوع، به هیچ وجه خوب نیست. توجه داشته باشید که همیشه کارهای خود را تمام کنید.
13- در حال» زندگی کنید. وقتی در گذشتهها گیر کردهاید یا در آیندهای که نیامده است، سیر میکنید، نمیتوانید از لحظههای کنونی خود به خوبی استفاده کنید و تصمیمات درست بگیرید.
14- وقتی درمانده میشوید یا شکست میخورید، هرگز عقب نشینی نکنید؛ شاید موفقیت در چند قدمی شما ایستاده باشد!
15- همیشه آرزوهای بزرگی در سر بپرورانید. اگر چیزی فراتر از سطح انتظارمان باشد، ما همه تلاش خود را میکنیم تا آن آرزو و خواسته را برآورده کنیم.
16- فهرستی از فواید مادی، معنوی و موقعیتی درس خواندن و کسب موفقیت تحصیلی خود را تهیه کنید و آن را هر روز مرور کنید و در هر فرصت، کمی روی یکی از آن فایدهها فکر کنید.
17- فهرستی از پیامدهای منفی درس نخواندن را تهیه و با تامل در مورد آنها، این پیامدهای منفی را برای خود، جدی، بزرگ و معضل آفرین معرفی کنید.
18- در م با افراد خبره، نحوه درس خواندن خود را اصلاح کرده و برای اوقات شبانه روز خود برنامهریزی کنید.
بارم بندی پایه دهم متوسطه نظری در سال تحصیلی 98-97
دریافت بارم دهم
حجم: 1.54 مگابایت
بارم بندی پایه یازهم متوسطه نظری در سال تحصیلی 98-97
دریافت بارم یازدهم
بارم بندی پایه دوازدهم متوسطه در سال تحصیلی 98-97
دریافت بارم دوازدهم
در دوره آمادگی برای آزمون سراسری:
تلفن همراهتان را همراهی نکنید!
فرزند کدامیک از شما، والدین محترم، تلفن همراه ندارد؟»
این سؤال، اولین حرفی بود که مدیر مدرسه، بعد از سلام و احوال پرسی معمول، در جلسه شورای اولیا و مربیان گفت . ناخودآگاه نگاهی به اطرافم کردم و همان طور که تصور میکردم، حتی یکی از والدین دستش را بلند نکرده بود و تمام دانشآموزان سال چهارم این مدرسه، تلفن همراه داشتند.
بار دیگر مدیر پرسید: گوشی فرزند چه کسی پیشرفته نیست و به شبکههای ارتباط جمعی متصل نمیشود؟
این بار تعداد معدودی از والدین دستشان را بلند کردند، و البته عدهای نیز از کیفیت گوشی فرزندشان اطلاعی نداشتند!
آقای مدیر نفسی عمیق کشید و سپس گفت: آیا میدانید همان موقع که شما در خواب ناز هستید و انتظار دارید که فرزندتان هم پشت در بسته اتاقش خواب باشد، بین ساعت دو تا سه بامداد، با گوشی موبایلش در تانگو»، وایبر»، واتس آپ»، و سرگرم گفت وگو است؟! آیا میدانید زمانی که شما فکر میکنید فرزندتان مشغول مطالعه درس یا تست زدن است، وقت او صرف بازیهای کامپیوتری موجود در موبایل میشود یا در شبکههای اجتماعی سر به سر دوستان و همسن و سالهایش میگذارد؟!
هیچ وقت فکر کردهاید که چرا باید فرزند دانشآموز شما یک گوشی پیشرفته داشته باشد؟ وسیلهای که شما هیچ کنترلی روی آن ندارید؟ شاید عدهای از شما عزیزان معتقدید در دنیایی که به سمت خانواده جهانی حرکت میکنیم، نمیشود جوانانمان را از تکنولوژی پیشرفته محروم کنیم؛ حتی اگر نظر این گروه از والدین را هم بپذیریم، که البته من چندان این حرف را قبول ندارم، باید بپذیرید که امسال سالی نیست که فرزند شما روزی چند ساعت از وقت خود را صرفت استفاده از تلفن همراه و امکانات جانبی آن کند. امسال دقایق هم برای فرزند شما سرنوشتساز است. کنکور، رقابتی سنگین و تنگاتنگ بین داوطلبان خوب و درسخوان است، و اگر فرزند شما مدیریت زمان صحیح و دقیقی نداشته باشد، در این مسابقه، جزو نفرات برتر و موفق نخواهد بود.
راستش را بخواهید، ادامه حرف آقای مدیر را چندان گوش ندادم و ذهن من مشغول فرزند خودم شده بود. به این فکر میکردم که او را در خانه هیچ وقت بدون گوشی نمیبینم و تلفن همراه جزء لاینفکی از زندگی اوست! به این فکر میکردم که همیشه موقع درس خواندن و تمرین حل کردن، گوشیاش کنارش هست و هر چند دقیقه یک بار نگاهی به آن میاندازد و مشغول خواندن یک پیام میشود و گاهی بیش از نیم ساعت مشغول پیام دادن و پیام گرفتن از دوستانش است.
در همین افکار بودم که صدای آقای مدیر، بار دیگر مرا به خود آورد که میگفت: برای همین معتقدم که باید گوشیهای پیشرفته فرزندانتان را از آنها بگیرید. اگر مسیر رفت و آمد آنها به خانه طولانی است یا فرزندتان در کتابخانه مطالعه میکند و میخواهید از او با خبر باشید، یک گوشی ساده هم میتواند نیاز شما را برآورده کند، و تازه همین گوشی ساده را هم نباید مدام در اختیار فرزندتان قرار دهید؛ برای مثال، چه ضرورتی دارد که فرزندتان با گوشی به رختخواب برود یا در خانه همیشه یک دستش گرفتار گوشی باشد؟ رتبههای خوب آزمون سراسری، همه میگویند که استفادهشان از گوشی همراه محدود بوده و جز زمان محدودی از روز ـ مثلاً روزی نیم ساعت ـ باقی مواقع گوشیشان را خاموش کرده و اجازه نمیدادهاند که ذهنشان معطوف به مسایل جنبی ناشی از استفاده از موبایل شود.
به خانه که بازگشتم، با خودم تصمیم گرفتم که از فرزند بخواهم تا در نحوه استفاده اش از موبایل تجدید نظر کند؛ اما متاسفانه او در مقابل پیشنهادم در مورد خاموش کردن موبایل و محدود کردن زمان استفاده از آن، جبههگیری کرد و گفت که خودش میتواند مدیریت زمان داشته باشد و آن قدر بزرگ شده است که بداند کی و چقدر از موبایلش استفاده کند! با شناختی که از فرزندم داشتم، میدانستم که او نمیتواند به وسوسه گفت و گوهای تلفنی با دوستانش پیروز شود؛ اما ترجیح دادم که سکوت کنم و فرصتی دیگر به او بدهم تا خودش متوجه اشتباهش شود .
یک ماه گذشت و او همچنان به جای مطالعه دقیق و عمیق درسهایش، یک چشمش به کتاب درسی بود و با چشم دیگر، موبایلش را چک» میکرد!
جالب اینجا بود که وی دلیل عدم موفقیت خود را در آزمونهای آزمایشی و امتحانات مدرسه، استرس میدانست و اصلاً قبول نمیکرد که تمرکز نداشتن روی کتاب درسی، علت کسب درصدها و نمرات پایین اوست.
اوایل آذر ماه بود که تصمیم گرفتم جدیتر و قاطعانهتر با او برخورد کنم؛ برای همین از او خواستم که موبایلش را خاموش کند و تحویل من دهد، و در پاسخ به اعتراضهایش که چرا به او اعتماد ندارم و برخورد تحکمی، اشتباه و به دور از شیوه های جدید تربیتی است و اینکه وی از تلفن همراه برای پرسیدن اشکالهای درسی از دوستانش استفاده میکند، از او خواستم که آذر ماه را مطابق خواست من عمل کند و اگر از نتیجه این یک ماه راضی نبود، از ماه بعد، من طبق میل وی رفتار میکنم.
چند روز اول از بی موبایلی، کلافه بود و کمی هم لجاجت میکرد و به نوعی میخواست ثابت کند که نبود موبایل باعث بهتر شدن وضعیت درسی او نمیشود؛ اما کم کم به خود آمد و وقتی را که صرف گپ زدن با دوستان و بازی های موجود در گوشیاش میکرد، به درس خواندن و تست زدن اختصاص داد. هفته اول، تفاوت چندانی در نمراتش ایجاد نشد؛ حتی یکی دوباری هم به طعنه گفت که اگر مشکل از گوشی بود چرا در حال حاضر نمراتش بهتر نمیشود؛ اما از هفته دوم، هر دوی ما شاهد تغییر قابل توجهی در وضعیت درسی او بودیم. همین تغییر مثبت و تشویق من و اولیای مدرسه، عاملی شد که فرزندم با علاقه بیشتری سراغ کتابهایش برود و در نهایت در پایان یک ماه، وقتی با گوشی موبایلش سراغش رفتم، خودش پیشنهاد داد که برای ماه بعد هم، گوشیاش به امانت پیش من بماند، و بعد نفسی عمیق کشید و زیر لب گفت: حیف شد! کاش از تابستان این کار را کرده بودم!
این روزها پسر من در رشتهای که از سال اول دبیرستان آرزویش را داشت تحصیل میکند و خوشبختانه با اینکه کنکور را پشت سر گذاشته و محدودیتی ندارد، چندان به گوشیاش وابسته نیست و در واقع عادت بد یک چشم به گوشی داشتن و چشم دیگر مشغول کارهای دیگر بودن را کنار گذاشته است و هنوز میگوید که ای کاش سال آخر، زودتر گوشیاش را کنار میگذاشت و تابستان و دو ماه پاییز را از دست نمیداد تا رتبهای بهتر کسب میکرد و میتوانست رشته مورد علاقهاش را در دانشگاهی که ایده آلش بود، تحصیل میکرد!
فرزندم به جای مطالعه دقیق و عمیق درسهایش، یک چشمش به کتاب درسی بود و با چشم دیگر، موبایلش را چک» میکرد!
* مراقبت از جسم: به انجام فعالیتهای جسمانی، تمرکز و خندیدن، متعهد شوید.
بارها شنیدهایم که درک سؤال، نیمی از جواب است»؛ این موضوع واقعیتی غیر قابل انکار است، اما متاسفانه بسیاری از دانشآموزان، به ویژه داوطلبان آزمون سراسری، به این نکتۀ مهم بیتوجه هستند. آنها بدون اینکه سؤال را با دقت و تا انتها بخوانند، به سراغ گزینهها میروند و وقتی از آنها میپرسیم که چرا سؤال را با دقت نخواندهاند، به فرصت کم برای پاسخگویی و وم سرعت عمل اشاره میکنند؛ غافل از اینکه با به کارگیری همین شیوۀ اشتباه، بخش قابل توجهی از نمرۀ خود را از دست میدهند.
به عنوان یک معلم، بارها شاهد دانشآموزانی بودهام که در آزمونهای آزمایشی یا آزمونهای داخلی، درصد کمی کسب کردهاند. وقتی از دانشآموز مورد نظر خواستهام که در مقابل من سؤالی را با صدای بلند بخواند و پاسخ دهد، متوجه شدهام که وی دقت لازم را در خواندن سؤال ندارد، و وقتی ایراد او را متذکر شدهام، مصرّانه معتقد بوده که با استفاده از همین روش هم میتواند پاسخگو سؤالات باشد، یا چون با صدای بلند خوانده، اشتباه کرده است؛ اما واقعیت این است که تعداد قابل توجهی از دانشآموزان به سؤال و نکته کلیدی آن توجه و دقت لازم را ندارند و در نتیجه یا اصلاً متوجه سؤال نمیشوند و به بیراهه میروند و یا مجبور میشوند که چند بار گزینهها را بخوانند تا بتوانند به پاسخ صحیح برسند.
اما یک سؤال را چگونه باید خواند و به چه نکاتی باید توجه کرد تا بتوان سریعتر به پاسخ صحیح رسید؟
* هنگام خواندن سؤال آرامش داشته باشید و همیشه سعی کنید که متن سؤال را با دقت و آرامش تمام بخوانید تا بفهمید که سؤال از شما چه خواسته است؛ زیرا با فهمیدن متن سؤال و دقت در آنچه از شما خواسته شده است، به نیمی از پاسخ دست یافتهاید.
* به نکتههای کلیدی سؤال دقت کنید. در هنگام خواندن سؤالات به کلمات کلیدی توجه کنید و زیر آنها را خط بکشید؛ مثلاً به کلماتی مانند: همه، هیچ یک، همیشه، هرگز، بزرگترین، درستترین، نادرستترین، کمترین، بیشترین، بجز و . در متن سؤال توجه کنید. اینها کلماتی هستند که میتوانند معنی تست را عوض کنند؛ پس ابتدا آنها را مشخص کنید و سپس تست را پاسخ دهید.
* به سؤالهای منفی در منفی دقت کنید؛ گاه طراح سؤال متن سؤال را منفی در منفی طرح میکند؛ برای مثال، گفته میشود که همۀ گزینهها بجز . صحیح نیست. توجه به این سؤالهای منفی در منفی، که به خصوص در درس ادبیات به وفور دیده میشود، اهمیت بسیاری دارد .
* از طولانی بودن سؤال نترسید و با دیدن صورت طولانی یک تست، از حل آن منصرف نشوید. بسیاری از تستهایی که ظاهری طولانی دارند، دارای راه حل سادهای هستند و با کمی دقت میتوان آنها را حل کرد.
* وقت خود را صرف سؤالهایی که نمیفهمید، نکنید. با توجه به اینکه ارزش سؤالهای یک درس یکسان است و اگر شما به سؤال آسان پاسخ دهید یا پاسخگوی سؤال سخت باشید، تفاوتی در درصد و تراز شما ایجاد نخواهد شد، درست آن است که وقت خود را صرف پاسخگویی به سؤالهای سخت یا سؤالهایی که متوجه مفهوم آنها نمیشوید، نکنید. خوب است بدانید که حتی رتبۀ یک آزمون سراسری هر سال نیز به تعدادی از سؤالها پاسخ نمیدهد؛ بلکه در پاسخگویی به سؤالهای یک درس، در کل، وضعیت بهتری نسبت به سایر داوطلبان دارد؛ پس روی یک سؤال بیش از حد تمرکز نکنید، چون این مساله باعث میشود که شما به مرورِ همۀ سؤالهای یک درس نرسید؛ سؤالهایی که امکان دارد ساده باشند و شما به خوبی از پسِ پاسخگویی به آنها برآیید.
* از یک سؤال به سؤال دیگر نپرید. در مقابل داوطلبانی که روی یک سؤال بیش از حد تمرکز میکنند، برخی از داوطلبان، هنوز یک سؤال را به طور کامل و دقیق نخوانده، به سراغ سؤال دیگر میروند؛ زیرا میترسند که زمان کم بیاورند! در نهایت نیز از یک سؤال به سراغ سؤال بعدی و از یک درس به سراغ درس بعدی میروند، و چون نمیتوانند تمرکز لازم را داشته باشتد، توان پاسخگویی به سؤالها را ندارند. برای جلوگیری از این مشکل، در حال حاضر باید با تست زدنهای مکرر، زمان پاسخگویی به سؤالهای هر درس را در ذهن داشته باشید و در همان محدوده برای هر سؤال وقت بگذارید و بعد از پایان زمان پاسخگویی به هر سؤال، سراغ سؤال بعدی بروید (زمان پاسخگویی به هر سؤال ادبیات 43 ثانیه، معارف اسلامی 41 ثانیه، عربی و زبان 48 ثانیه، ریاضی 94 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی و حدود 93 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، زمینشناسی 48 ثانیه، زیستشناسی 42 ثانیه، فیزیک 74 ثانیه، و شیمی 60 ثانیه است).
* حواستان به نمرۀ منفی باشد. تعدادی از داوطلبان، بدون داشتن دانش کافی و مطالعۀ دقیق سؤال، به همۀ سؤالها پاسخ میدهند و در نتیجه نمرۀ منفی کسب میکنند. این بدان خاطر است که به سؤالی پاسخ اشتباه میدهند و علاوه بر آنکه نمره آن را کسب نمیکنند، یک سوم نمره خود را نیز از دست میدهند. گفتن جملاتی مثل اینکه نمیتوانم سؤالی را بیپاسخ رها کنم» یا پیش خودم میگویم شاید انتخابم درست باشد و بعداً پشیمان شوم که چرا به این سؤال پاسخ ندادم» اشتباه محض است و موجب خواهد شد که در نهایت، رتبهای بسیار بدتر از پیشبینی و انتظارتان کسب کنید.
با عبور از گذرگاه سختیها به موفقیت میرسیم
سخت است؛ حداقل برای بیشتر دانش آموزان سخت است که یک سال از تفریحات خود بزنند، مدیریت زمانی سفت و سختی داشته باشند، علاوه بر درسهای سال آخر، درسهای سالهای گذشته را نیز دوره کنند و خود را برای یک آزمون تستی جامع هم، که تمام دروس مهم را در بر میگیرد، آماده سازند؛ اما باید پذیرفت که انسان در مواجهه با سختیها آبدیده و آماده پذیرش مسؤولیتهای مهم میشود.
به جرات میتوان گفت که تمام دانشمندان، هنرمندان و ورزشکاران، با عبور از گذرگاه سختیها و ناملایمتها و تحمل مشکلات، توانستهاند به موفقیت برسند . به قول توماس ادیسون، بزرگترین مخترع جهان، موفقیت، یک درصد نبوغ و 99 درصد عرق ریختن است.»
در این نوشته، چند داستان از تلاشی پیگیر و نترسیدن از شکست برای رسیدن به پیروزی را میخوانید. باشد که شما نیز در راه رسیدن به مقصود، به جنگ ناملایمات بروید و از سختیها نهراسید و در نهایت پیروز و سربلند باشید.
وقتی نقطه ضعف، عامل موفقیت میشود!
کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد.
پدر کودک اصرار داشت که استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد !
استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد، میتواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند! در طول شش ماه، استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و، در عرض این شش ماه، حتی یک فن جودو را هم به او تعلیم نداد.
بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد، مسابقات محلی در شهر برگزار میشود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات روی آن تک فن کار کرد. سرانجام مسابقات برگزار شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان، با آن تک فن، همه حریفان خود را شکست دهد!
سه ماه بعد، کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود. وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه باز گشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزیاش را پرسید.
استاد گفت: دلیل پیروزی تو سه چیز بود: اول اینکه به همان یک فن به خوبی مسلط بودی. دوم اینکه تنها امیدت همان یک فن بود، و سومین دلیل پیروزی تو این است که تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف است که تو چنین دستی نداری !
توانمندیهایت را بشناس و به آنها ایمان داشته باش
ﺳﺮﻫﻨ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ، ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ که ﻧﻮﻩﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭ ! ﺍﻦ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﻢ ﺩﻭﺮﺧﻪ میخری؟
ﺍﻭ، که ﻧﻮﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﻠ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺩﺍﺷﺖ، ﻔﺖ: ﺣﺘﻤﺎً ﻋﺰﺰﻡ!
اما وقتی که حساب کرد، دید با ماهی 500 دلار حقوق بازنشستگی، حتی در مخارج خانه هم میماند و از عهده چنین هزینههایی برنمیآید.
وی تصمیم گرفت که ﺘﺎبی درباره راهﻫﺎ موفقیت بخواند. در یکی از بندهای کتاب نوشته بود: توانمندیهای خودتان را روی کاغذ بنویسید.
پس شروع کرد به نوشتن توانمندیهایش روی کاغذ.
بار دیگر نوهاش به سراغش آمد و پرسید: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭ ! ﺩﺍﺭ ﻪ ﺎﺭ ﻣﻨ؟
ﺪﺭ ﺑﺰﺭ ﻔﺖ: ﺩﺍﺭﻡ ﺎﺭﻫﺎ را ﻪ ﺑﻠﺪﻡ، ﻣﻧﻮﺴﻢ.
ﺴﺮ ﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭ ! ﺑﻨﻮﺲ که ﻣﺮﻍﻫﺎ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩای ﺩﺭﺳﺖ ﻣکنی !
این حرف درست بود. ﺮﻣﺮﺩ ﻮﺩﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺮﺩ ﻪ ﻭﻗﺘ ﺑﻪ ﻣﺮﻍﻫﺎ میزﺩ، ﻣﺰﻩ ﻣﺮﻍﻫﺎ ﺷﻔﺖ ﺍﻧﺰ ﻣﺷﺪ. ﺍﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺪﺍ ﺮﺩ.
ﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﻟﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺮﺩ، ﺩﻭﻣﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ به او پاسخ ﻧﻪ» داد، ﺳﻮﻣﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ نیز به او پاسخ ﻧﻪ» داد. ﺍﻭ ﺑﻪ 623 ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺮﺩ ﻭ ﺷﺸﺼﺪ ﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﻬﺎﺭﻣﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ که ﺍﺯ ﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ او ﺍستفاده کند . امروزهKFC در 124 کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر ﺩﺭ ﺁﻣﺮﺎ ﺴ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﺲ ﺳﺮﻫﻨ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ ﻭ ﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﻨﺘﺎ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﺩﺭِ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، ﺑﺎﺪ 50 ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺮﺩﺍﺧﺖ ﻨﺪ !
ناشنوا باش، وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن میگویند
چند قورباغه از جنگلی عبور میکردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغهها در کنار گودال جمع شدند و، وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قورباغه دیگر گفتند که چارهای نیست؛ شما به زودی خواهید مرد. دو قورباغه، این حرفها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند؛ اما قورباغههای دیگر دایماً به آنها میگفتند که دست از تلاش بردارید؛ زیرا شما خواهید مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه، دست از تلاش برداشت و بیدرنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.
اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش میکرد. بقیه قورباغهها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار؛ اما او با توان بیشتری تلاش میکرد و بالاخره از گودال خارج شد.
وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغهها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نشنیدی؟ معلوم شد که قورباغه ناشنواست؛ در واقع، او تمام این مدت فکر میکرده است که دیگران او را تشویق میکنند !
یا با تلاش پرواز کن یا همچون کرم بخز !
مردی یک پیله پروانه پیدا کرد و آن را با خود به خانه برد. یک روز سوراخ کوچکی در آن پیله ظاهر گشت. مرد که این صحنه را دید، به تماشای منظره نشست. ساعتها طول کشیدتا آن پروانه توانست با کوشش و تقلای فراوان، قسمتی از بدن خود را از آن سوراخ کوچک بیرون بکشد.
پس از مدتی به نظر رسید که آن پروانه هیچ حرکتی نمیکند و دیگر نمیتواند خود را بیرون بکشد؛ بنابراین، مرد تصمیم گرفت که به پروانه کمک کند!
او یک قیچی برداشت و با دقت بسیار، کمی آن سوراخ رابزرگتر کرد. بعد از انجام این کار، پروانه به راحتی بیرون آمد؛ اما چیزهایی عجیب به نظر میرسید: بدن پروانه ورم کرده بود و بالهایش چروکیده بود. مرد همچنان منتظر ماند. او انتظار داشت که بالهای پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند این بدن چاق را در پرواز تحمل کند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد؛ در حقیقت، پروانه مابقی عمر خود را به خزیدن به اطراف با بالهای چروکیده و تن ورم کرده گذراند و هرگز نتوانست پرواز کند.
آنچه این مرد با شتاب و مهربانی خود انجام داد، سبب بروز این اتفاق بود. سوراخ کوچکی که در پیله وجود داشت حکمت خداوند متعال بود.پروانه باید این تقلا را انجام میداد تا مایع موجود در بدن او وارد بالهایش شود تا بالهایش شکل لازم را برای پرواز بگیرند.
بعضی از مواقع، تلاش و کوشش و تحمل مقداری سختی، همان چیزی است که ما در زندگی به آن نیاز داریم. اگر خداوند این قدرت را به ما میداد که بدون هیچ مانعی به اهداف خود برسیم، آنگاه چنین قدرتی که اکنون داریم، نداشتیم.
بهترین اثر هستی باش
پسرک از پدر بزرگش پرسید: پدر بزرگ ! درباره چه مینویسی؟
پدر بزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم؛ اما مهمتر از آن چه مینویسم، مدادی است که با آن مینویسم. میخواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی!
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید و گفت: اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیدهام !
پدر بزرگ گفت: بستگی دارد که چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری برای تمام عمرت با دنیا به آرامش میرسی.
صفت اول: میتوانی کارهای بزرگ کنی؛ اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت میکند. اسم این دست، خداست. او همیشه باید تو را در مسیر ارادهاش حرکت دهد.
صفت دوم:باید گاهی از آنچه که مینویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. انجام این کار باعث میشود که مداد کمی رنج بکشد؛ اما آخر کار، نوکش تیزتر میشود و اثری که از خود به جا میگذارد، ظریفتر و باریکتر خواهد بود؛ پس بدان که باید رنجهایی را تحمل کنی؛ چرا که این رنجها باعث میشود تا انسان بهتری شوی.
صفت سوم: مداد همیشه اجازه میدهد که برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست؛ در واقع، برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، لازم است.
صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد، مهم نیست، بلکه زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است؛ پس همیشه مراقب باش که در درونت چه خبر است.
صفت پنجم: مداد همیشه اثری از خود به جا میگذارد؛ پس بدان هر کار که در زندگیات میکنی، ردّی از تو به جا میگذارد؛ بنابراین، سعی کن نسبت به هر کاری که میکنی، هشیار باشی و بدانی که چه میکنی.
حرفهایی درگوشی با والدین:
شما نقش اصلی را دارید
شک نیست که والدین، نقشی بسیار مهم و حیاتی در موفقیت داوطلبان کنکوری دارند؛ تا جایی که امسال در گفت و گویی که پیکسنجش با رتبههای برتر آزمون سراسری سال 97 داشت، همۀ آنهایی که در مصاحبه حضور داشتند، معتقد بودند که نقش والدین، بیشتر از مدرسه و مشاور است. این نقش، به خصوص در ماههای پایانی و در تعطیلات نوروز، مهمتر و مؤثرتر است. در اینجا به نکاتی مهم که میتواند یاور والدین و در نتیجه داوطلبان در این زمینه باشد، اشاره میگردد.
* به توانمندیهای فرزندتان توجه کنید و از او به همان اندازه انتظار داشته باشید. دقت کنید که فرزندتان را در قیاس با دیگران قرار ندهید؛ چون این مقایسه میتواند برای وی آسیبرسان باشد.
* در مواقع بحرانی، اضطرابی و روانی، با دانشآموز همدلی کنید و از تنشها و دعواهایی که در درون خانواده است و باعث ایجاد استرس در فرزندان میشود، دوری کنید.
* با مدرسه فرزندتان ارتباط داشته باشید تا از ضعفهای وی آگاه شوید و برای برطرف کردن آنها بکوشید.
* به فرزندتان استرس وارد نکنید و دایم از او نپرسید: خواندی؟ تستت را زدی؟ چند درصد زدی؟ و . در این صورت، همراه با جامعه، که کنکور را غول کرده است، این مساله را بزرگ نشان میدهید و به فرزندتان اضطراب وارد میکنید؛ در حالی که خانواده باید برای آرامش، احساس امنیت و تامین خاطر دانشآموز، تلاش کند.
* از جزییات برنامهریزی فرزند خود مطلع باشید و امور زندگی خود را با آن هماهنگ کنید. انجام این کار باعث میشود که فرزندتان احساس کند اهمیت و سنگینی کار او را درک میکنید.
* تذکر درسی به فرزندتان، برای مدت کوتاهی میتواند تاثیر مثبت داشته باشد، اما بعد از گذشت زمان نه چندان زیاد، او نسبت به این تذکرات بیتفاوت میشود و تا حدی پیش می رود که بعد از مدتی نسبت به تذکرات درسی شما جبهه خواهد گرفت، و این امر، موجب ایجاد بحث و جدل میان شما و فرزندتان خواهد شد.
گفتن جملاتی نظیر تو که همش داری استراحت میکنی» یا این قدر تلویزیون تماشا نکن» و بسه دیگه از پشت کامپیوتر بلند شو» تاثیر بسیار بدی روی ذهن فرزندتان میگذارد. توجه داشته باشید که شاید وی برنامهاش را انجام داده و حالا وقت استراحتش است.
پس بهتر است که جلوی این اتفاق را بگیرید و مسؤولیت نظارت بر کار درسی فرزندتان را به مشاور و کادر مدرسه بسپارید. اگر هر مشکلی وجود دارد، بهتر است که آن را، بدون در جریان گذاشتن فرزندتان، به اطلاع مشاور برسانید و از او بخواهید تا این موضوع را مطرح کند. تا جایی که ممکن است، سعی کنید که درباره کنکور با فرزندتان بحث نکنید. توجه داشته باشید که پیش از هر چیزی، شما پدر و مادر هستید و باید عشق خود را به فرزندتان هدیه دهید.
* حتی اگر فرزندتان در ارتباط با درس صحبت کرد، سعی کنید که بحث را عوض کنید. این مساله کمک میکند تا او از شنیدن مطالبی که گاه از سر محبت گفته میشود، به هم نریزد. حتی گفتن جمله اگر در کنکور قبول نشدی ایراد ندارد و سال بعد دوباره درس بخوان» باعث افزایش استرس و به هم ریختن افکار وی میشود.
* در ایام امتحانات با فرزندتان بیشتر مدارا کنید و حتی اگر دیدید که او پرخاشگر شده، آن را به حساب بیادبی وی نگذارید و بدانید که به دلیل فشار امتحانات است؛ در واقع، گاهی اوقات به خاطر فشارها و استرسهای کنکور، خلق کنکوریها تنگ و زودرنج و بیحوصله میشوند. در چنین اوقاتی شایسته است که با محبت و آرامش، آنها را به شرایط معمولی قبلی نزدیک کنید، و اگر با گذشت مدت زمان طولانی، سازش و ملاحظات شما نتیجه نداد و شرایط داوطلب رو به وخامت رفت، حتماً در این زمینه، با یک مشاور یا روانشناس م کنید.
* از آیندهای که در آن فرزندتان در رشتۀ ایدهآلی که مورد نظر شما یا خود اوست، پذیرفته نشده است، هیولا نسازید و بدین وسیله، حس ترس و نگرانی را در او تقویت نکنید. نگذارید تصور کند که دوست داشته شدن و مورد قبول واقع شدن وی، منوط به قبولی او در رشته یا دانشگاه خاصی است.
* والدین باید به خوراک فرزندان کنکوری خود توجه کنند و در وعدههای غذایی آنها برنج، نان، سیبزمینی، لبنیات و به ویژه یک لیوان شیر ولرم را نیز در نظر بگیرند؛ چرا که در برقراری آرامش، نقش مؤثری خواهد داشت. همچنین خوب است که داوطلبان، از مصرف ترشی، ادویهجات، سوسیس، همبرگر، کافیین و نوشیدنی گازدار خودداری کرده و به جای آنها از پسته، گردو، بادام، میوه و سبزی استفاده کنند.
با فیزیک» کنار بیابید
درس فیزیک در آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، پس از درس ریاضیات، دارای بالاترین ضریب و پر امتیازترین آنهاست. به دلیل امتیاز بالا و اهمیت آن برای موفقیت در آزمون سراسری، باید در تعیین ساعات مطالعه و تمرین این درس، برنامهریزی دقیقی داشته باشید و برای مطالعه کامل آن تلاش نمایید تا اگر قصد قبولی در یک رشته مهندسی و دانشگاه خوب را دارید، خود را برای کسب درصد بالایی در این درس آماده کنید.
با اینکه فیزیک، درس بسیار مهمی است، اما بسیاری از داوطلبان آن را جزء درسهای مشکل میدانند؛ ولی توجه داشته باشید برخلاف ظاهر سختی که این درس دارد، اگر با آن همراه شوید و در هنگام مطالعه به مفاهیم درس توجه کنید و با آن کنار بیایید! این درس برای شما جزو دروس شیرین و به یادماندنی خواهد شد؛ در واقع، شما میتوانید مطالعه این درس را برای خود آسان و راحت نموده و از آن نمره خوبی را کسب کنید.
مطالعه دقیق و اصولی درس فیزیک، مستم این است که این درس را در سه مرحله و با دقت بخوانید:
1ـ مطالعه اولیه
مانند همه درسها، درس فیزیک را نیز باید یک یا چند بار، بسته به توان و آمادگی قبلیتان در این درس، مطالعه کنید. بسیاری از داوطلبان، با تصور اینکه فیزیک درسی مشکل است، سعی میکنند تا با جمع آوری جزوات مختلف به مطالعه این درس بپردازند؛ اما باید بدانید که در آغاز اصلاً نیازی به انجام این کار نیست و شما باید اساس کار خود را در مطالعه درس فیزیک، روی کتاب درسی و موضوعات مطرح شده در آن بگذارید و سپس، در صورت وم، به جزوات دیگر مراجعه کنید. میتوانید استفاده از جزوات را برای مطالعه تکمیلی و آموختن اطلاعات بسیار ریزی که ممکن است در آزمون سراسری مطرح شود، اختصاص دهید. انجام این کار، مخصوص داوطلبانی است که مباحث کتاب را به خوبی یادگرفتهاند و نیز وقت کافی برای پرداختن به این موضوعات را دارند. یکی از کارهای مهمی که همه شما داوطلبان در مطالعه درس فیزیک باید به آن توجه داشته باشید، این است که در درس فیزیک، به جای مطالعه ترتیبی فیزیک یک، دو، سه و . مباحث را به صورت موضوعی مطالعه کنید؛ مثلاً وقتی که میخواهید بحث مکانیک را بخوانید ابتدا به سراغ فیزیک دو بروید و مبحث مکانیک را در آنجا بخوانید و مسایل مربوط به آن را حل کنید و سپس مبحث مکانیک را در فیزیک پایههای دیگر مطالعه کنید. با انجام این کار، هم در زمان صرفه جویی کرده و هم به علت اینکه مباحث پایهای را خواندهاید، در بحث جدید نیز یادگیری بیشتری خواهید داشت.
از چند سال قبل، طراحان درس فیزیک سعی میکنند تا برای این درس، سؤالات مفهومی طرح نمایند. این موضوع باعث میشود تا داوطلبانی که واقعاً مباحث را به خوبی خوانده و آنها را یاد گرفتهاند، به سؤالات پاسخ دهند؛ به این ترتیب و به عنوان مثال، قبلاً یک دانشآموز برای تسلط بر فصل حرکت شناسی در مبحث مکانیک باید حداقل 30 تا 40 نکته کنکوری را حفظ میکرد، ولی اکنون احاطه بر مطلب درسی به اضافه چند نکته اساسی، میتواند به تستزنی خوب در این درس کمک بسیار زیادی کند؛ ضمن آنکه شما باید ابتدا مطالب را به صورت مفهومی و کامل یاد گرفته و سپس از نکات تستی استفاده کنید؛ بنابراین، از درک عمیق و مفهومی فیزیک غافل نشوید و هرگز یک مفهوم فیزیک را، با ژرفایی که دارد، در حد یک تعریف خشک پایین نیاورید.
حتماً برخی از شما داوطلبان عزیز میپرسید که منظور از مفهومی خواندن فیزیک چیست و چگونه باید این کار را انجام داد. در پاسخ میگوییم که شما داوطلب گرامی برای مفهومی خواندن باید، به جای حفظ نکات و فرمولهای غیر لازم، روشهای حل مساله را یاد بگیرید و برای شروع مطالعه، متن کتاب درسی و حل مثالها و تمرینهای آخر فصل کتاب درسی را در سر لوحه کار خود قرار دهید. تعداد سؤالات فیزیک نامحدود است، ولی تیپهای موجود برای هر بحث، محدود است؛ بنابراین، مفاهیم مرتبط با هر تیپ و روشهای حل مربوط به آن را کاملاً یاد بگیرید و برای هر تیپ، تمرینهای زیادی را حل کنید. در شروع مطالعه صبور باشید. اگر داوطلبی هستید که در این درس ضعیف هستید یا احساس میکنید که آن طور که باید، نمیتوانید به صورت اصولی این درس را مطالعه کنید، مطمین باشید که با کمی پشتکار و جدیت میتوانید نتیجه قابل قبولی را در این درس کسب کنید. یکی از راههای موفقیت در این درس، حل تمرینهای زیاد برای هر مبحث است. باید بدانید که میزان موفقیت شما، بستگی به حجم تمرین شما در این درس دارد.
نکته بسیار مهم دیگری که در مطالعه فیزیک، حتماً باید به آن توجه داشته باشید، این است که برای پاسخگویی به برخی از سؤالات این درس، لازم است تا بعضی از محاسبات ریاضی را به خوبی بدانید؛ زیرا ممکن است، به دلیل ضعفی که در محاسبات ریاضی دارید، نتوانید از عهده حل مساله برآیید؛ پس توصیه میکنیم تا فرصت باقی است، در قسمتهایی از ریاضیات (مثل برآیند و تفاضل بردارها، تجزیه بردار به دو مؤلفه، رابطه فیثاغورث، حل مثلث، روابط مثلثاتی و .) که در حل مسایل فیزیک کاربرد بیشتری دارند، مطالعه و تمرین داشته باشید.
در مطالعه درس فیزیک، به مبحث مکانیک توجه خاصی داشته باشید؛ زیرا مبحث مکانیک، 20 تا 25 درصد پرسشها را به خود اختصاص داده است و تسلط بر این بخش، میتواند به تنهایی باعث کسب درصد قابل قبولی در این درس برای شما گردد. بهتر است که قبل از شروع مطالعه مبحث فشار و مکانیک، موضوع فیزیک و اندازهگیری را کاملاً یاد بگیرید؛ مثلاً به طور تقریبی، هر دو سال یک بار، یک تست از چگالی میآید و منظور از طرح این تست در کنکور، تبدیل واحدها در آن است.
پس از اینکه هر یک از مباحث را مطالعه کردید، به سراغ تمرینهای آن مبحث بروید و تا میتوانید، تمرینهای بیشتری از آن مبحث را حل کنید. مقدار وقتی که برای هر مبحث میگذارید، بسته به وقت، توان و میزان یادگیری شما و اهمیت آن مبحث است. پس از حل تمرینها، تمرینهای سخت را علامت زده و در مرورهای بعدی، دوباره آنها را حل و بررسی کنید. در مطالعه اولیه میتوانید از تستهای کنکور نیز برای تمرین استفاده کنید.
2ـ مرور
مرور کردن، کلید تثبیت اطلاعات در هر درسی در کنکور است. اگر به عنوان یک داوطلب کنکور، درسی را بخوانید، اما آن درس را مرور نکنید، مطمین باشید که نمیتوانید نتیجه مطلوب و قابل قبولی را در درس مورد نظر کسب کنید. درسی مانند فیزیک، به دلیل مباحث متفاوتی که دارد، نیازمند مرورهای مختلف است تا مطالب آن یادآوری شده و فراموش نشوند. برای مرور بهتر و اصولیتر، سعی کنید که پس از هر بار خواندن، از نکات و فرمولهای مهم یادداشتبرداری کنید و برای مرور از این یادداشتها استفاده کنید. کار بسیار مفیدی که میتوانید انجام دهید، این است که یادداشتهای خود را به صورت مبحثی جمعآوری کنید تا هنگام مطالعه، تمام مطالب مهم مربوط به یک مبحث را کنار هم داشته باشید.
در این درس نیز، مانند بسیاری دیگر از دروس، باید چند مرحله مرور را در برنامهریزی خود بگنجانید. بهتر است که مرور اصلی و نهایی را برای ایام بعد از عید در نظر بگیرید. تا آن زمان، کل مطالب یا بخش مهمی از آن را فراگرفته و احتیاج دارید تا مطالب را به طور کامل در ذهن خود تثبیت کنید و برای انجام این کار، نیاز به مرور نهایی و جامع دارید؛ اما در طی مدت مطالعه، قبل از مرور جامع نیز شما نیاز به مرورهای مختلف دارید. انجام این کار برای آن است تا شما بتوانید مباحثی را که هر هفته در این درس مطالعه میکنید، به خوبی یاد گرفته و به حافظه خود بسپارید. اینکه ساعات مطالعه و مدت آن در برنامه چقدر باشد، به شما و میزان یادگیریتان بستگی دارد. میتوانید بعد از هر دفعه مطالعه این درس یا پس از مطالعه کل مبحث، به مرور آن بپردازید. مهم این است که مرور را در برنامه مطالعاتی خود گنجانده باشید.کار دیگری که در مرور این درس میتوانید انجام دهید این است که تستهایی را که به عنوان تمرین حل کرده بودید و از نظر شما سخت بوده است و نمونههای مشابه آن را نیز در مرورهایتان قرار دهید تا بتوانید تسلط بیشتری بر درس پیدا کنید.
3ـ تستزنی
یکی از کارهایی که شما داوطلب عزیز برای موفقیت در درس فیزیک باید انجام دهید، این است که با تستهای تمرینی و سپس سرعتی در این درس، خودتان را محک زده و نقاط قوت و ضعفتان را دریابید. اگر نگاهی گذرا به پرسشهای فیزیک در آزمون سراسری سالهای گذشته داشته باشید، خواهید دید که اکثر پرسشهای این درس، تکراری هستند؛ یعنی در حدود 70 تا 80 درصد این پرسشها، مشابه پرسشهای کنکور سالهای قبل هستند؛ پس حتماً به عنوان تمرین تستزنی، بررسی تستهای کنکور سالهای قبل را در این درس، نیز در برنامه خود بگنجانید.در مبحث مکانیک، برای یادگیری بهتر، تا میتوانید، تستهای متنوع و مسایل مختلف را، که در سطح کتاب درسی است، حل کنید.
برای هر مبحث، با توجه به اهمیت آن و وقتی که دارید، بین 40 تا 50 تست انتخاب کنید. اگر مبحثی را به طور کامل نخواندید، به حل تستهای تمرینی مربوط به آن نپردازید. در انتخاب تستهای تمرینی، اولویت با تستهای آزمونهای سراسری سالهای گذشته است؛ چون هم استاندارد هستند و هم تمام مطالب درسی را پوشش میدهند. در ابتدا، که به حل تست میپردازید، زمان را در نظر نگیرید و فقط خودتان را در میزان یادگیری در تستزنی سؤالات آن مبحث محک بزنید و تستزنی سرعتی را به خرداد ماه محول کنید. تستهایی را که حل نکرده یا غلط حل کردهاید، حتماً علامتگذاری کنید؛ زیرا در این تستها ضعف دارید و باید آن ضعفها را برطرف کنید. در زمان مرور یک مبحث از درس فیزیک، به سراغ تستهایی که قبلاً به آنها پاسخ غلط داده یا اصلاً نتوانستهاید حل کنید، بروید. اگر باز هم در حل برخی از این تستها مشکل داشتید، این موضوع به آن معنی است که شما باید مبحث مورد نظر را چندین بار دیگر بخوانید تا به طور کامل به آن مبحث و تستهایش مسلط شوید. در نهایت، پس از مرور نهایی این درس، به تست زنی سرعتی مبادرت کنید.
تعطیلات نوروز؛ زمانی برای مطالعه برنامهریزی شده
دوران عید یا دومین گذرگاه طلایی کنکور، یکی از فرصتهای بسیار مهم در کنکور است که تاثیر زیادی بر نتیجه داوطلبان آن خواهد داشت. تعطیلات عید به طور معمول از ۲۵ اسفند شروع میشود و تا ۱۴ الی 15 فروردین ادامه دارد، و، در صورتی که به صورت درستی از آن استفاده شود، شامل حداقل۱۲ روز مطالعاتی خواهد بود. دانشآموزان در این ۱۲ روز مطالعاتی میتوانند روزانه ۱۰ ساعت مطالعه کنند که در مجموع حدود ۱۲۰ ساعت میشود. ممکن است شما معتقد باشید با مطالعاتی که در طول سال تحصیلی داشتهاید، بهتر است که در این ایام استراحت کنید؛ اما بدانید که بسیاری از رقبای شما در این دوران مطالعه خواهند کرد و به طور قطع، اگر شما این کار را انجام ندهید، از آنها فاصله خواهید گرفت؛ پس یکی از دلایل موفقیت داوطلبان برتر، این است که در چنین زمانهایی، که دیگران درس نمیخوانند، به خوبی از وقت و فرصت خود استفاده میکنند؛ البته حساسیت روزهای نوروز برای داوطلبان کنکور، به این معنی نیست که آنها در تعطیلات نوروز فقط و فقط درس بخوانند و استراحت و تفریح را بر خود حرام کنند، بلکه به این مفهوم است که آنها باید با یک برنامهریزی درست و حساب شده، از این روزها بهترین استفاده را ببرند. در این دوره کوتاه، شما میتوانید به جهش قابل ملاحظهای دست یابید. برای آنکه شما عزیزان داوطلب بدانید که چگونه میتوانید در این ایام، در نهایت آرامش به درسهایتان رسیدگی کرده و استراحت و تفریح نیز داشته باشید، این مقاله را مطالعه کنید.
مطالعه در دوران عید، دو مزیت مهم دارد:
1- آمادگی مطالعاتی شما افت نمیکند
حتماً برای شما یا یکی از دوستانتان هم اتفاق افتاده است که در سالهای گذشته، به دلیل مطالعه نکردن یا کم مطالعه کردن در دوران عید یا تابستان، پس از شروع مجدد مطالعه احساس کردهاید که کار دشواری در پیش دارید؛ البته در سالهای گذشته، به دلیل نبودن حساسیت ویژه، این موضوع اهمیت چندانی نداشت، ولی در سال شرکت در آزمون سراسری، ارزش لحظات، بسیار زیاد و تعیین کننده است. یکی از زمانهایی که ممکن است شما در آن دچار افت یا پیشرفت درسی خوبی شوید همین ایام عید است، و اگر بدون برنامه و با اهمال پیش روید، ممکن است که تا آخر تعطیلات همین گونه باشید و به راحتی زمانهای مهم خودتان را از دست بدهید.
2- فاصله خود را با رقبایتان حفظ خواهید کرد
در دوران عید، برخی از داوطلبان کنکور، که رقبای شما نیز محسوب میشوند، درس میخوانند و برخی دیگر درس نمیخوانند؛ در این صورت، اگر شما خوب مطالعه کنید، از کسانی که درس نخواندهاند، سبقت گرفته و در ضمن، فاصله خود را نسبت به دانش آموزانی که درس خواندهاند، نیز حفظ کردهاید؛ پس برای دستیابی به یک رتبه خوب، لازم است که در روزهای عید به خوبی درس بخوانید و با برنامهای حساب شده وارد عمل شوید.
حالا که اهمیت مطالعه در روزهای تعطیل نوروز را به خوبی دریافتید، لازم است تا با برنامه درسی خوب، خود را برای انجام این کار آماده کنید. ضمناً به این موضوع توجه داشته باشید که به طور قطع، دستهای از داوطلبان در روزهای عید مطالعه خواهند کرد و اگر شما جزو این گروه نباشید، از آنها عقب خواهید ماند. برای یک مطالعه خوب و مثمر ثمر، حتماً به مسایل زیر توجه داشته باشید:
الف- انگیزه و عمل را با هم به کار گیرید
تعطیلات عید برای بسیاری از مردم و از جمله تک تک شما داوطلبان عزیز، جذابیت خاصی دارد؛ زیرا، علاوه بر دید و بازدیدها، برنامههای سرگرم کننده تلویزیون یا مسافرتهایی که ممکن است به نقاط دور یا نزدیک انجام شود، این روزها را با زیباییهای خاصی همراه میکند. ممکن است دوست داشته باشید که در ایام نوروز مطالعه کنید، اما حال و حوصله انجام این کار را نداشته باشید؛ به ویژه اگر انجام کار سختی مثل مطالعه، در روزهایی باشد که بیشتر مردم در آن مشغول تفریح و شادی هستند. برای اینکه شروع به کار کنید و قدم اول را بردارید، به این فکر کنید که داوطلبان زیادی مشغول به مطالعه هستند و اگر شما هم این کار را انجام دهید، میتوانید نتیجه بسیار خوبی بگیرید و سال بعد در چنین روزهایی، فارغ از هر گونه عذاب وجدان و ناراحتی، به شادی و تفریح مشغول باشید.
سریع شروع کنید. وقتی شروع کردید، برداشتن قدم های بعدی سادهتر میشود و میبینید که انجام کار مورد نظر، آنقدرها هم که فکر میکردید، سخت نیست؛ در ضمن، توجه داشته باشید که رسیدن به هدفهای شخصی، بیشتر با فشار روانی همراه است؛ زیرا بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف با موانع مختلفی روبرو میشویم. اگر به راحت بودن زندگی معتقد باشید و خیال کنید که دیگران تلاش نمیکنند و موفق میشوند، به این نتیجه میرسید که مشکلی در کار شما وجود دارد و در نتیجه در برخورد با هر مشکلی از آن صرف نظر میکنید و جزییترین ناکامیها برای شما غیرقابل تحمل میشود. پرکارها میدانند که زندگی پر از سختی است و میدانند که در راه رسیدن به هدف، موانع و ناکامیهای متعددی در انتظار آنهاست. به همین دلیل، این افراد موانع را میپذیرند و با عزمی جزم به مقابله با آنها میروند.
ب- از شکست نترسید
بسیاری از داوطلبان عزیز، که تا الان مطالعه خیلی خوبی برای کنکور نداشته اند، گمان میکنند که این ایام، دیگر برای مطالعه دیر است. اگر شما نیز جزو این گروه هستید، به جای آنکه تسلیم افکار منفی شوید، نحوه برخورد با این افکار را بیاموزید تا تحت تاثیر آنها قرار نگیرید. لازم است که این افکار را یادداشت کنید تا بتوانید طرز فکر و احساستان را تغییر دهید. با نوشتن افکار منفی، متوجه میشوید که دلیل طفره رفتن شما از انجام کار، این است که درباره آن به طور غیرمنطقی فکر میکنید؛ برای مثال، شما فکر میکنید که ایام نوروز برای مطالعه تمام دروس دیر بوده و این موضوع از توان شما خارج است. ما به شما پیشنهاد میکنیم که به جای نگرانی، عنوان کاری را که میخواهید انجام دهید، در یک جدول بنویسید و به جای باور داشتن به تفکر همه یا هیچ، به خود بقبولانید که مجبور نیستید همه کارها را در این ایام انجام دهید. همین که در این تعطیلات، هر روز بخشی از درسهای خود را مطالعه کرده یا چند تمرین را حل کنید، احساس بهتری خواهید داشت و دیگر به خود بدهکار نیستید.
پ- مهم ها را دریابید
نگاهی به آنچه قبلاً مطالعه کردهاید، بیندازید و ببینید که کدام یک از دروس را خوب مطالعه کرده و در کدام دروس ضعیف هستید، و اصلاً طبق بودجه بندی دروس، کدام درسها یا مباحث مهمترند و وضعیت شما در این درسها چگونه است. وقتی به این سؤالات پاسخ دادید، میتوانید برنامه خوبی را برای خود تنظیم کنید.
ت- برنامهریزی کنید
اگر درباره زمان شروع کار خود تصمیم گرفتهاید، بدانید که بلندترین گام را برای رسیدن به هدفتان برداشتهاید. حتی پس از برنامهریزی، امکان دارد با وجود آنکه تصمیم جدی گرفتهاید، به برنامه خود پایبند نباشید و در اجرای آن کوتاهی کنید؛ در این صورت، لازم است فهرستی از عواملی را که ممکن است شما را از شروع کار باز دارد تهیه کنید و سپس به یافتن راهحلهایی برای برخورد با این مسایل بیندیشید. این روش به شما کمک میکند تا نگرش جامعتری نسبت به کاری که تصمیم به انجامش گرفتهاید، داشته باشید و خواهید دید که بیشتر اوقات، یافتن یک راه حل مؤثر، راحتتر از آن است که تصور میکردید.
ث- توانتان را در نظر بگیرید
یکی از بزرگترین مشکلاتی که داوطلبان را بسیار زود از مطالعه خسته میکند، این است که برنامه درسی خود را بالاتر از توان و یادگیری خود در نظر میگیرند. این موضوع باعث میشود تا وقتی اولین مراحل مطالعه طبق برنامه انجام نشود، شما داوطلب عزیز دچار یاس و ناامیدی شده و دست از کار بکشید؛ به عنوان نمونه، برخی از داوطلبان، که بعضی از دروس را تا الان مطالعه نکرده اند، گمان میکنند که میتوانند آن را در ایام عید به پایان برسانند، و وقتی در روزهای اول دچار مشکل میشوند و کند پیش میروند، زمین و زمان را مقصر دانسته و دست از مطالعه می کشند. به خودتان کمک کنید، با خودتان رو راست باشید و با در نظر گرفتن کاستیها و نقاط قوت خود، یک برنامه ایدهآل و خوب چیده و به آن پایبند باشید؛ در این صورت، اگر دچار یاس گردیدید، به خود نهیب بزنید که هنوز زمان زیادی را در دست دارید و با کمی تلاش و کوشش بیشتر، میتوانید به برنامهتان عمل کرده و سپس مجدداً برنامه خود را مطالعه کرده و آن را معتدلتر کنید.
ج- در بهترین مکان مطالعه کنید
فضای خانهها در دوران عید معمولاً، به دلیل دید و بازدید، شلوغ و نامناسب برای مطالعه است. ممکن است که حضور شما در منزل، مهمانان یا شما را ترغیب کند تا برای مدت کوتاهی هم که شده است، در دید و بازدیدها شرکت کنید. همین موضوع کافی است تا برای ساعتهای متوالی، وقت و فکر شما درگیر شود. توصیه میکنیم که در دوران عید، مکان ساکتی را برای مطالعه انتخاب کنید. اگر امکان انجام چنین کاری برای شما وجود ندارد، بکوشید که خود را عادت دهید تا بر اساس ساعت مطالعاتی که از پیش تعیین میکنید، عمل نمایید؛ به این ترتیب که در اتاق خود بمانید و توجهی به رفت و آمدها نداشته باشید و در جواب مهمانی که به اتاق شما میآید، با متانت اشاره کنید که در حال درس خواندن هستید و زمان دیگری را به دیدن وی و صحبت با او اختصاص خواهید داد. یادتان باشد که گفتن یک نه» کوچک، بهتر از عذاب وجدان چند ساعته بیان کردن یک بله» دردسر ساز است!
چ- خوش بگذرانید
خوشگذرانی فقط این نیست که شما در تمام ایام عید، مشغول دید و بازدید و مسافرت و . باشید. میتوانید سه روز کامل را در این پانزده الی بیست روز، برای خودتان تعطیل کنید و در آن سه روز، فقط به استراحت و تفریح در هوای دلچسب بهاری و مهمانی و تمدد اعصاب بپردازید. در این سه روز، به هیچ عنوان مطالعه نکنید، بازی فکری و بحث و جدل نداشته باشید و بیشتر به انجام فعالیتهای فیزیکی و گفتن و خندیدن و ورزش و تحرک سبک و استفاده از هوای بهاری بپردازید. ممکن است که در دید و بازدیدهای عید، به فامیل و دوست و آشنایانی که پشت کنکوری هستند، برخورد کنید. مواظب باشید که برخورد با این افراد و صحبتهای آنها، شما را تحت تاثیر خود قرار ندهد.
حتماً به نکات زیر برای داشتن یک عید کنکوری دقت کنید:
1- یادتان باشد که این دوره، فقط دو الی سه هفته است و نباید انتظار داشته باشید که تمام کارها و مطالعات عقب افتاده خود را بتوانید در این دوره انجام دهید.
2- برنامه خود را پس از تنظیم، به یک فرد آگاه نشان دهید و، در صورت وم، از نظرات می وی بهره بگیرید.
3- اگر در پایان یک هفته، متوجه شدید که بخش قابل ملاحظهای از تصمیمات خود را اجرا نکردهاید، برنامهتان را بازبینی کرده و قسمتهای کم اهمیتتر آن را حذف کنید.
4- هر قدر هم پایه درسی تان ضعیف باشد، هیچ درسی را به طور کامل حذف نکنید. در این گونه دروس میتوانید مباحثی را بیابید که مطالعة آن مباحث برایتان سادهتر باشد.
5- اگر تا الان طبق برنامه خود خوبی پیش رفتهاید، سعی کنید که در این ایام، همه دروس را در برنامه خود داشته باشید.
6- به پشت کنکوریها توصیه میشود که ایام نوروز را به جمع بندی دروس سال آخر اختصاص دهند. در این دوره میتوان به رفع اشکلات مربوط به دروس سال آخر پرداخت و با جمعبندی دروس برای مرحله پایانی، که مرور همه سر فصلهاست، آماده شد.
7- برنامه درسی، گامی مؤثر در داشتن یک نوروز تحصیلی است. به صورت هفتگی و روزانه، برنامه خود را تنظیم کنید تا بتوانید از تمام ساعات بیکاریتان در ایام نوروز استفاده کنید. از هر برنامه چند نسخه تهیه کنید و آن را در نقاطی که بیشتر به آنها رفت و آمد دارید، بچسبانید. انجام این کار باعث میشود تا حواستان بیشتر به برنامه درسی باشد.
8- زمان برای بازی و سرگرمی و مسافرت، بسیار است. دوستان شما در حال سفر هستند، ولی شما با دوره کردن درسهای گذشته، که اولین گام در آماده شدن برای بخش پایانی سال حضور در آزمون سراسری است، میتوانید آنها را کاملاً از گردونه رقابت خارج کنید!
دوره بعد از عید، دوره خیلی مهمی است؛ به این دلیل که هر چه به زمان برگزاری آزمون سراسری نزدیکتر میشویم اهمیت زمانی که در اختیار داریم، بیشتر مشخص میشود. داوطلبان زیادی در سالهای گذشته با یک برنامهریزی اصولی موفق شدند تا از این ایام به خوبی استفاده کرده و نتایج بسیار قابل ملاحظهای را کسب کنند. روی سخنمان با همه کسانی است که قصد دارند پیشرفت تراز و رتبه داشته باشند. مطمین باشید که با جدیت و تلاش و خوب درس خواندن در این ایام، میتوانید به این هدف برسید. گرچه همت و جدیت، از مهمترین عناصر پیشرفت شما در این روزهای باقی مانده هستند، اما نکات و مسایل دیگری نیز وجود دارند که توجه و پرداختن به آنها باعث میشود تا شما در همین روزهای باقی مانده، به موفقیتی درخور تلاشتان دست یابید. ما هر ساله با داوطلبان زیادی مواجه میشویم که قبل از عید دروسشان را به خوبی مطالعه نکرده، اما با تلاش فراوان و رعایت همین نکات توانستهاند به موفقیت برسند.
الف- توجه به برنامهریزی و تعادل در آن
یکی از مهمترین اقداماتی که شما به عنوان داوطلب کنکور باید همیشه به آن توجه داشته باشید، این است که ببینید آیا برنامهریزی شما اصولی و درست است و با نیازها، اهداف و تواناییهای شما مطابقت میکند یا نه. یک برنامهریزی اصولی، میتواند تاثیر بسیار زیادی بر موفقیت شما داشته باشد و یک برنامهریزی نادرست و نامناسب میتواند باعث کندی و ضعف شما در پیمودن مراحل آمادگی برای کنکور شود. ما از همه شما دانشآموزان و داوطلبان گرامی آزمون سراسری خواهش میکنیم که به این مقوله توجه ویژهای داشته باشید. تمام کسانی که در سه ماه آینده در مدرسه یا در رتبه کنکور پیشرفت میکنند، کسانی هستند که دچار چند برنامگی نیستند و از برنامهای که چیدهاند نیز خارج نمیشوند و دقیقاً بر اساس آن پیش میروند.
اگر شما جزو آن دسته از داوطلبانی هستید که برنامهریزی مناسبی دارید و به خوبی و بدون هیچ مشکلی با آن پیش میروید، برایتان آرزوی موفقیت میکنیم و از شما داوطلبان عزیزی هم که تاکنون برنامه درستی نداشتهاید، خواهش میکنیم که از همین الان برای سه ماه باقی مانده برنامهریزی کنید. برای انجام این کار میتوانید از مشاوران یا داوطلبان موفق کمک بگیرید، اما فراموش نکنید که محور اصلی این برنامهریزی، خود شما هستید و این برنامه باید طبق روحیات، تواناییها و نیازهای شما چیده شود. قبل از هر چیز توجه داشته باشید که چه درسهایی را تا الان نخوانده یا کم خواندهاید و در چه درسهایی ضعیف هستید. به بودجهبندی سؤالات کنکور نیز توجه کرده و سعی کنید تا در این وقت باقی مانده، درسهای مهمتر و با اهمیتتر را در برنامه خود بگنجانید. درروزهای مختلف هم درسها را به طور متعادل بخوانید و تمام اوقات یک روز را به خواندن یک درس اختصاص ندهید؛ مثلاًدانشآموز گروه آزمایشی علوم تجربی نباید از صبح فقط شروع به مطالعه درس زیستشناسی کند. توجه داشته باشید که باید درسهای محاسباتی را بین یک ساعت و نیم تا دو ساعت و درسهای عمومی را در حدود یک ساعت مطالعه کنید.
ب- تعادل در مطالعه دروس اختصاصی و عمومی
یکی از موضوعات بسیار مهم، ایجاد تعادل در مطالعهاست. ما معمولاً عادتهای مختلفی داریم؛ مثلاً معمولاً درسهایی را که دوست داریم،بیشتر و درسهایی را که به آنها علاقه نداریم، کمتر میخوانیم. این عادت، عادت غلطیاست که برخی از داوطلبان با آن دست به گریبانند. توجه داشته باشید که کنکور، مطالعه و امتحان علاقهمندیها نیست، بلکه امتحانی از همه دروس است، و افراد موفق کسانی هستند که علی رغم میلشان، تعادلی در خواندن همه دروس ایجاد میکنند، و تا آنجایی که برایشان مقدور است، همه دروس، حتی اگر امکانپذیر باشد، برخی از بخشهای هر درس را مطالعه میکنند.
یکی از عوامل موفقیت، ایجاد توازن و تعادل درمطالعه است، این تعادل،اول با برنامهریزی شخصی و در قالب ساعات مطالعهای که در هر درس دانشآموز برایخودش محاسبه میکند، ایجاد میشود. سپس ایجاد تعادل در مطالعه دروس عمومی و اختصاصی است که راه موفقیت را هموار میکند. در شیوههای مطالعه و رویکردی که دانشآموزان برای افزایش بهرهوری در مطالعه دارند، یکی از استراتژیهای بسیار مهم، این است که دانشآموزان در ایام عید و دوره بعد از آن، وقت بیشتری را برای مطالعه دروس متنی و همچنین دروس عمومی در نظر بگیرند. خواندن دروس عمومی، به جهت اینکه زودبازدهتر هستند، امکانی را فراهم میکند تا در کنکور بتوانید نتایج بهتری بگیرید و خود این موضوع، مهمترین دلیل است برای این نکته که تاکید میکنیم در این دوره به دروس عمومی توجه بیشتری داشته باشید؛ البته درسهای عمومی از نظر ماهیت و ساختار فرّار هستند و به همین دلیل، لازم است که در زمان باقی مانده تا کنکور، درسهای عمومی را در مقایسه با قبل بیشتر بخوانید تا بتوانید با حضور ذهن بیشتری در آزمون سراسری حاضر شوید. هر چه به پایان سال تحصیلی و کنکور نزدیکتر میشویم سهم مطالعه درسهای متنی، که درسهای عمومی نیز از جمله آنهاست، در مقایسه با سال گذشته، افزایش مییابد. دلیل این افزایش، امکان فراموشی بیشتر این درسها در مقایسه با درسهای محاسباتی است؛ ضمناً این درسها زودبازدهتر هستند و با آنها میشود راحتتر و سریعتر وضعیت درسی را بهبود بخشید.
معمولاً داوطلبان در آغاز سال، هفتاد درصد زمانشان را به مطالعه درسهای اختصاصیو سی درصد را به دروس عمومی تخصیص میدهند. بعد از عید نیز،بخش بیشتر مطالعه را دروس اختصاصی تشکیل میدهد؛ با این تفاوت که در این دوره، شما باید در مقایسه با قبل از عید، زمان بیشتری را برای دروس عمومی در نظر بگیرید. هر چه به کنکور بیشتر نزدیک میشویم، با توجه به اینکه درسهای حفظی و متنی باید بیشتر مطالعه شوند، طبیعی است که سهم زمان مطالعاتی آنها بیشتر میشود؛ البته دانشآموزان همواره در تمام مدت تحصیل باید دروس اختصاصی را بیشتر از دروس عمومی مطالعه کنند؛ مثلاً باید شصت درصد از زمان را به دروس اختصاصی و چهل درصد را به دروس عمومی اختصاص دهید؛ نه اینکه فقط درسهای اختصاصی بخوانید و بعد بگویید: درسهای عمومی، آسان است؛ آخر سال، فقط عمومی میخوانم.» کسانی که این اشتباه را مرتکب میشوند، نمیتوانند در آن روزهای آخر به نتیجه دلخواه برسند.
اگر شما از جمله داوطلبانی هستید که از ابتدای سال با برنامه ریزی خوب و مناسبی به مطالعه ادامه دادهاید، الان هم میتوانید با خیالی آسوده به خوبی بین دروس عمومی و اختصاصی تعادل ایجاد کنید، اما اگر جزو گروهی هستید که کجدار و مریز» مطالعه کرده یا اصلاً مطالعه نداشتهاید، باید سعی کنید که بین دروس عمومی و اختصاصی، دست به انتخاب بزنید؛ اینکه: کدام دروس اختصاصی و عمومی مهمترند؟ شما کدام یک از دروس را بیشتر بلدید یا در کدامها ضعف دارید؟ در میان فصول هر درس، کدام فصلها بر حسب بودجهبندی سؤالات کنکور مهمتر بوده و توانایی شما در این فصل ها چقدر است و . وقتی به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دادید، با توجه به وقتتان دست به انتخاب بزنید؛ مثلاً به عنوان یک داوطلب گروه آزمایشی علوم تجربی، که شیمی و زبان را تا حدودی مطالعه کرده است، از بین عمومیها تمرکز بیشتر خود را روی ادبیات و عربی، و در دروس اختصاصی، روی زیستشناسی و فیزیک بگذارید و سپس وقت خود را به دو قسمت شصت درصد و چهل درصد تقسیم کرده و این درسها را مطالعه کنید؛ البته این مورد، یک مثال بود و همانگونه که قبلاً اشاره کردیم شما باید با توجه به اطلاعات و کاستیها و وقت خود، به خوبی برنامهریزی کنید. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که در درسهای عمومی و اختصاصی، نقاط قوت آن را مشخص کرده و آنها را حفظ کنید و نیز برای سایر درسهایتان هدفگذاری کنید تا به تدریج آنها را به نقاط قوت خود تبدیل نمایید.
پ- تعادل در مطالعه تشریحی و تستی
یکی دیگر از اقدامات مهمی که دانشآموزان باید در این دوره (بعد از تعطیلات نوروز) حتماً به آن توجه داشته باشند، این است که بین مطالعه تستی و تشریحی تعادل برقرار کرده و به گونهای پیش بروند که افراط در یکی از آنها به ضرر کردن در دیگری منجر نشود. دانشآموزان وقتی مطالب را برای اولین بار میبینند باید آنها را به صورت تشریحی کار کنند و بیش از هشتاد درصد وقت خود را صرف مطالعه دروس تشریحی کنند و تقریباً بیست درصد از وقت خود را به تست اختصاص دهند. این موضوع بعد از عید تا حد زیادی تغییر میکند؛ زیرا در این هنگام، بیشتر داوطلبان، مباحث درسی را حداقل یک بار خوانده و در حال مرور آن مباحث هستند و از این زمان باید سهم مطالعه تستی را به مرور افزایش دهند. هر چقدر به زمان برگزاری آزمون سراسری نزدیکتر میشویم، سهم تستی کار کردن دانشآموزان بیشتر خواهد شد، معمولاً در دو ماه آخر، داوطلبان باید هشتاد درصد برای دروس به منظور تست زدن و بیست درصد برای دروس به منظور مطالعة تشریحی وقت بگذارند؛ البته این موضوع درباره داوطلبانی که تا الان به خوبی مطالعه نکرده یا اصلاً مطالعه نداشتهاند، صدق نمیکند. این گروه از داوطلبان باید وضعیت خود را بررسی کنند و ببینند تا چه زمانی میتوانند به مطالعه تشریحی ادامه دهند؛ در واقع باید مطالعه تشریحی تا آنجایی ادامه پیدا کند که مرور خلاصه مطالب و تستزنی امکانپذیر باشد؛ چون اگر هر یک از این موارد حذف شود، به مطالعه شما آسیب میخورد و شما نمیتوانید آن طور که باید از مطالعه خود نتیجه بگیرید. با توجه به اینکه مرحله مرور و تستزنی برای تثبیت مطالب در ذهن شما و نیز سنجش خودتان لازم است، اگر تازه میخواهید مبادرت به درس خواندن نمایید، باز هم حتماً زمان مناسبی را، بسته به حجم مطالعاتی و اطلاعات خود، برای مرور و تست زنی در نظر بگیرید. در چنین شرایطی، تا حدودی بحث گزیده خوانی مطرح میشود؛ یعنی میتوانید مباحثی از کتابها را حذف کنید؛ به طوری که اگر در برخی از مباحث احساس میکنید که به آنها تسلّط کافی ندارید یا احساس میکنید که برخی از مباحث در مقایسه با برخی دیگر از آنها از اهمیت کمتری برخوردارند، بتوانید اقدام به حذف آن مباحث کنید.
سومین تعادل، تعادلی است که بین دروس پایه و دروس سال آخر باید ایجاد شود. اگر دانش آموزان اولویت را به برنامه درسی در مدرسه بدهند، باید درسهای پایه را هم در کنارش مطالعه کنند؛ اما مهم این است که ما به همه درسها و همه مباحث به طور هم زمان توجه کنیم.
ت- تعادل بین دروس پایه و دروس سال آخر
تعادل میان دروس پایه و دروس سال آخر، بسیار مهم است. از آنجایی که بیش از پنجاه درصد سؤالات کنکور مربوط به دروس دورههای تحصیلی دهم و دوازدهم است، ممکن است این نگرانی برای برخی از دانشآموزان به وجود آید که چگونه میتوانند در این زمان باقی مانده بین دروس پایه و سال آخر و مطالعه یا مرور و تستزنی آنها تعادل برقرار کنند. تعادل میان دروس پایه و سال آخر برای همه داوطلبان لازم است: چه کسانی که تا الان مطالعه خوبی داشته و چه کسانی که نتوانستهاند به خوبی مطالعه کنند. فارغ از نگرانی، چیزی که شما به آن نیاز دارید، درایت و هوشیاری در انتخاب یک برنامه حسابشده است. اگرچه شما فرصت زیادی ندارید، اما شما داوطلبان عزیز با اولویتبندی میتوانید به خوبی کارها را پیش ببرید. حفظ موقعیت و تسلّط بیشتر در درسهایی که جزو نقاط قوت شماست، باید در اولویت قرار گیرد و بعداً اگر وقت اضافه آوردید به سراغ درسهای دیگر بروید.
برای آرامش و سلامتی خود و دیگران:
مدیتیشن، ورزش، مصرف دارو یا درمانهای طبیعی برای درمان اضطراب وجود دارد، اما به نظر میرسد که راحتترین و ارزانترین راه خلاص شدن از شرّ نگرانیها، محبت کردن به دیگران است.
مهربانی، باعث میشود که از احساس گناه، پشیمانی، اندوه و دیگر رنجها و ناراحتیها خلاص شوید؛ به بیان دیگر، کمک به دیگران باعث میشود که بیشتر قدردان شرایط و موقعیتتان باشید و از موقعیت خودتان و افکار بیهوده فاصله بگیرید
تمرینات ساده مثل دویدن، باعث میشود که مغزتان با افزایش آندروفین زیاد در خون، علایم استرس، بیحالی و حتی درد را در شما کاهش دهد. ورزش صبحگاهی، سطح انرژی شما را در طول روز افزایش میدهد و تمرکز زیادی در انجام کارهای روزانه به شما میبخشد
حقیقت این است که تا وقتی مردم در این دنیا زندگی میکنند، استعدادهای خام زیادی هم وجود خواهد داشت؛ اما برای کسب موفقیت و متمایز بودن از دیگران، باید ویژگیهای زیادی را کسب کنیم، تا ما را از مرز استعداد صرف، فراتر ببرند.
اکنون که آرام آرام برای حضور موفق در یک رقابت علمی بزرگ و سپس انتخاب رشته و انتخاب سرنوشت و مسیر آینده زندگیتان آماده میشوید، ما چند ویژگی مهم را که لازم است برای موفقیت و به حداکثر رساندن استعدادهایتان داشته باشید، به شما معرفی میکنیم:
1- باور: باور، استعداد شما را تقویت میکند.
2- علاقه: علاقه، به استعداد شما نیرو میبخشد.
3- ابتکار: ابتکار، استعداد شما را فعال میکند.
4- تمرکز: تمرکز، استعدادشما را ورزیدهتر میکند.
5- آمادگی: آمادگی، به استعداد شما جایگاه میدهد.
6- تمرین: تمرین، استعداد شما را بهبود میبخشد.
7- پشتکار: پشتکار، استعداد شما را تقویت میکند.
8- جرات: جرات، استعداد شما را امتحان میکند.
9- شخصیت: شخصیت، استعداد شما را عمیق میکند.
10- مسؤولیت: مسؤولیت، استعداد شما را قوی میکند.
11- کار گروهی: کار گروهی، استعداد شما را چند برابر میکند.
12- آمادگی یادگیری: آمادگی برای یادگیری، استعداد شما را گسترش میدهد.
با داشتن این ویژگیها و تقویت آنها، شما میتوانید فردی با برخورداری از حداکثر استعداد شوید. داشتن استعداد به تنهایی ممکن است شما را متفاوت کند، اما اگر حداکثر استعداد را در وجود خود فراهم کرده باشید، شما انسانی منحصر به فرد خواهید شد.
به نظر میرسد که بین اثربخشی یک فرد و هوش، و ابتکار یا دانش او، مقداری همبستگی وجود داشته باشد. هوش، ابتکار و دانش، منابع لازم هستند، ولی فقط اثربخشی است که آنها را به ثمر میرساند. استعداد به تنهایی بیارزشتر از نمک خوراکی است، و چیزی که افراد با استعداد را از افراد موفق جدا میکند، سخت کوشی آنهاست. سرنوشت، یک موضوع شانسی نیست، بلکه یک موضوع انتخابی است؛ چیزی نیست که منتظرش باشیم، بلکه چیزی است که باید آن را بسازیم و به دست آوریم.
زندگی ما حاصل انتخابهای ماست؛ یعنی این انتخابهای ما هستند که ما را شکل میدهند و زندگی ما را میسازند؛ اینکه: چه شغلی انتخاب خواهیم کرد؟ چقدر تلاش خواهیم کرد؟ چه میزان تحصیل خواهیم کرد؟ با چه کسی ازدواج خواهیم کرد؟ و بالاخره اینکه: چه کسی خواهیم شد؟ همه این موارد، انتخابهای ما هستند. زندگی، بازی کردن با کارتهای خوب نیست، بلکه خوب بازی کردن با کارتهای موجود است و این بستگی تام به انتخابهایتان دارد. استعداد، موهبتی خدادادی است؛ اما زمانی به حداکثر میرسد که ویژگیهای برشمرده را در خود تقویت کنیم و با قرار گرفتن در مسیر درست، انتخابهای درستی انجام بدهیم و بر اساس تواناییهای خود حرکت کنیم.
1- باور
تعداد نسبتاً زیادی از مردم خودشان را باور ندارند که این موضوع، مانع بزرگی را بر سر راه پیشرفت آنها قرار میدهد. اگر بتوانید خودتان را باور کنید و به خودتان اعتماد داشته باشید، میتوانید همه منابعی را که شما را به بالاترین سطح ممکن میرسانند، به کار بگیرید و از منافع آنها بهره مند شوید؛ بدین ترتیب، یاد میگیرید که چگونه باید به چیزی که انتظارش را دارید، تبدیل شوید.
صرف نظر از اینکه استعدادهای ذاتی و خدادادی شما چیست و چقدر است، اگر خودتان را باور داشته باشید، همه کارهایی را که قادر به انجام آن هستید، میتوانید انجام دهید. اگر میخواهید به بهترین فردی که میتوانید باشید تبدیل شوید، لازم است که سه کار را انجام دهید:
الف- باورکنید که پتانسیل دست یافتن به چیزهای بزرگ را دارید. تعداد زیادی از مردم، حتی در امتحان کردن چیزهای تازه هم شکست میخورند؛ چون خودشان را باور ندارند و میترسند؛ ولی شما اگر خودتان و ظرفیت و تواناییتان در انجام کارهای بزرگ را باور کنید، از مردم عادی متمایز شده و در جایگاه برتری قرار میگیرید؛ بدین ترتیب، نشان خواهید داد که بسیار بزرگتر از یک فرد متوسط، کسب موفقیت کرده و در مسیرتان، رو به جلو حرکت میکنید.
ب- باور کنید که میتوانید در آینده، بهتر عمل کنید و در زمینهای که کار و فعالیت دارید، بهتر و موفقتر خواهید شد. حس خوشایند خودباوری، ممکن است آشکار نباشد، اما در انسان یک آرامش درونی ایجاد میکند که سبب عملکرد بهتر وی میشود. در وضعیت خودباوری، استرس، اضطراب و فشارها نمیتوانند مانع عملکرد مطلوبمان شوند.
ج- باور کنید که شما یک ماموریت بزرگ در زندگی دارید و چیز با ارزشی بیرون از اینجا منتظر شماست تا بروید و آن را تحویل بگیرید. با این باور و اطمینان درونی نسبت به خودتان، خیلی زود میتوانید در انجام کارهای بسیار بزرگ، که در نظر دیگران انجام آنها غیرممکن به نظر میرسد، به موفقیت دست یابید.
اگر میخواهید که استعدادتان به بالاترین حد ممکن برسد، صرفاً روی استعداد تمرکز نکنید، بلکه قدرت باورهایتان را نیز تحت کنترل خود درآورید و انتظار دست یافتن به چیزهای بزرگ را داشته باشید. دستاوردها همیشه از آنچه واقعاً انجام میدهید حاصل میشوند؛ در نتیجه، برای کسب دستاوردهای خوب باید باورهای قدرتمند و عملکرد قوی داشته باشیم.
اگر ما باور داشته باشیم که چیز غیرممکن وجود ندارد» و برای انجام هر کار غیر ممکن راهی وجود دارد»، در این صورت، بسیاری از رویاهای ما، که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسیدند، دست یافتنی خواهند شد.
2- علاقه
علاقه، استعداد را نیرومند میکند، احتمال موفقیت را افزایش میدهد و انرژی لازم را برای کسب دستاوردهای بزرگ فراهم میکند. علاقه، از داشتن یک برنامه هم مهمتر است. اگر به کاری که انجام میدهید علاقهمند باشید، حتی زمانی که شانس کمی برای موفقیت دارید، با قدرت آن کار را انجام خواهید داد و تا رسیدن به مقصد، هرگز توقف نخواهید کرد؛ چرا که افراد علاقهمند، تا زمان رسیدن به موفقیت، در مسیر توقف نمیکنند. اگر به چیزی علاقهمند باشید، با اشتیاق و انرژی، آن را دنبال کرده و جایگزینی برای آن پیدا نخواهید کرد.
علاقه، برای بالفعل کردن استعداد، لازم است، گامِ اول موفقیت است، اراده شما را بیشتر و قویتر میکند، زیربنای برتری است، غیرممکنها را ممکن میکند، و بسیار مسری و اعتیاد آور است.
اگر انرژی لازم را برای تحقق بیشتر استعدادهایتان ندارید، در خود علاقه ایجاد کنید. در اینجا به روشهایی که میتواند به ایجاد علاقه در شما کمک کند، اشاره میکنیم:
الف- در زندگی خود اولویتبندی کنید و بیشتر وقت خود را صرف پرداختن به کارهایی کنید که به آنها علاقهمندید.
ب- از علاقه خود محافظت کنید و آن را پرورش دهید. برای تقویت علایق، با افرادی معاشرت کنید که آنها هم به انجام کارشان علاقه نشان میدهند.
ج- هنگامی که علاقه خود را به انجام کاری پیدا کردید، با تمام وجود، آن را دنبال کنید. هیچ چیز ناامید کنندهتر از آن نیست که فرصت انجام کارهای بزرگ را به خاطر ترس از دست بدهید؛ پس رؤیاهای بزرگ داشته باشید و برای به دست آوردنشان تلاش کنید.
بزرگترین فقدان زندگی هرکس، این است که چیزی در درون او بمیرد؛ اما علاقه وی به موضوع، میتواند انرژی لازم را برای احیاء دوباره آن چیز و رسیدن به هدف، فراهم کند.
3- ابتکار
ابتکار و نوآوری میتواند استعداد شما را فعال کند و به آن سرعت بخشد. سرعت، یک ویژگی شگفتانگیز است. اگر بخواهید برای ایجاد بهترین موقعیت و کسب موفقیت صبر کنید، هیچوقت به جایی نمیرسید؛ بلکه بهتر است که اولین قدم را بردارید و با انرژی ادامه دهید. در ادامه مسیر و در حین انجام کار، اگر سرعت مناسب داشته باشید، هدف، نزدیک شما خواهد بود.
برای کامل کردن استعداد باید خلاقیت نشان داده و ابتکار به خرج دهید تا مشکلات و سختیهای احتمالی مسیر آسان شود، درهای پیشرفت به روی شما گشوده شود و موجب شود که بدون کمترین هراسی، اولین گام را برای رسیدن به موفقیت و جایگاه رفیع، محکم بردارید. خلاقیت، مرز میان موفقیت و شکست است و استعداد بدون خلاقیت، هرگز نمیتواند شما را به مقصد برساند.
عملکرد افراد برای انجام کارهایشان متفاوت است:
الف- عدهای بدون اینکه به آنها گفته شود، کار درست را انجام میدهند.
ب- افراد دیگر، که وقتی به آنها گفته شود، فوراً کار درست را انجام میدهند.
ج- افراد دیگری که بالاخره کار درست را انجام میدهند.
د- و آنهایی که هرگز کار درست را انجام نمیدهند و برایشان فرقی ندارد که بدانند کار درست، چیست.
مسلم است که افراد موفق کسانی هستند که کار درست انجام داده و در انجام آن، سرعت و خلاقیت به خرج میدهند؛ از طرف دیگر، هستند کسانی که فرصتهای زیادی را به خاطر به تعویق انداختن کارها از دست میدهند. برای از دست ندادن فرصتها باید انجام اقداماتی را همواره مدّ نظر داشته باشید:
الف- مسؤولیت زندگی خود را بپذیرید. همه افراد با انواع مشکلات روبرو هستند و دست و پنجه نرم میکنند، ولی کاری که شما بعد از پدید آمدن هر مشکل انجام میدهید، تعیین میکند که آیا در بلند مدت یک برنده هستید یا بازنده.
ب- دلایل خود را برای تردید در مسیر انجام کارها کشف کنید و ببینید که آیا موضوع مهمی هست که ابتدا باید حل شود. همه چیز را بیرون بریزید و روی آنها کار کنید.
ج- روی مزایای تمام کردن تکلیف خود تمرکز کنید و از آن به عنوان محرکی برای برداشتن قدم اول و قدمهای بعدی، استفاده کنید.
د- اهداف خود را با دوستانتان در میان بگذارید و از آنها بخواهید که به شما کمک کنند. هیچ کس به تنهایی به موفقیت بزرگی دست پیدا نمیکند. اجازه دهید که دیگران برای رسیدن به آرزوهایتان از شما حمایت کنند.
هـ- تکالیف بزرگ را به قسمتهای قابل کنترل تقسیم کنید تا بتوانید آنها را رتبهبندی کرده و به انجام برسانید؛ حتی میتوانید قسمتهای مختلف آن را به اعضای گروه بسپارید و اینگونه آنها را انجام دهید.
و- برای تکالیفی که امکان دارد انجام آنها را به تعویق بیندازید، مهلت مشخصی تعیین کنید و با آنها مثل ماموریتی که به انجام آن در زمان معیّنی متعهد هستید، برخورد کنید.
ز- آمادگی خود را برای تلاش در مسیر انجام کار حفظ کنید و تمام زندگیتان را در راه آماده شدن برای موفقیتی در آینده، تلف نکنید. قاطعانه وارد عمل شوید. نیتها مهم هستند، ولی موفقیت، به خلاقیت و عمل نیاز دارد.
ایدهها، ابتکارها و برنامهها زمانی فایده دارند که عملی شوند.
4- تمرکز
تمرکز در حقیقت برای بیشتر مردم خود به خود ایجاد نمیشود، اما در عین حال برای به کارگیری استعداد، لازم است. فعالیت بدون تمرکز، راه به جایی نمیبرد. استعدادهایتان را به دقت و تا حد ممکن متمرکز کنید، تا بتوانید به جایی برسید.
در بیشتر موارد، موفقیت، به طور اتفاقی و یکباره به دست نمیآید؛ بلکه فرآیند تحقق یک ایده با ارزش است. هر وقت که شما در یک فرایند شرکت میکنید، تمرکز وارد میدان میشود. اگر روی به دست آوردن چیزی تمرکز نکنید، در نهایت، کارهای کوچک زیادی انجام میدهید که خوب و مطلوب هستند، ولی واقعاً چیزی به دستاوردهایی که آرزوی به دست آوردنشان را داشتید، اضافه نمیکنند.
با این پیش درآمد، کارهایی را که میتوانید برای تمرکز کردن انجام دهید، به شما معرفی میکنیم:
الف- در کاری که انجام میدهید، اراده داشته باشید؛ به بیان دیگر، هر کاری را حساب شده انجام دهید و تعیین کنید که کجا میخواهید بروید و چطور میخواهید به آنجا بروید؛ پس همان مسیر را دنبال کنید و بدون داشتن هدف، از شاخهای به شاخهای دیگر نپرید و یک کار را ادامه دهید و هدف و مسیر داشته باشید.
ب- مستقیماً با بهانههایتان مواجه شوید و آنها را به چالش بکشید تا ثابت کنید که این بهانهها معتبر نیستند. بیشتر افرادی که موفقیت بزرگی کسب میکنند، با وجود بهانههای مختلف، باز هم آن کار را انجام میدهند؛ بنابراین، اجازه ندهید که چیزهای کوچک، شما را از مسیر خارج کنند.
ج- اجازه ندهید که دیروز» حواس شما را پرت کند و شما را از تمام کردن کارهای امروز» باز دارد؛ بلکه تلاش کنید که به جای تفکر عمیق راجع به ناامیدیهای گذشته، به موفقیت امروز» دست یابید.
د- روی زمان حال تمرکز کنید و اوقاتتان را با چیزهایی که شما را به جلو میرانند، پر کنید.
هـ- روی نتایج موفقیتهای خود متمرکز شوید؛ نه آنکه نگران مشکلاتی باشید که با آنها مواجه هستید. انجام این کار، شما را به جای غمگین ساختن، مشتاق نگه میدارد.
و- اولویتهایی را برای خود قرار دهید و بالاترین اولویت خود را، با صرف نظر کردن از بقیه، دنبال کنید. شما باید روی چیزی تمرکز کنید که بیشترین نتیجه را برایتان درپی خواهد داشت.
ز- روی استفاده از نقاط قوت شخصیتان تمرکز کنید؛ نه نگرانی درباره نقاط ضعفتان، و برای جبران اشتباهات و ضعفها، از تجارب موفق خود به طور کامل استفاده کنید.
ح- عادت کنید که استفاده از پاداش خود را تا انجام دادن کامل کارها به تاخیر بیندازید؛ چرا که به تمرکز بیشترتان کمک خواهد کرد.
5- آمادگی
اگر به خوبی آماده شوید، در جایگاهی قرار میگیرید که احتمال موفقیت شما، بسیار بیشتر از شکست خواهد بود. آمادگی باعث میشود که استعداد شما مؤثر باشد. صرف نظر از اینکه چقدر استعداد دارید، اگر آمادگی نداشته باشید، مجبور میشوید که همه چیز را به شانس بسپرید.
درک ارزش آمادگی همیشه آسان است. آمادگی خوب به شما امکان میدهد تا واقعاً از استعدادهایتان بهره برداری کرده و از اکثر فرصتهایی که بر سر راهتان قرار میگیرند، به خوبی استفاده کنید. آمادگی کامل، یک فرایند است، نه یک اتفاق ناگهانی، و هر چه بیشتر آماده باشید، موقعیت بهتری برای استفاده از اکثر فرصتهای ایجاد شده خواهید داشت.
آمادگی خوب، سه قدم اصلی را شامل میشود:
الف ـ ارزیابی: واقعبینانه بررسی کنید که لازم است به کجا بروید و برای رسیدن به آنجا چقدر باید هزینه کنید. اگر بدانید که در زندگی دقیقاً چه کاری را باید انجام دهید و چقدر باید برای آن تلاش و هزینه کنید، با چه مشکلاتی ممکن است مواجه شوید و محدودیتهای شخصی حال حاضر شما چیست، میتوانید کار بهتری راجع به آنها انجام دهید.
ب ـ ردیف کردن: مطمین شوید که در آموختنآ مفاهیم مقدماتی موجود، ماهر شدهاید؛ بنابراین، لازم است همه تکنیکها و سیستمهایی را که برای دستیابی به هدفتان لازم است، بیاموزید.
ج ـ نگرش: ذهنتان را تمرین دهید که خودتان و تواناییهایتان را برای کسب چیزی که لازم است، باور کنید. در خیالتان خود را موفق ببینید و سپس همین موفقیت را در دنیای واقعی عملی کنید.
آمادگی، یکی از مهمترین انتخابهای آشکاری است که برای به حداکثر رساندن استعدادهایتان باید انجام دهید. گاهی فرایند آمادگی، طولانی و آهسته است و ممکن است به تحصیلات رسمی نیاز داشته باشد و لازم باشد که مربیهای باهوش پیدا کنید. همچنین ممکن است که به معنی خارج شدن از گوشه امن باشد یا میتواند به معنای به کار انداختن مهارتی که به تازگی آموختهاید باشد؛ اما با این حال، به یاد داشته باشید که وقتی زمان آمادگی میرسد، باید آماده باشید.
علاوه بر موضوع بالا، نکته مهم دیگر این است که اگر شما دانشآموز عزیز، برنامهریزی مناسبی داشته باشید و وقت خود را به خوبی مدیریت کنید، میتوانید افزون بر نتیجهگیری عالی از امتحانات، این فرصت را غنیمت بدانید و گام مثبتی به طرف کنکور نیز بردارید؛ به این ترتیب میتوانید با یک تیر، دو نشان بزنید.
فرد با استعداد که عضوی از یک گروه است، به چیزی بیشتر از آنچه روزی به تنهایی میتوانست دست پیدا کند، دست مییابد.
شروع امتحانات نهایی دوازدهم ساعت 8 صبح و مکان آزمون دبیرستان نمونه دولتی حضرت فاطمه (س)
همراه داشتن کارت ورودبه جلسه اامی است.
شروع امتحانات داخلی دهم انسانی و دهم تجربی دبیرستان البرز ساعت 9 صبح و خاتمه حدود 10:30
شروع امتحانات داخلی یازدهم تجربی دبیرستان البرز ساعت 10:30 وخاتمه حدود 12 می باشد.
دریافت
* مصرف انواع نوشیدنیها، اعم از آب، دوغ، نوشابه یا انواع دمنوشها بین خوردن غذا، موجب رقیق شدن آنزیمهای هضم کننده شده و دیگر غذا هضم نمیشود؛ انواع اسیدها و آنزیمهایی که در معده وجود دارند، قرار است که غذا را تبدیل به مولکول کنند، و اگر پرخوری هم به آب خوردن وسط غذا اضافه شود، آنگاه بازگشت اسید به مری (همان ترش کردن) اتفاق میافتد. همچنین مصرف سوسیس، کالباس، غذاهای خشک، کوکو، کتلت و بادمجان در سحری مضر است و توصیه نمیشود، اما مصرف سالاد، برنج با خورشت، نان، میوه و یک فنجان شیر، مناسب این وعده غذایی است.
دبیران محترم فیزیک به کمک این فایل ها می توانید در طرح سوال از شکل ها استفاده کنید که قابلیت تغییر هم دارند.
دریافت فایل الکتریسیته ساکن
حجم: 166 کیلوبایت
دریافت شکل های ترمودینامیک
حجم: 948 کیلوبایت
دریافت شکل های مغناطیس
حجم: 1.26 مگابایت
دریافت مدار های الکتریکی
حجم: 880 کیلوبایت
دریافت مکانیک
حجم: 355 کیلوبایت
دریافت نور
حجم: 74.5 کیلوبایت
دانلود سوالات شبه نهایی دوازدهم تجربی
دریافت سوال شبه نهایی دینی تجربی
حجم: 300 کیلوبایت
دریافت سوال شبه نهایی زیست شناسی
حجم: 202 کیلوبایت
دریافت فیزیک تجربی
حجم: 296 کیلوبایت
دریافت سوال ریاضی تجربی
حجم: 189 کیلوبایت
دریافت سوال و فایل صوتی زبان
حجم: 4.56 مگابایت
شروع امتحانات نهایی دوازدهم ساعت 8 صبح و مکان آزمون دبیرستان نمونه دولتی حضرت فاطمه (س)
همراه داشتن کارت ورودبه جلسه اامی است.
شروع امتحانات داخلی دهم انسانی و دهم تجربی دبیرستان البرز ساعت 9 صبح و خاتمه حدود 10:30
شروع امتحانات داخلی یازدهم تجربی دبیرستان البرز ساعت 10:30 وخاتمه حدود 12 می باشد.
کنکور، طی سالهای متوالی، تقریباً ثابت است و معمولاً همیشه یک یا دو تست در طی سالهای مختلف از آن مبحث مطرح میشود؛ مثلاً اگر دانشآموزی، مطلبی را بلد نیست، بدیهی است که میتواند به مباحثی که اهمیت بیشتری دارد، بپردازد؛ در واقع قرار نیست که در این دوره، کارهای غیرممکن انجام دهید، بلکه باید در یک فاصله زمانی محدود، بهترین و درستترین کار ممکن را انجام دهید.
برنامهریزی و خود را برای آزمون بعدی آماده کنید.
کنکور به این موضوع مقید هستند که در طرح یک مجموعه سؤال از هر درس، همه مطالب و همه مباحث را در آن طرح درس منظور کنند؛ پس زمانی که یک دانشآموز، یک بار، یک مجموعه سؤال را امتحان میدهد، عملاً همه کتابهای درسی را یک بار ورق میزند. باید پذیرفت که امتحان دادن، جزیی از
یادگیری است و خیلی از دوستان، آزمون را به عنوان ابزار سنجش میبینند، ولی برای اینکه داوطلبان بیشترین
تمرکز را در سر جلسه آزمون دارند و حل کردن مسایل برای آنها مهم بوده و از زوایای مختلف به آن نگاه میکنند، در سر جلسه امتحان میتوانند یادگیری بهتری داشته باشند؛ به همین دلیل، ما از شما داوطلبان عزیز میخواهیم که در هر هفته از خود در شرایط کنکور آزمون بگیرید و سپس با تحلیل آزمون، رفع اشکال کنید.
ماههای قبل فکر نکنید و فقط سعی کنید که برنامه مشخصی برای روزهای باقیمانده تا آزمون سراسری داشته باشید.
اراده و تصمیم خود را روی آن متمرکز کرده و از تغییر برنامهتان جداً بپرهیزید.
خواب منظم در این دوران، حیاتی است. سعی کنید که زمان استراحت شما، زمان استراحت مطلق باشد و در این اوقات به هیچ چیز فکر نکنید.
در این مدت، خودتان را با کسی مقایسه نکنید، از کسی سؤال نکنید و به کسی هم جواب ندهید. منظور ما، طرح سؤالاتی مانند: تو چقدر خواندی؟تو چقدر تست زدی؟ دور چندمت هست؟ ترازت چقدر شد؟» و . است. همه اینها، جز استرس و مزاحمت فکری، برای شما چیز دیگری به ارمغان نمیآورد.
* همیشه بعد از اتمام امتحان، وقت خود را روی آمادگی برای امتحان بعدی بگذارید و از ناراحت بودن برای امتحان داده شده، جداً خودداری کنید.
در جامعه آماری شرکت کنندگان کنکور، قشرهای مختلفی با بهرههای هوشی و استعدادهای متفاوت شرکت میکنند؛ چون آزمون سازمان سنجش بر اساس استانداردهای علمی و برای همه طراحی میشود و قطعاً توزیع سطح دشواری تستهای کنکور، متناسب با وضعیت علمی و درسی تمام شرکتکنندگان خواهد بود. با درک و قبول این نکته، بدون اینکه دغدغه و استرسی از میزان مطالعه خود داشته باشید یا نگران میزان مطالعه دوستان و هم کلاسیهای خود، در مقایسه با خودتان، باشید، فقط توان و انرژی خود را برای مطالعه بهتر در ایام امتحانات صرف کنید تا بتوانید از تلاش خود بهترین نتیجه را بگیرید.
درست است که در حدود بیست و چند روز تا زمان برگزاری آزمون سراسری، بیشتر باقی نمانده است، اما هیچ وقت مایوس نشوید و مطمین باشید که در همین زمان اندک نیز، اگر بخواهید و عزمتان را جزم کنید، میتوانید سطح علمی خود را به خوبی ارتقا ببخشید. اینکه شما دست روی دست بگذارید و آه بکشید، هیچ کمکی به شما نخواهد کرد و تنها فایدهاش این است که اگر رتبۀ خوبی کسب نکردید، میتوانید تقصیر را گردن طبیعت ، شرایط و بیندازید و به قول معروف عذاب وجدان نداشته باشید، اما در نتیجه کارتان، هیچگونه تاثیری نخواهد گذاشت؛ پس به جای آنکه دست زیر چانه بگذارید و غصه بخورید، دستی به زانو بگیرید و برخیزید و از پیروزی خود بر سختیها و مشکلات، لذت ببرید.
شاید تا به حال با داوطلبانی مواجه شده باشید که وقتی صحبت از کنکور به میان میآید ناگهان دچار استرس و اضطراب میشوند. بسیاری از این داوطلبان، کسانی هستند که مطالعه خوبی داشته و از آمادگی لازم برای کنکور نیز برخوردارند، اما خودشان هم علت این موضوع را نمیدانند. اضطراب امتحان، نوعی خود اشتغالی ذهنی است که خود کم انگاری و تردید در مورد تواناییهای فرد را با خود به همراه دارد و اغلب باعث ارزیابی منفی و عدم تمرکز حواس و واکنشهای جسمانی نامطلوب میشود، و این موضوع در نهایت باعث میشود تا شما نتیجه واقعی زحمات و معلومات خود را نگیرید.
با اینکه سطحی از استرس برای انجام بعضی از کارها، از جمله امتحان دادن، طبیعی است، اما حتماً باید به این نکته توجه کنید که کنکور هم آزمونی مانند دیگر آزمونهاست و هیچ تفاوتی با بقیه آنها ندارد. بسیاری از داوطلبان سالهای گذشته که کنکور را تجربه کردهاند این مطلب را تایید میکنند، و حتی برخی از آنان که دچار استرس بودهاند، اکنون با یادآوری این موضوع و علت استرس خود تعجب میکنند. اگر داوطلبی هستید که در زمان آمادگی برای کنکور دچار استرس بوده و احساس میکنید که ممکن است این استرس در جلسه آزمون نیز به سراغتان بیاید، باید از همین الان برای برطرف کردن این مشکل تلاش کنید و به مطالبی که در زیر اشاره میشود، هم در تستزنی سرعتی خود در منزل، هم در آزمونهای آزمایشی و نیز در جلسه کنکور توجه داشته باشید.
باز هم تکرار میکنیم که کنکور هم آزمونی همانند سایر آزمونهای دیگر شماست و حتی ممکن است آسانتر از بعضی از آنها باشد؛ در ضمن، وجود اندکی اضطراب، میزان یادگیری و دقت شما برای پاسخگویی به سؤالات را بیشتر میکند. اضطراب هنگامی نگران کننده است که در عملکرد فرد تاثیر منفی داشته باشد؛ البته مرز بین اضطراب طبیعی و غیرطبیعی را باید شناسایی کرد و درصدد رفع آن برآمد. در زیر به مسایل مهمی که باعث میشود تا برخی از داوطلبان در جلسه کنکور دچار استرس شوند، میپردازیم:
مواجه شدن با چند سؤال دشوار
یکی از مهمترین عوامل دستپاچگی داوطلبان در آزمون، وجود چند سؤال پی در پی مشکل در دفترچه است؛ در چنین مواقعی، دانشآموزانی که بیشتر مطالعه کردهاند بیشتر آسیب میبینند؛ زیرا عدهای از آنان فکر میکنند که آموختهها و زحمات آنها کافی نبوده است و عدهای دیگر میخواهند به تمام یا اکثر سؤالها پاسخ صحیح دهند. بد نیست بدانید برخی از کسانی که در بهترین و دشوارترین رشتههای دانشگاهی قبول شدهاند، در بعضی از درسها نمره کمتر از 40 درصد به دست آوردهاند؛ در چنین شرایطی، اگر دیدید که نمیتوانید به چند سؤال متوالی پاسخ دهید، خود را نبازید، و مطمین باشید که این مساله کاملاً اتفاقی است و هرگز به معنای عدم تسلط و توانایی شما در پاسخ دادن به سایر سؤالات نیست. هر آزمون، مجموعهای از سؤالات آسان تا سخت است و کسی موفقتر است که به سؤالات آسان و متوسط پاسخ گوید؛ از طرفی به اندازه زمان و انرژیای که صرف مطالعه یک درس کردهاید، از خود توقع داشته باشید و تصور نکنید که باید تمام مطالب یک درس یا یک بخش را به یاد داشته باشید.
مطمین باشید که دیگران هم وضع شما را دارند. اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و با خود بگویید وقتی که این سؤالها برای من دشوار است، وای به حال دیگران! گفتن چنین سخنانی باعث میشود تا بر اعصاب خود مسلط شوید و درست مانند یک شطرنج باز ماهر یا یک فرمانده نظامی، در سختترین شرایط تصمیم بگیرید که چه کار کنید و بدانید که بهترین کار در هر لحظه کدام است؛ پس تست مشکل را که قادر به پاسخگویی آن نیستید رها کنید و بدون پریشانی و با قدرت، به پاسخگویی به بقیه سؤالات ادامه دهید.
بیاعتمادی نسبت به خود، تواناییها و قابلیت خود
یکی از مهمترین عواملی که برخی از شما داوطلبان را در آزمون دچار استرس میکند، بیاعتمادی نسبت به خود، تواناییها و قابلیتهای خودتان است. این مشکل ممکن است که در بیشتر کارها و مقاطع مهم زندگی، شما را از رسیدن به هدفتان باز دارد؛ پس اگر دچار چنین مشکلی هستید، از همین امروز تلاش کنید تا بدون توجه به نظر دیگران، به خود و توانایی هایتان ایمان بیاورید؛ اما اگر با وجود تلاش و کوشش قابل ملاحظه برای کنکور، احتمال میدهید که ممکن است در جلسه آزمون نیز دچار چنین احساسی شوید، فقط به این فکر کنید که شما تلاش زیادی برای آمادگی در این آزمون کردهاید و در تست زنیهای قبلی خود هم بخوبی از عهده امتحان برآمدهاید؛ پس کنکور نیز تفاوتی با آزمونهای قبلی ندارد و شما باز هم موفق خواهید شد. لحظهای که این احساس به سراغتان میآید چشمانتان را ببندید و به تواناییهایتان در لحظاتی فکر کنید که کارهای سختی انجام داده و تحسین همگان را برانگیختهاید. همیشه به خاطر داشته باشید که خدا با شماست و اجازه نمیدهد تا زحمات شما از بین برود.
به یاد آوردن انتظارات و خواستههای دیگران
یکی از مشکلات مهمی که باعث استرس و اضطراب داوطلبان کنکور میشود توقعاتی است که خانوادهها و یا خود فرد، بدون سنجش توانایی و اطلاعات فرد، از او دارند. همه خانوادهها، بدون اینکه به تواناییهای او توجه کنند، دوست دارند که فرزندان آنها در بهترین رشتهها و دانشگاهها مشغول به تحصیل شوند. ابراز چنین احساسی به داوطلبان، باعث میشود تا آنان با استرس بیشتری به کنکور نگاه کنند، و وقتی فکر کنند که نمیتوانند چنین توقعاتی را برآورده کنند دچار اضطراب شوند. این تفکرات میتواند در کنکور نیز سراغ بیشتر داوطلبان بیاید، اما نوع برخورد با این موضوع است که داوطلبان را از یکدیگر تمایز میدهد. اولاً در جلسه آزمون، افکار خود را مدیریت کنید و از رسوخ هر فکر اضافهای به ذهن خود جلوگیری کنید؛ با وجود این، وقتی با چنین افکار مخربی در آزمون مواجه شدید، چند نفس عمیق بکشید و با خود بگویید که من تمام تلاش خود را میکنم تا به هدفی که دارم برسم و مطمینم که این گونه خواهد شد؛ اما به این موضوع نیز ایمان دارم که خدای بزرگ، برای من بهترینها را مقدر کرده است و هر اتفاقی که بیفتد، به صلاح من و در مسیر خوشبختی و شادکامی من است.
مطمین باشید که این سخنان، فقط حرفهایی برای دلگرمی دادن به شما نیست. بارها با افرادی مواجه شدهایم که در رشته یا دانشگاهی، که خود یا والدینشان به تحصیل در آنها علاقهمند بودهاند، پذیرفته نشده و بعدها متوجه شدهاند که این موضوع چقدر به نفع آنان بوده است.
نگاه کردن به خانههای سفید پاسخنامه و آمارگیری از سؤالاتی که قادر به پاسخگویی آنها نبودهاید
یکی از کارهای اشتباهی که برخی از داوطلبان کنکور انجام میدهند، نگاه کردن به خانههای سفید پاسخنامه و آمارگیری از سؤالاتی است که قادر به پاسخگویی آنها نبودهاند. این موضوع باعث می شود تا اگر شما به تعدادی از سؤالات پاسخ ندادهاید، دچار استرس شده و نتوانید بخوبی به بقیه سؤالات نیز پاسخ دهید. در هنگام پاسخگویی به سؤالات، تنها هدفتان تمرکز بوده و سعیتان در استفاده از تمام آموختههایتان باشد و اجازه ندهید که افکار مخرب و منفی، با انرژیای که از شما میگیرند، مانع از نتیجهگیری مطلوبتان شوند؛ تا به نتیجهای که شایسته میزان مطالعات و سواد شماست دست یابید.
سعی کنید که اصلاً پاسخنامه خود را (مگر برای تطبیق شماره سؤالات با جوابها) بررسی نکنید، و اگر این موضوع اتفاق افتاد و شما به سؤالاتی پاسخ نداده بودید، اصلاً دچار پریشانی نشوید و خودتان را مطمین کنید که بقیه داوطلبان هم ممکن است به اینگونه سؤالات پاسخ نداده باشند؛ پس اجازه ندهید که افکار مخرب، تمرکز شما را به هم زده و در شما اضطراب ایجاد کند؛ به علاوه، برای رفع این مشکل، خود را از قبل برای پاسخ ندادن به بعضی از سؤالات آماده کنید.
نگاه کردن به دیگر داوطلبان حاضر در آزمون و مقایسه وضعیت خود با آنان
یکی دیگر از کارهایی که ممکن است برخی از شما داوطلبان عزیز انجام دهید، نگاه کردن به دیگر داوطلبان حاضر در آزمون و دقت در حالات آنها و مقایسه روحیه آنها با شرایط خودتان است. یکی از داوطلبان سالهای قبل میگفت: در جلسه آزمون به داوطلبان اطرافم نگاه میکردم و میدیدم که با سرعت به تستها پاسخ میدهند؛ درحالیکه به نظر من بعضی از سؤالها سخت بود. به همین دلیل روحیه خودم را از دست دادم و احساس کردم که در مقایسه با آنها، من چیزی نمیدانم.»
سعی کنید تا جایی که امکان دارد، به دلیل محدودیت وقت و جلوگیری از حواسپرتی، به اطرافتان توجه نکنید. اگر چنین اتفاقی افتاد و حتی شما برای فکر کردن هم به اطراف خیره شدید، با دیدن سرعت دیگران در تستزنی، اصلاً دستپاچه نشوید؛ بلکه این احتمال را بدهید که پاسخهای آنان اشتباه باشد یا اینکه آنان در حال پاسخگویی به سؤالاتی باشند که شما هم جواب آنها را بخوبی میدانید.
برای کم شدن استرس و دستپاچگی در کنکور، به نکات زیر توجه کنید:
1- اگر از جمله داوطلبانی هستید که زیاد دچار استرس میشوید و احتمال میهید که در جلسه کنکور نیز استرس شما باعث ایجاد مشکل برای شما گردد، سعی کنید که تمرینات آرام کردن خود را از هم اکنون شروع کنید. یکی از راههای آرام کردن این است که فضای جلسه را تصویرسازی ذهنی کنید و اینگونه تصور کنید که در جلسه امتحانی نشستهاید و با سؤالاتی با درجات دشواری مختلف روبرو هستید؛ بر این اساس، ابتدا با کشیدن نفسهای عمیق (سه شماره دم همراه با سه شماره بازدم) و شل کردن عضلات بدن و در نظر گرفتن زمان لازم، شروع به پاسخدهی کنید. در صورتی که داوطلبی نتوانست با انجام یکباره این کار، بر اضطراب خود غلبه کند، باید دوباره این مراحل را تکرار کند و آن قدر این موضوع باید تکرار شود که داوطلب در زمان پاسخدهی به سؤالات، احساس راحتی داشته باشد.
2- یکی از راههای کاهش استرس، انجام تستزنی سرعتی با شرایط کنکور در خانه است. این موضوع به شما کمک میکند تا خود را بخوبی محک زده و به تواناییهای خود بیشتر اطمینان پیدا کنید؛ البته فراموش نکنید که به دلیل نزدیکی به زمان برگزاری آزمون، پاسخگویی اشتباه به این سؤالات نباید باعث استرس مضاعف و نگرانی شما شود، بلکه باید سعی کنید که با آرامش برای رفع اشکالات خود در اینگونه از آزمونها، خود را بخوبی برای کنکور آماده کنید.
3- یک روش مؤثر برای برخورد با موقعیتهای استرس آور، شمارش تا عدد ده است. انجام ایـن کار کمک میکند که از لحاظ فکری و روانی، از آن لحظه استرس آور دور شوید و ده ثـانـیه به شما وقت میدهد تا از آن شرایط، خود را رها کنید.
4- اگر دچار استرس شدید، برای مدت کوتاهی چشمانتان را ببندید و چیزی را فشار دهید. معمولاً فشردن چیزی با دسـت، بـاعـث کاهـش استرس و دغدغه خاطر میگردد. در آزمون میتوانید با فشردن یک پاککن، استرس خود را کمتر کنید.
تنفس، به جز داشتن اثرات حیات بخش، میتواند در آرام نـمودن شما نیز بسیار مؤثر باشد. هنگام استرس میتوانید چند نفس عمیق کشیده و خود را از لحاظ جسمانی و روانی آرام کنید. پس از چند تنفس عمیق، قدم بعدی، داشتن مکالمه مثبت با خود است. میتوانید به خود بگویید: من همه این تستها را در خانه بخوبی پاسخ میدادم، و اگر دوباره برگردم و با آرامش بیشتری بخوانم، حتماً میتوانم جواب آنها را پیدا کنم.»
5- به تغذیه و خواب خود در روزهای منتهی به کنکور، اهمیت بیشتری دهید. سعی کنید که ساعات خواب خود را تنظیم کرده و به اندازه کافی استراحت کنید. هیچ چیز به اندازه یک خواب راحت، نمیتواند دانستههای شما را تثبیت کند. در روزهای منتهی به کنکور، سعی کنید که تعداد دفعات صرف غذای خود را افزایش دهید؛ اما حجم غذایی را که میخورید کاهش داده و از غذاهای سبک و مقوّی استفاده کنید. گیاهان دارویی، مانند گل گاو زبان، به لیمو و بابونه، میتوانند آرامش بیشتری به شما بدهند؛ پس در صورت امکان، از این گیاهان همراه چای خود استفاده کنید.
در پایان باز هم تاکید میکنیم که کنکور، آزمونی همانند سایر آزمونهایامتحانات دیگر شماست؛ پس اصلاً و در هیچ مرحلهای از این آزمون، دچار استرس و دستپاچگی نشوید. ضمناً به خودتان و تلاشتان اطمینان داشته باشید و بدانید که خدا با شماست. مثبت اندیشی کنید و به خود بقبولانید که مسیر زندگی شما در بهترین راه ممکن قرار گرفته است و کنکور، یکی از گذرگاههای این مسیر است.
در آزمون سراسری و سایر آزمونهای مهم زندگیتان موفق باشید
15 دقیقه زمان دارید. شروع کنید!» جملهاش که به پایان رسید، برگه سؤالها را با دستانی لرزان برداشتم و شروع به خواندن کردم؛ اما چه خواندنی، که بیشتر نگران پایان وقت بودم تا پاسخ دادن به سؤالهای تستی! هر جمله را که میخواندم، یادم میافتاد که این دبیر سختگیر، راس ساعت پاسخنامه را خواهد گرفت و حاضر نیست حتی چند ثانیه به ما بیشتر وقت بدهد و من باید به 20 سؤال دشوار، که حتی خواندنش هم برایم سخت است، در 15 دقیقه پاسخ دهم، و همین موضوع، عاملی میشد که تمرکزم کمتر شود. بالاخره با بدبختی فکرم را متمرکز کردم و سؤالهای تستی را خواندم، اما هنوز به بیشتر از پنج یا شش سؤال پاسخ نداده بودم که دبیرمان با صدای بلند گفت: وقت تمام شد. پاسخنامهها بالا !» باورم نمیشد؛ یعنی زمان آن قدر زود گذشت؟!! داشتم به سرعت خانههای پاسخنامه را پر میکردم که دست معلم برگه را از دستم کشید و با عصبانیت گفت: مگر نگفتم پاسخنامه را بالا بگیر؟!» با درماندگی گفتم: اما من هنوز جوابها را وارد نکردهام !» با بیتفاوتی گفت: این دیگر مشکل توست؛ میخواستی حواست به زمان باشد؛ مگر سر کنکور به شما وقت بیشتر میدهند که من بدهم!» در حالی که از ناراحتی، دستهایم میلرزید، گفتم: این منصفانه نیست؛ من خیلی درس خوانده بودم. شما اصلاً وضعیت ما را درک نمیکنید»؛ اما متاسفانه این حرفها هیچ تاثیری روی معلم ما نداشت. وی نه اعتنایی به اعتراضهای من میکرد و نه اشکهای من تاثیری روی او داشت. اصلاً انگار او را از سنگ ساخته بودند. آن قدر از بیتفاوتیاش عصبانی شدم که بدون اجازه از کلاس بیرون رفتم؛ در حالی که صدایش به گوشم میآمد که میگفت: بدون اجازه کجا میروی؟! اگر از درِ کلاس بیرون رفتی، دیگر اجازه وارد شدن به کلاس را به تو نمیدهم.»
آنچه آمد، بخشی از خاطرات یک دانشآموز سال دوازدهم است؛ دانشآموزی که از کادر مدرسه، اعم از دبیران، مدیر و ناظم، برای بدخلقیها، بیتفاوتیها، درک نکردنها، ناحقیها و . خشمگین بود و نمیتوانست بر خشم و ناراحتی خود غلبه کند. او معتقد بود که در فضای مدرسه، هیچ کس درکش نمیکند و شرایط وی را در نظر نمیگیرند و توجه ندارند که امسال چقدر برای او سرنوشت ساز است و وی برای بهترین بازدهی، باید آرامش لازم را داشته باشد. میپرسید که آیا بهتر نیست که به جای رفتن به مدرسه و تحمل برخوردهای غیرمنطقی، در خانه درس بخواند و وقتش را در مدرسه تلف نکند؟
این سؤالی است که هر ساله از دانشآموزان میشنوم که: آیا حضور در مدرسه، برای یک کنکوری خوب است یا اینکه بیشتر وقتش تلف میشود، و آیا بهتر نیست که در خانه درس خواند و در صورت نیاز، از معلم خصوصی بهره برد؟»
نقش مدرسه در موفقیت یک داوطلب
هر چند که استعداد و توانمندی یک داوطلب، نقش اصلی را در موفقیت وی در آزمون سراسری دارد، اما نمیتوان نقش مدرسه و کلاس درس را در موفقیت یک داوطلب منکر شد؛ زیرا داوطلب در مدرسه میتواند با همراهی دانشآموزان توانمند کلاس، در یک جوّ رقابتی مثبت قرار گیرد تا با انگیزۀ بیشتری درس بخواند. همچنین برنامهریزی دبیران و و نظارت مداوم آنها هم در جای خود، بسیار مهم است و از کوتاهیهای گاه و بیگاه داوطلبان میکاهد. وقتی یک دانشآموز در خانه درس میخواند، خود را موظّف نمیبیند که در زمانی معین، مباحث درسی را بخواند؛ و از سوی دیگر، از آزمونهای تشریحی و تستی دبیران بیبهره میماند و نمیتواند خود را به طور مداوم بسنجد و از اشتباهات و ضعفهای احتمالیاش باخبر شود. شاید بگویید که با شرکت در آزمونهای آزمایشی، این مشکل رفع خواهد شد، اما به تجربه دیدهایم که حتی این آزمونها هم، در صورتی که از سوی دبیران ارزیابی شود، ارزش و اعتبار خوبی پیدا میکند؛ چون دانشآموز، خود را موظف میبیند که نسبت به این آزمونها متعهدانه درس بخواند، و در صورتی که سؤالی را متوجه نشود یا در نکتهای ضعف داشته باشد، از دبیران خود راهنمایی بخواهد؛ حتی برای آمادگی همین آزمونهای آزمایشی، کادر مدرسه، به ویژه دبیران، بهتر میتوانند داوطلبان را راهنمایی کنند.
دقت و سرعت، دو امر مهم دیگر است که در آزمون سراسری نقش حیاتی دارد و در مدارس راحتتر میتوان به این دو مهم دست یافت. همان طور که در خاطرهای که ذکر کردیم، دیدید، دبیران با تجربه تلاش میکنند که دانشآموزان را برای کسب سرعت و دقت لازم آماده سازند. در بدو امر، شاید انجام این کار به مذاق برخی از دانشآموزان نیز خوش نیاید، اما در انتها همین افراد خواهند دید که این تذکرها و حتی فشارها، لازمۀ کسب آمادگی برای یک حضور موفق در امتحانات نهایی و آزمون سراسری است.
با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنیم؟
حتماً شما نیز میپذیرید که نمیشود تمامی لحظات حضور در محیط مدرسه و کلاس درس، شیرین و دوست داشتنی باشد؛ زیرا دهها دانشآموز، با فرهنگها و دیدگاههای مختلف، در یک کلاس درس مینشینند و روحیات و نحوۀ تدریس دبیران نیز با یکدیگر متفاوت است؛ از سوی دیگر، قوانین و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عدهای خوش نمیآید؛ از همین رو، هر دانشآموزی گاه و بیگاه در محیط مدرسه با چالشهایی روبرو میشود؛ چیزی که در آینده در محیط دانشگاه و کار نیز شاهد آن خواهد بود.
اما اگر میخواهید این روزها با فشار روحی کمتری روبرو شوید، لازم است که بتوانید خشم خود را کنترل کنید. خوب است بدانید که همۀ احساسات منفی آدمی ـ دیر یا زود ـ به خشم، که احساس منفی نهایی است، میانجامد. تمام ترسها، تردیدها، حسرتها و رنجشها، سرانجام به خشم تبدیل میشوند؛ پس چنین عصبانیتی از درون هدایت میشود و شما را از لحاظ جسمی و عاطفی بیمار میکند و در ظاهر هم روابطتان را با دیگران بر هم میزند.
یکی از بدترین جنبههای خشم این است که هرچه بیشتر عصبانیتتان را بروز دهید، مثل آتش مهارنشدنی، این عصبانیت شعلهورتر میگردد، و در نهایت بیشتر صدمه میبینید و طولی نمیکشد که خشم در شما به صورت عادت در میآید و با جزییترین حادثهای عصبانی میشوید و احساس میکنید که خشم و ابراز آن، برای شما به شیوۀ طبیعی اندیشیدن و احساس کردن تبدیل شده است.
پادزهر این حس منفی، بسیار ساده و اثربخش است. فقط لازم است هر وقت که به هر علتی عصبانی یا غمگین هستید، چند بار به خود بگویید: من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به این ترتیب میتوانید احساس منفی را بیدرنگ در وجود خود از بین ببرید.
بنا بر قانون جایگزینی، ذهن هر بار فقط میتواند یک اندیشه را در خود نگه دارد. ذهن قادر است حس مثبت مسؤولیتپذیری شخصی یا احساس منفی خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکانپذیر نیست، و در این میان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهید.
توجه داشته باشید که تنها چیزی در عالم میتوانید بر آن تسلط داشته باشید، محتوای ضمیر خودآگاهتان است. اگر ترجیح میدهید به جای داشتن هر نوع اندیشۀ منفی، که موجب اندوهتان میگردد، تفکر مثبت من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه دارید، به انسانی مثبت اندیش، خوش بین و کاملاً مسلط تبدیل میشوید.
برای مثال، دانشآموزی که در ابتدای این متن خاطرهای از او ذکر شد، اگر به جای احساس ناکامی و خشم نسبت به دبیر قانونمند، میپذیرفت که وی مسؤول پذیرش قوانین کلاس و آمادگی برای یک حضور موفق در آزمون سراسری است، ناراحت و عصبانی نمیشد و به جای درک این حس نامطلوب، خرسند میشد که نکات منفی و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را برای برطرف کردن آنها دارد.
بعد از یک برنامهریزی خوب و اصولی برای موفقیت در کنکور، قدم مهم بعدی، شیوه مطالعه درست و اصولی برای کسب آمادگی در آزمون سراسری است؛ در واقع، یک شروع درست و اصولی در مطالعه به شما کمک میکند تا از تلاش خود بهترین نتیجه را بگیرید. گاه بسیاری از دانشآموزان را میبینیم که بارها و بارها کتابی را میخوانند و پس از صرف وقت زیاد، بدون اینکه اطلاعات قابل ملاحظهای از آن کتاب را درک کرده باشند، خسته و دده، کتاب را به کناری میگذارند و ادعا میکنند که مطالب آن، حجیم و سنگین است و مغز ما توانایی درک آنها را ندارد. همچنین با دانشآموزانی مواجه میشویم که مطالب درسی را خوب میخوانند و به خاطر میسپارند، ولی در جلسه امتحان دچار فراموشی شده و هرچه فکر میکنند، نمیتوانند مطالب فراگرفته شده را به خاطر بیاورند. این دانشآموزان، هم وقت و هم انرژی خود را به هدر میدهند؛ زیرا مطالعه کردن نیز، مانند بسیاری از فعالیتهای زندگی، دارای فنون و مهارتهایی است که به کارگیری آنها باعث میشود تا با تلاش کمتر، بهرهای بیشتر از کارمان ببریم و بیهوده انرژیمان را هدر ندهیم.
یکی از بزرگترین دغدغههای ذهنی داوطلبان این است که به چه روشی برای کنکور درس بخوانند. اهمیت این موضوع زمانی روشن میشود که شما بدانید اگر برنامهریزی خوبی داشته باشید، اما شیوه مطالعه اصولی را در پیش نگیرید، به هیچ وجه نمیتوانید نتیجه دلخواهی را در آزمون سراسری کسب کنید. شیوه مطالعه برای آمادگی در آزمون سراسری، از چند سال پیش، بیشتر از گذشته برای داوطلبان اهمیت پیدا کرده است؛ زیرا به علت مهم بودن معدل و تاثیر آن در کنکور، باید در طول تحصیل، بسیار خوب و عمیق درس بخوانید و با معدل عالی دیپلم بگیرید؛ از طرف دیگر، سازمان سنجش هم با مفهومی کردن سؤالات در چند سال اخیر، داوطلبان کنکور را به خواندن دقیق کتب درسی و عدم استفاده از روشهای کوتاه و تستی، هدایت کرده است؛ به گونهای که بعد از بررسی سؤالات چند سال گذشته کنکور و مقایسه و تحلیل روند سؤالات، به این نتیجه میرسیم که سؤالات به سمت مفهومی و دقیق شدن پیش میروند؛ یعنی کاملاً از کلیشهای بودن خارج شدهاند؛ از طرف دیگر، سؤالها طوری طراحی میشوند تا فقط کسانی که مطلب را به طور کامل فهمیده و یاد گرفتهاند، بتوانند از بین گزینهها، درستترین گزینه را انتخاب کنند؛ در واقع، سؤالات طوری طراحی شدهاند که داوطلبان باهوشتر، پرتلاشتر و ماهرتر انتخاب شوند؛ چون برخی از دبیرستانها و مخصوصاً کلاسهای کنکور، دانشآموزان را به سوی سطحی خواندن و حفظ کردن مطالب سوق میدهند و دانشآموزان، به جای اینکه دروس را به صورت تشریحی و دقیقتر بیاموزند و نقاط ضعف خود را مرتفع کنند، روش تستی خواندن و نحوه تست زدن را میآموزند؛ در این میان، سازمان سنجش، برای مقابله با این نظام غلط و غیر اصولی، ت مفهومیتر کردن سؤالها و تاثیر معدل و سوابق تحصیلی را در پیش گرفته است تا داوطلبان برای فراگیری دقیق و عمیق درسها، ارزش بیشتری قایل شوند. همانگونه که متوجه شدید، شیوه صحیح و اصولی درس خواندن، تا حد بسیار زیادی در موفقیت شما تاثیر خواهد گذاشت؛ پس در این مقاله تلاش میکنیم تا مهمترین راهکارها را درباره مطالعه هدفمند و درست به شما ارایه دهیم.
دانشآموزان کنکوری! سعی کنید که قبل از حضور در کلاس، درسی را که قرار است داده شود، رومه وار بخوانید تا پیش زمینه ذهنتان آماده دریافت آن درس بوده و در هنگام توضیح مبحث، آمادگی پرسیدن اشکالات و فهمیدن کامل درس را داشته باشد. دقت کنید از آنجایی که بخشی از وقت خود را در مدرسه میگذرانید، باید حداکثر استفاده را از مدرسه، کلاسها، معلمان و دانشآموزان زرنگ کلاس داشته باشید و به خوبی و با دقت، به درس و صحبتهای معلم، که باعث بهتر جا افتادن مطلب میشود، گوش کرده و فعالانه نکات مهم و اشکالات خود را یادداشت کنید و در آخر کلاس نیز، تمام اشکالاتی را که در ذهنتان است، بپرسید. تا اینجا 60 درصد یادگیری انجام شده است و 40 درصد بقیه مانده است که البته در روند یادگیری، بسیار مهم است. دروس آن روز را همان روز بخوانید و برخی از تمرینهای کلیدی را انجام دهید تا درس و کاربرد آن در ذهنتان کاملاً جا بیفتد و به بهترین وجه در حافظهتان حک شود. دوره دروس و تکمیل تمرینهای حل نشده را به روزی که فردای آن روز، این دروس را در برنامه روزانه درسیتان دارید، موکول کنید. حل تستها و تمرینهای بیشتر را نیز به روزهای تعطیل و جمعه بسپارید؛ البته در مورد درسهایی مانند: ریاضی و فیزیک، این نکته که شما درس را سر کلاس خوب گوش دهید و بفهمید هم مهم است؛ یعنی فکر نکنید که اگر درس را سر کلاس نفهمیدید، بعداً خودتان آن درس را میخوانید و یاد میگیرید.
اگر قصد یادگیری کامل و پایدار مطالب یک کتاب را دارید، آن را در سه مرحله بخوانید؛ در مرحله اول، به صورت سریع، کلی و رومه وار به مطالب کتاب نگاهی بیندازید و از خود سؤال کنید؛ در مرحله دوم، به صورت عمیق و دقیق، مطالب را خوانده و ضمن مطالعه، نکات مهم آن را در آورده و آنها را به صورت طرح شبکهای، از کل به جزء سازماندهی کرده و در کاغذی یادداشت کنید؛ چرا که با سازماندهی اطلاعات، مطالب کتاب در مغز شما به صورت منظم درجای خود قرار میگیرند و بازیابی آنها خیلی راحت انجام میشود؛ در مرحله سوم، کتاب را مرور کرده و مباحث آن را از خود بپرسید یا پس از پایان مطالعه کتاب با دوستتان درباره مباحث آن مباحثه کنید. پس از نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه مطالعه، پنج تا ده دقیقه استراحت کنید و به خود پاداشی (مانند خوردن خوراکی مورد علاقه) بدهید تا به مطالعه علاقه پیدا کنید. پس از خواندن کتاب، آن را به کناری نگذارید؛ چرا که پس از یک روز ۷۰ درصد مطالب فراموش میشوند. به منظور جلوگیری از فراموشی و صرفهجویی در وقت و زمان، مطالب کتاب را به ترتیب زمانی زیر مرور کنید: مرور اول: یک روز پس از مطالعه، مرور دوم: ده روز پس از مرور اول، مرور سوم: یک ماه پس از مرور دوم، مرور چهارم: سه ماه پس از مرور سوم، و مرور پنجم، که معمولاً برای کنکوریها باید در خرداد ماه انجام گیرد و به مرور و جمعبندی نهایی معروف است؛ البته این نحوه تقسیمبندی، غیر قابل تغییر نیست و شما میتوانید با توجه به سختی یا آسانی یک درس، مقدار مطلبی که در هر مطالعه میخوانید و قدرت حافظه و یادگیری خود، مدت زمان مرورها را تغییر دهید. حتماً به خاطر داشته باشید همانگونه که شروع خواندن یک درس جدید اهمیت خاصی دارد، مرورهای آن نیز مهم است و شما در این مرحله باید زیر مطالب مهم را خط کشیده و برای خود خلاصهبرداری کرده باشید تا مطالب مهم و اساسی را در وقت کمتر، به صورت بهتری یاد بگیرید. بیشتر دانشآموزان و داوطلبان فکر میکنند که خلاصه کردن، کار وقت گیری است و باعث میشود که در زمان آمادگی برای کنکور، بخشی از وقت و انرژی آنها در زمان مطالعه گرفته شود؛ اما باید بدانید که همین خلاصهها در مرورهای بعدی میتواند به روند بهتر مطالعه شما کمک زیادی کند. حتماً به این نکته توجه داشته باشید که کار خط کشیدن زیر مطالب مهم و نیز خلاصهبرداری را خودتان انجام دهید؛ نه اینکه قسمتهای مهم را از روی خلاصهنویسی دوستانتان بخوانید؛ زیرا ممکن است نکات مهمی که برای شما سخت و برای دوستانتان آسان بوده است از قلم افتاده باشد. این موضوع باعث شود تا شما عملاً بخشی از مطالب را نخوانید یا پس از مطالعه اصلی، آن را فراموش کنید.
روش پس ختام»: نام این روش متشکل از حروف اول شش مرحله آن است: پیشخوانى، سؤال کردن، خواندن، تفکر، از حفظ گفتن و مرور کردن. فرض کنید مىخواهید بخشى از یک کتاب را به خاطر بسپارید و سپس آن بخش را بازیابى کنید. ابتدا باید با پیشخوانى، برداشت کلى خود را از موضوعات مهم انجام دهید. این نوع پیشخوانى سبب مىشود که مطالب مهم فصل را سازماندهى کنید. در مرحله دوم، باید درباره هر بخشى پرسشهایى را طرح کنید. در مرحله سوم، باید هر بخش را با هدف پاسخ دادن به پرسشهاى طرح شده بخوانید. در مرحله چهارم، باید هنگام خواندن، ساختن پرسش و ایجاد ارتباط بین دانستههاى خود، درباره مطلب بیندیشید و به مطالب خوانده شده معنا دهید؛ سپس در مرحله پنجم و ششم، یعنى مراحل از حفظ گفتن و مرور کردن، باید بکوشید که واقعیتهاى اصلى مطالب خوانده شده را به یاد آورید و به پرسشهایى که خود طرح کردهاید، پاسخ دهید.
در زمان مطالعه، حتماً به نکات زیر توجه داشته باشید:
1- با مدّ نظر قرار دادن هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، اشتیاق خود را به خواندن و مطالعه، بیشتر کنید. به خاطر داشته باشید که داشتن هدف به انسان انگیزه میدهد. حالا که در مسیر کنکور قدم گذاشتهاید حتماً اهداف خاصی دارید؛ پس در زمان شروع مطالعه یا هر زمان که احساس خستگی کردید، صرفاً به اهدافتان فکر کنید.
2- به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار ناامیدکننده، کسل کننده و غیرمنطقى بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایى را در ذهن خود حفظ کنید.
3- همیشه براى مطالعه یا یادگیری در کلاس، کاغذ و قلمى داشته باشید و نتبردارى کنید یا خلاصهاى از مطالب را یادداشت کنید تا در فضاى روانى درس و مطالعه قرار داشته باشید؛ نه اینکه فقط به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید.
4- زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکى و روانى، از شرایط مناسبی برخوردار باشد و هرگونه عاملى (نظیر سر و صدا، سرما و گرما، نور کم یا خیلى شدید و .) را که مىتواند باعث حواسپرتى شود، از محیط مطالعه خود حذف کنید.
5- به مقدار کافی بخوابید؛ زیرا در هنگام خواب است که اطلاعات جدید پردازش و اندوزش میشوند. بدن هر انسان در شبانه روز، به شش تا هشت ساعت خواب احتیاج دارد؛ بنابراین، با توجه به عادات و ساختار بدنی خود، حتماً خواب مناسبی داشته باشید و سعی کنید که برنامه خواب خود را از ساعت یازده شب تا پنج صبح قرار دهید؛ زیرا بدن در این زمان به کمترین بازدهی ممکن میرسد؛ البته بسیاری از داوطلبان هم هستند که به شب بیداری عادت دارند و احساس میکنند که در این زمان نیز یادگیری خوبی دارند؛ اما اگر محیط منزل شما برای مطالعه مناسب است، سعی کنید که در طول روز مطالعه کنید؛ در ضمن، چرت کوتاه بعد از ظهر هم میتواند باعث تمدید نیروی شما و یادگیری بهتر شود؛ البته به شرطی که ساعت خوابتان از بیست دقیقه تا نیم ساعت بیشتر نشود. به خاطر داشته باشید تا نیم ساعت پس از بیدار شدن از خواب، نیز مطالعه نکنید.
6- اگر مشکلات شخصى، اجتماعى، خانوادگى و . باعث عدم تمرکز حواستان مىشود، بدانید که
زندگى فردى هیچکس دیگر نیز خالى از مشکل نبوده و ذهن هیچ فردى هم خالى محض نیست؛ از طرف دیگر، بدانید که با فکر کردن و مشغولیت ذهنى درباره چنین مشکلاتى، هیچ دردى نیز دوا نخواهد شد؛ پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسایل برهانید و به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید که در این باره خواهید اندیشید و زمانى را براى انجام این کار در شبانهروز اختصاص دهید، و در نهایت، در صورت امکان، موضوع را با یکی از افراد خانوادهتان در میان بگذارید. وقتی شخص دیگری از بیرون به مشکل شما نگاه کند و برای شما ابعاد مختلف آن را شرح دهد، تازه متوجه میشوید که موضوع، آنگونه که شما هم فکر میکردید نیست یا اینکه راه حلهای مختلفی دارد.
7- خود را به مکان خاصی برای مطالعه کردن محدود نکنید و سعی کنید که با تمرین کردن در همه مکانها، حتی مکانهای شلوغ، همواره مطالعه کنید. بهترین مکان برای مطالعه، محیط خانه است؛ زیرا همیشه در دسترس است.
8- برای جلوگیری از حواسپرتى، مکانی را انتخاب کنید که حتی کمترین محرک مزاحم را برای شما نداشته باشد. سعی کنید از آنچه که میخوانید، یک تصویر ذهنی برای خود بسازید، بین آموختههای خود ارتباط برقرار کنید، و هرگاه چیز تازهای را میآموزید، آن را با آموختههای پیشین خود مرتبط نمایید. با انجام این کار، شما اطلاعات تازه را چنان دستهبندی خواهید کرد که به سادگی میتوانید آنها را بازیابی کنید.
9- در صورتى که تعدد کارها و فعالیتهاى غیردرسى، باعث عدم تمرکز مىشود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و مهمترین وظیفه و کار خود را مطالعه و درسخواندن و ارتقاء سطح علمى خود بدانید.
10- از مواد حاوى گلوکز (خرما، عسل و شیرینىجات طبیعى)، مواد داراى کلسیم و فسفر و ویتامینهاى D، C، B و A مانند لبنیات، روغن ماهى، پرتقال، گوجه فرنگى، سبوس گندم، سبزیجات تازه، هویج و جگر، به مقدار کافی استفاده کنید. میتوانید در صورت دسترسی نداشتن به بعضی از این مواد غذایی، از قرصهای ویتامین موجود در داروخانهها استفاده کنید. اینکه با تغذیه به توان مغزی خود برسید، بسیار مهم است؛ زیرا مغز در فرایند یادگیری، انرژی بسیاری مصرف میکند و این ویتامینها و سایر مواد غذایی، برای مغز بسیار مهم است.
11- ورزش کردن و داشتن تحرک جسمانی، در فراگیری بهتر و ایجاد انگیزه بیشتر، به شما کمک میکند. سعی کنید که در طول زمان آمادگی برای کنکور، روزانه حد اقل ۳۰ دقیقه ورزش کنید.
12- با پیشمطالعه وارد کلاس شوید و پرسشهایى را که درباره درس به ذهنتان مىرسد، از معلمتان بپرسید و نگذارید که سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول کند. با به کارگیری این روش ساده، مىتوانید فرایند تدریجى و محتواى درسى کلاس را پىگیرى کنید و خود را در فضاى درسى یا مطالعه قرار دهید.
13- هنگام مطالعه یک فصل یا یک کتاب، اول به کل آن نظر بیندازید و سپس به مطالعه جزییات و زیر عنوانهای آن بپردازید؛ نه آنکه از همان آغاز فصل، پاراگراف به پاراگراف و بدون یک نگاه کلی به تمام فصل یا کتاب، مطالعه را شروع کنید.
14- با سازماندهى مطالب مىتوان به راحتى آنها را یاد گرفت، حفظ کرد و سپس به یاد آورد. براى یادگیرى و حفظ موضوع و مطلبى، که داراى زیر مجموعه و زیرشاخههاى متعدد و متکثر است، آن را در سلسله مراتبى منطقى قرار دهید و از کل به جزء و از بالا به پایین، به زیرشاخههاى جزیىتر تقسیم کرده و به خاطر بسپارید.
15- اگر در حفظ و یادگیری برخی از دروس مشکل دارید، میتوانید از طریق تصویرسازی ذهنی، حفظ کردن آنها به شکل رمزهای مخصوص به خود، ترکیب حرف اول برخی از مطالب مرتبط به هم و مواردی از این قبیل، آنها را راحتتر به خاطر بسپارید.
به خاطر داشته باشید که سبک مطالعه شما تاثیر بسیار زیادی در میزان یادگیری و ماندگاری مطالب در ذهن شما میگذارد؛ پس سعی کنید که به دلیل نگرانی از تمام نشدن دروس در موقع مقرر در برنامهریزی یا موضوعاتی از این قبیل، با عجله و به صورت شتابزده عمل نکنید. اگر هر یک از ارکان یادگیری را، که در بالا به آن اشاره شد، حذف کنید یا به قدر کافی روی آن وقت نگذارید، مطمین باشید که نمیتوانید نتیجهای را که انتظار دارید، از تلاش و زحمت خود بگیرید؛ پس با حوصله، امید و تلاش فراوان، قدم در راه بگذارید و ایمان داشته باشید که موفق میشوید.
چرا برنامهریزی نیاز داریم؟
میگویند روزی دو هیزم شکن در جنگلی مشغول قطع کردن درخت بودند. مرد دانایی از کنار آنها عبور میکرد. او متوجه نکته جالبی شد؛ بله، نوک تبر هر دو هیزم شکن کند بود. به همین دلیل با هر ضربهای که آنها بر تنه درختان وارد میکردند، مقدار کمی از تنه درختان را میتوانستند بشکافند. مرد دانا به آن دو رو کرد و گفت: اگر تبرهایتان را تیز کنید، راحت میتوانید تنه درختان را قطع کنید. یکی از آنها جواب داد: نآـ مگر نمیبینی؟! ما باید تا غروب تعدادی زیادی درخت را قطع کنیم؛ بنابراین، وقت این را نداریم که بنشینیم و تبرهایمان را تیز کنیم. مرد دانا چیزی نگفت و از کنار آنها عبور کرد. چند لحظه بعد، هیزم شکنی که ساکت بود دست از کار کشید و شروع به تیز کردن تبرش کرد. در این فاصله، دوستش تنه دو درخت را قطع کرد و به او گفت: دیدی گفتم وقت تیز کردن تبرهایمان را نداریم؛ حالا از کارت عقب افتادی. کمی بعد، هیزم شکنی که تبرش را تیز کرده بود هم مشغول کار شد و طولی نکشید که وی از دوستش جلو افتاد و با سرعت بیشتری موفق به قطع کردن درختان شد. او با صرف انرژی و زور کمتری، میتوانست درختان بیشتری را قطع کند، در حالی که دوستش خسته شده و از وی خیلی عقب افتاده بود.
بله، دوستان! همان طوری که ملاحظه کردید، تیز کردن تبر موجب افزایش سرعت عمل آن هیزم شکن شد و او با صرف انرژی کمتری در مقایسه با دوستش، موفق به قطع درختان گردید. برنامهریزی نیز همین نقش را در موفقیت تحصیلی دانشآموزان و داوطلبان آزمون سراسری ایفا میکند. ممکن است که تهیه برنامه درسی مناسب، چند ساعت از وقت شما را بگیرد، اما در نهایت باعث افزایش سرعت کار شما و راحتی کارتان میشود. خوب حالا که با نقش برنامهریزی آشنا شدید، اجازه بدهید که به سراغ نحوه برنامهریزی درسی برویم.
پیشنهادی برای یک برنامهریزی آ
ابتدا جدولی مانند جدول زیر برای خودتان ترسیم کنید؛ البته میتوانید از جدول این صفحه نیز کپی تهیه کنید. دوستان عزیز! استفاده از این جدول، بسیار آسان و ساده است و ما سعی میکنیم که مراحل کار با این جدول را به صورت ساده و مختصر برایتان بیان کنیم.
همان طوری که میبینید، جدول مورد نظر ما، تمام ساعت مفید یک دانشآموز را در طی هفته نشان میدهد. به خاطر داشته باشید که هر خانه، نماینده یک ساعت است؛ پس به ترتیب زیر عمل کنید:
1ـ بعد از ترسیم جدول، ساعات غیرآزاد خود را در هر روز هاشور بزنید؛ به عنوان مثال، همان طور که در برنامه فرض شده میبینید، دانشآموز مورد نظر ما تا ساعت 30/12 در مدرسه حضور داشته است و به همین دلیل، ساعات مذکور را هاشور زده است. همین دانشآموز 30/1 ساعت (یک ساعت و سی دقیقه) را نیز برای صرف ناهار و استراحت در نظر گرفته است؛ به این ترتیب، او تا ساعت 14 نمیتواند به مطالعه و انجام تکالیفش بپردازد؛ اما ساعت 14 تا 16 را میتواند برای مطالعه و انجام تکالیف روز جاری خود در نظر بگیرد و پس از 20 دقیق استراحت، مجدداً تا ساعت 40/17 به مطالعهاش ادامه دهد. همان طور که ملاحظه میکنید، وی بعد از مطالعه و انجام تکالیف روز جاری (دوشنبه)، به مطالعه دو عنوان درسی از دروس سال دوم دبیرستان خود، یعنی فیزیک (2) و عربی (2)، میپردازد و پس از آن، مدت یک ساعت و سی دقیقه را به استراحت و صرف شام اختصاص میدهد، و بعد از آن، مطابق برنامه درسی روز بعد خود عمل میکند؛ یعنی چون طبق برنامه کلاس روز سهشنبه، دیفرانسیل، شیمی و دین و زندگی دارد، زمانهای باقی مانده را به این دروس اختصاص میدهد و در نهایت ساعت 30/23 برای خوابیدن به بستر میرود.
ایام هفته |
ساعات |
|||||||||||||||||||
شنبه |
6-7 |
7-8 |
8-9 |
9-10 |
10-11 |
11-12 |
12-13 |
13-14 |
14-15 |
15-16 |
16-17 |
17-18 |
18-19 |
19-20 |
20-21 |
21-22 |
22-23 |
23-24 |
24-1 |
جمع |
یکشنبه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دوشنبه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سهشنبه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
چهارشنبه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
پنجشنبه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
جمعه |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نحوه تکمیل جدول:
در مثال زیر، دانشآموز ابتدا ساعات غیرآزاد خود را هاشور زده و به این ترتیب، ساعات آزاد خود را در روز دوشنبه به دست آورده است و بر اساس برنامههای درسی مدرسه خود، در روز دوشنبه و سهشنبه، برنامهریزی کرده است؛ یعنی ابتدا درسهای روز دوشنبه و سپس دو عنوان درسی از دروس سالهای قبل خود را نوشته و پس از آن، دروس روز بعد (سهشنبه) را در برنامه روز دوشنبه خود گنجانده است.
ایام هفته |
ساعات |
||||||||||||||||||||||
دوشنبه |
6-7 |
7-8 |
8-9 |
9-10 |
10-11 |
11-12 |
12-13 |
13-14 |
14-15 |
15-16 |
16-17 |
17-18 |
18-19 |
19-20 |
20-21 |
21-22 |
22-23 |
23-24 |
24-1 |
جمع |
|||
حضور در مدرسه |
زبان سال دوازدهم |
فیزیک سال دوازدهم |
|
ادبیات |
فیزیک 2 |
عربی 2 |
استراحت و شام |
|
دیفرانسیل |
شیمی |
خواب شبانه |
|
برنامه هفتگی |
دوشنبه |
زبان سال دوازدهم |
فیزیک سال دوازدهم |
ادبیات سال دوازدهم |
|
سهشنبه |
دیفرانسیل |
شیمی سال دوازدهم |
شیمی سال دوازدهم |
دین و زندگی سال دوازدهم |
اصول اساسی در این برنامه پیشنهادی به شرح زیر است:
1 ـ ابتدا باید دروس همان روز مطالعه شود؛ چون با مرور دروس هر روز، از فراموشی آنها جلوگیری خواهیم کرد.
2 ـ بعد از آن باید زمانهایی را برای مطالعه دروس سالهای قبل (دوم یا سوم) در نظر بگیریم و مطابق بودجهبندی آزمونی که در آن شرکت میکنیم، به آن دروس بپردازیم.
3 ـ ساعات پایانی هر روز را مطابق برنامه درسی فردا، برنامهریزی میکنیم؛ چون باید با مطالعه دروس فردا و انجام تکلیف، با آمادگی کامل در کلاس درس حاضر شویم.
4 ـ این جدول برنامهریزی باید با مداد تکمیل شود تا هر زمانی که احساس کردیم به تغییر نیاز دارد، بتوانیم به آسانی آن را تغییر دهیم.
5 ـ این جدول میتواند ثابت باشد؛ یعنی میتوانیم آن را در جایی که مقابل دیدمان باشد، نصب کنیم و بر اساس آن، برنامه درسی هر روزمان را اجرا کنیم.
6 ـ روزهای پنجشنبه قبل از هر آزمون هماهنگ، وقتی را به مرور اختصاص میدهیم.
7 ـ شما با تهیه جداول ویژه هفتگی میتوانید برای خودتان یک دفتر برنامهریزی درست کنید.
8 ـ یادتان باشد که ممکن است شما، به دلیل سخت بودن یک مبحث یا هر مساله دیگری، نتوانید مباحث در نظر گرفته شده را در زمان مدّنظر خودتان تمام کنید. این مساله کاملاً طبیعی است؛ چون یکی از ویژگیهای برنامهریزی درسی، انعطافپذیری» برنامه درسی است؛ یعنی اگر برنامه کمی تغییر کرد، هیچ اشکالی پیش نیاید و شما هر مقدار از برنامه را که میتوانید، اجرا کنید و انجام بقیه آن را به فرصت مناسبی واگذار کنید.
9 ـ ساعات مطالعه هر کس، خاص اوست؛ به عنوان مثال، اگر شما دانشآموزی هستید که برای دومین بار است که در آزمون سراسری شرکت میکنید، باید از ساعات صبح نیز استفاده کنید.
10ـ جداول ارایه شده، کاملاً پیشنهادی است و لحاظ کردن شرایط خاص و ویژگیهای شخصی، در اختیار شماست و میتوانید به هر نحوی که صلاح میدانید و با توجه به اصول گفته شده، برای خودتان برنامهریزی کنید.
* تاثیر مطالب بر یکدیگر:
بدیهی است مطالبی که در ذهن داریم و مطالبی که بعداً وارد ذهن ما میشوند، اثرات مختلفی بر هم دارند، و تاثیر یاد شده ممکن است که در جهت تقویت یا تضعیف ذهن باشد که حالتهای متفاوتی دارد:
1 ـ تاثیر مثبت آموختنیها بر یکدیگر
گاهی بین دو مطلب یا دو پدیده، رابطهای برقرار است که یکدیگر را تقویت میکنند؛ در این صورت، هم مطلب بعدی به آسانی در ذهن جای میگیرد و هم به خاطر رابطهای که بین مطلب قبلی و بعدی وجود دارد، یادآوری هر دو مطلب بهتر صورت میگیرد؛ یعنی تداعی مثبت» انجام میشود. کسی که زیستشناسی آموخته، در یادگیری بهداشت موفقتر است (چون در زیستشناسی اطلاعاتی داده میشود که در بهداشت از آن استفاده میشود؛ مثلاً، در یکی ساخت یک اندام و در دیگری روش حفظ آن آموخته میشود).
تاثیر آموختنیها بر یکدیگر، فقط در مورد مطالب و دانستنیهای ذهنی نیست، بلکه بین دو مهارت (حرکتی) نیز این تاثیر دیده میشود؛ برای مثال، کودکی که مدتی سه چرخه سواری کرده است، راندن دوچرخه را آسانتر از کودکی که سهچرخه سواری نمیداند، یاد میگیرد، و آنکه راندن دوچرخه را میداند، راندن موتورسیکلت را سریعتر از کسی که دوچرخه سواری نمیداند، یاد میگیرد، و آنکه راندن موتورسیکلت را به خوبی آموخته است، در مقایسه با کسی که به راندن موتورسیکلت تسلط ندارد، با اشکال کمتر و سرعت بیشتر، راندن اتومبیل را میآموزد. همچنین کسی که رانندگی اتومبیل را میداند، در راندن تراکتور و ماشین خاکبرداری موفقتر است.
2 ـ تاثیر منفی آموختنیها بر یکدیگر
الف ـ منع مؤثر قبلی: گاهی نگهداری یا ضبط ذهنی، تا حدی مانع میشود که مطالب بعدی به آسانی در ذهن جای گیرد؛ یعنی مانع یاد گرفتن جدید یا نگهداری مطالب جدید میشود. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر منع مؤثر قبلی» یا بازداری بعدی» مینامند.
ب ـ منع مؤثر بعدی: گاهی مطالب جدیدی که یاد گرفته میشود، در به یاد آوردن مطالب قبلی، تولید اشکال میکند. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر منع مؤثر بعدی» یا بازداری گذشته» مینامند.
به طور مثال، یک نفر میگوید: وقتی درس فیزیک را آخر شب خوانده و میخوابم، روز بعد آن را بهتر به یاد میآورم، در حالی که وقتی بعد از فیزیک، درس یا درسهای دیگری را میخوانم، روز بعد درس فیزیک را کمتر به یاد میآورم. در این مورد ما با منع مؤثر بعدی» روبرو هستیم؛ یعنی آنچه بعداً آموخته شده، در به یاد آوردن مطالبی که قبلاً آموخته شده است، تولید اشکال میکند. شما هم میتوانید این موضوع را تجربه کنید.
* تاثیر تشابه در مطالب:
شدت تاثیر و مخلوط شدن مطالب با یکدیگر، بستگی به تشابه آنها با همدیگر نیز دارد. هر چه تشابه بیشتری بین مطالب وجود داشته باشد، مطالب، بیشتر بر یکدیگر اثر میکنند. اگر دو درسی که پشت سر هم آموزش داده میشوند، دور از هم باشند (به طور مثال: شیمی و علوم اجتماعی) متوجه میشویم که تداخل بین آنها یا وجود ندارد یا بسیار اندک است.
این وضع، مخصوصاً برای کودکان تا زمانی پیش میآید که آنها وجوه مشترک (شباهت) و تمایز (متفاوت) دو مطلب را به درستی درک نمیکنند؛ ولی هنگامی که بتوانند تشابه بین دو موضوع یا مطلب را به خوبی بفهمند، آنگاه این تشابه میتواند به عنوان عاملی مثبت، بر یادگیری اثر بگذارد. اگر بخواهیم به کودک فارسی زبان، زبانهای انگلیسی و آلمانی را به صورت همزمان بیاموزیم، این کودک در حرف زدن، تا مدتی لغات هر دو زبان را به طور مخلوط به کار میبرد؛ اما وقتی همین کودک به سن هشت یا نه سالگی برسد، تشابه واژهها، یادگیری این دو زبان را برای وی آسانتر میکند.
بسیار دیدهایم که فارسی زبانان نیز در صورت آموزش صحیح، زبان عربی را به علت تشابهات و اشتراکات لغوی آسانتر میفهمند و آن را راحتتر میآموزند.
بدین ترتیب، میتوان توصیه عملی برای برنامهریزی به دست داد و آن اینکه باید تا حد امکان، از مطالعه دروس مشابه در مدت زمان محدود، خودداری کرد.
علتهای عمدة به یاد نیاوردن:
1 ـ یاد گرفتن ناقص
بسیاری از مواقع، ناتوانی در به یاد آوردن، به این خاطر است که موضوع مورد نظر به خوبی یاد گرفته نشده است؛ یعنی اشکال در یاد گرفتن است؛ در واقع، مطالب به یاد آورده نمیشوند؛ چون به درستی فراگرفته نشدهاند.
2 ـ نبودن محرک مناسب
گاهی اشخاص، مطلب یا موضوعی را که به خوبی یاد گرفتهاند، به یاد نمیآورند؛ زیرا محرک مناسبی برای به یاد آوردن آن مطلب یا موضوع وجود ندارد؛ مثلاً کودکی که ناظر آتشسوزی در محل خاصی بوده، ممکن است که در حالت عادی، آن حادثه را به یاد نیاورد، ولی با گذشتن از محل حادثه، که با خود حادثه ارتباط ذهنی و عاطفی پیدا کرده است، آتشسوزی را به یاد آورد.
پس میبینیم که یک محرک مناسب (مانند: ماشین آتشنشانی، تصویری از آتشسوزی و .) در به یاد آوردن، بسیار مؤثر است.
3 ـ سرکوب اطلاعات
بسیار دیدهایم که افراد، مطلب یا موضوعی را که برای آنها با اضطراب و ناراحتی همراه بوده است، به طور موقت به یاد نمیآورند؛ مثلاً کسی که به درس ریاضیات علاقه ندارد، فراموش میکند که تکالیف حسابش را انجام دهد؛ یا نوجوانی که در درسی مانند: جبر، نمرة نسبتاً کمی گرفته است، نمرهاش را فراموش میکند، و حال آنکه نمرات خوب درسهای دیگر را کاملاً به یاد میآورد.
بررسیها نشان داده است که بعضی از بچهها در خانوادهای زندگی میکنند که والدینشان تاکید بسیار زیادی بر گرفتن نمرة خوب» از سوی آنها دارند و فرزند خود را به خاطر گرفتن نمرات بد»، به صورت نامناسب و نامطبوع (از دید خود) تنبیه میکنند. در این مورد نیز میبینیم که کسب نمرة بد» با آن چنان عواقب وخیمی همراه بوده و آن قدر اضطراب به وجود میآورد که چنین فردی، بدون اینکه خود بخواهد، به طور ناخودآگاه، نمرة بد» را از ذهن خود دور میکند و آن را به یاد نمیآورد.
بسیاری معتقدند که هرگاه تجربهای در ما، احساس شدید اضطراب و گناه، و به طور کلی احساس نامطبوع را به وجود آورد، بدون اینکه خود از این امر آگاهی داشته باشیم، موجب میشود که به طور غیر عمد، آن را از ذهن خودآگاه» خود دور سازیم. به این موضوع، یعنی بیرون راندن خاطرهها یا مطالب اضطرابآور از ذهن خودآگاه»، سرکوب کردن» یا سرکوبی» میگویند.
ظاهراً در سرکوبی، اطلاعات به طور دایمی نگهداری میشوند، ولی به دلایلی که گفتیم، در شرایط و موقعیتهای خاصی، فرد آنها را به یاد نمیآورد.
4 ـ نبودن انگیزه برای به یاد آوردن
داشتن انگیزه، نه تنها در مورد یاد گرفتن، بلکه در مورد به یاد آوردن مطالب نیز نقش دارد. در زندگی روزمره، ما با موارد زیادی برخورد میکنیم که میبینیم در حالی که کودک یا نوجوانی مطلبی را به خوبی آموخته است، آن را به موقع به یاد نمیآورد.
یکی از دلایل بروز این موضوع، آن است که این کودک یا نوجوان، دیگر نیازی به یادآوری آن مطلب نمیبیند. این حالت را، به خصوص در شرایطی مانند شرایط پس از امتحان، که شخص کاری را به اتمام رسانده است، زیاد مشاهده میکنیم؛ یعنی دانشآموز تا زمانی که امتحان نداده است، مطلب را به خوبی به یاد دارد، ولی بعد از اینکه امتحان سپری شد، چون دیگر نیازی به یادآوری آن نمیبیند، در صدد مرور کردن آن مطالب برنمیآید و لذا مطالب تدریجاً از ذهن وی دور میشود و به یاد او نمیآید؛ از این رو، میبینیم که در شرایطی که هیچگونه انگیزهای برای یادآوری وجود ندارد، بسیاری از آموختنیها، به علت عدم استفاده، از ذهن ما دور میشوند. در چنین وضعیتی، فراموشی در ابتدا به سرعت صورت میگیرد، ولی بعداً از سرعت آن کاسته میشود.
5 ـ گذشت زمان
ظاهراً گذشت زمان، عامل دیگری است که باعث میشود تا شخص مطالبی را که آموخته است، به یاد نیاورد؛ در واقع، چنین به نظر میرسد که قدرت نگهداری مطالبی که فرا گرفته شده است، با گذشت زمان ضعیف میشود؛ در این مورد، بر خلاف ضعف یاد گرفتن مطالب، یادگیری به خوبی انجام شده، ولی ظاهراً اثر آن به مرور زمان از بین رفته است.
براآبه نبه آنآ ی کم کردن اثر زمان، بر محفوظات و پاک شدن آنها از ذهن، یکی از بهترین روشها مرور کردن است. مرور هفتگی، ماهانه و حتی سالانه یک مطلب، باعث تحکیم آن در حافظه و سهولت در یادآوری آن میشود.
اگر درسی را که میخوانید، برای شب امتحان رها نکرده و هر هفته، حتی یک مرور بسیار سطحی (بدون زحمت) از آن داشته باشید، تاثیر شگرف مرور کردن را درخواهید یافت.
* اگر درسی را که میخوانید، برای شب امتحان رها نکرده و هر هفته، حتی یک مرور بسیار سطحی (بدون زحمت) از آن داشته باشید، تاثیر شگرف مرور کردن را درخواهید یافت.
در تعریف یادگیری گفته شده است که یادگیری، عبارت است از تغییرات نسبتاً دایمی در رفتار، که بر اثر تجربه و تمرین حاصل میشود. اهمیت و ارزش یادگیری در نزد آدمی هنگامی نمایان میشود که ما را از تمام آنچه آموختهایم، محروم سازند؛ در این صورت، اگرچه از نظر فیزیولوژیکی فردی بالغ و طبیعی خواهیم بود، اما از نظر مسایل روانی به دورة کودکی باز خواهیم گشت و در نتیجه از ادامه زندگی باز خواهیم ماند. هر یک از ما به نحوی در فرایند یادگیری با مشکل مواجه هستیم. ممکن است که این مشکل به طور عمده و قابل ملاحظهای پدید نیاید؛ در آن صورت، با اصلاح روشها و از میان بردن مشکلات یادگیری، خود را به حد مطلوب میرسانیم. وجود مشکل اساسی در فرایند یادگیری، امری است که به دلایل مختلف بروز میکند. در این مقاله میکوشیم تا شما را با برخی از آنها آشنا سازیم.
نداشتن هدف و انگیزة کافی برای یادگیری
هدف، ایجاد انگیزه میکند. وقتی هدف، متناسب با علاقهها، تواناییها و امکانات اجرایی یادگیرنده باشد، در او علاقه برای یادگیری به وجود میآورد. در بسیاری از مواقع، نداشتن هدفی مشخص، روشن، قابل دسترس و متناسب با یادگیرنده و امکانات اجرایی او، باعث میشود که یادگیری به خوبی انجام نشود.
یادگیری به انگیزه نیاز دارد، و انگیزه، میل و رغبت برای رسیدن به یک هدف معین است. هرچه انگیزه برای یاد گرفتن بیشتر باشد، فرد در راه رسیدن به آن هدف، کوشش و فعالیت بیشتری میکند؛ مثلاً نوجوانهایی را میشناسیم که در درس ریاضی ضعیف هستند و اطلاعات بسیار کمی دربارة آن درس دارند؛ در حالی که در فعالیتی مانند فوتبال، وضع دیگری دارند و با علاقه و دقتی خاص، برنامههای فوتبال را دنبال میکنند و اطلاعات دقیق و وسیع آنها در این زمینه، تعجبآور است. تفاوت میان معلومات درسی، مانند ریاضی، و فعالیتی مانند فوتبال، در ذهن این نوجوانان در این است که فوتبال، مورد علاقه و توجه آنهاست، حال آنکه درس مورد نظر، چنین علاقهای را در آنها ایجاد نمیکند؛ بنابراین، هنگامی که انگیزه برای یاد گرفتن وجود داشته باشد، فرد در راه فراگیری آن کوشش میکند و در غیر این صورت، معمولاً درصدد یاد گرفتن برنمیآید و در این زمینه اقدامی نمیکند.
عدم توجه و دقت کافی به منظور آموختن
طبق مطالعات صورت گرفته در مراکز آموزشی، یکی از مسایلی که بسیاری از مربیان مطرح میکنند بیتوجهی یا بیدقتی دانشآموزان نسبت به مطالب آموختنی است. کارشناسان تعلیم و تربیت، بیتوجهی یا بیدقتی را مهمترین علت یاد نگرفتن این افراد میدانند. برای اینکه شخص چیزی را به خوبی فهمیده و یاد بگیرد، باید ابتدا به آن توجه کند. به طور کلی، هرچه بیشتر به چیزی توجه کنیم، بهتر آن را درک میکنیم. اشخاصی که دارای تواناییهای حسی (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی) سالمی هستند و میتوانند آنها را به درستی به کار برند، اغلب به خاطر ندیدن یا نشنیدن چیزهایی که در محیط آنهاست، فرصتهایی را که برای یادگیری آنها فراهم شده است، از دست میدهند.
علت اساسی بروز این امر، در عدم توجه کافی به آن چیزی است که میخواهیم آن را یاد بگیریم. برای حل این مشکل باید بدانیم که چگونه یادگیرندگان به چیزی توجه میکنند، و از آن مهمتر اینکه چرا به چیزی توجه نمیکنند.
علتهای بیتوجهی
بیتوجهی به آن چیزی که میخواهیم آن را یاد بگیریم، علتهای زیادی دارد. در اینجا به شرح چند علت عمدة آن میپردازیم:
الف: نبودن علاقه و انگیزة کافی: معمولاً اشخاص به چیزی که بیشتر علاقه داشته باشند، بیشتر توجه میکنند. یکی از علتهای عدم توجه (دقت نکردن) به یک چیز، نداشتن علاقة لازم به آن است؛ از این رو، باید بدانیم که چگونه یادگیرنده را به آنچه که لازم است یاد بگیرد، علاقهمند کنیم.
ب: جالب نبودن محرک: در بسیاری از مواقع، مطالب درسی طوری مطرح میشود که توجه فرد را به خود جلب نمیکند؛ یعنی با اینکه فراگیر مایل به یاد گرفتن مطالب درسی است، به خاطر جالب نبودن موضوع، یا اصلاً به آن توجه نمیکند و یا آنکه پس از مدت کوتاهی، خسته و بیعلاقه به موضوع میشود. برای اینکه چنین اشکالی پیش نیاید، باید آموختنیها جالب باشند تا توجه و دقت فراگیران را به خود جلب کنند.
ج: وجود موانع و عوامل بازدارندة توجه: گاه با اینکه مطالب درسی جالب است و یادگیرنده به آن توجه نیز دارد، این توجه ادامه نیافته و پایدار نمیماند و محرکهای مختلفی برای چند لحظه، مانع تمرکز فرد و توجه وی به فعالیتی مانند حل مساله ریاضی یا از برکردن یک شعر شده و موجب حواس پرتی» او میشوند؛ یعنی یادگیرنده، متوجه چیزی میشود که آن چیز، به دلیلی از مطالب درسی برای وی جالبتر است و جذابیت بیشتری دارد؛ یا اینکه ذهن او متوجه چیزی از قبیل: صدای تصادف اتومبیلها در خیابان، صدای بوق قطار، به هم خوردن در، زنگ تلفن، زنگ در خانه، سر و صدای بچهها در خانه، دیدن یا شنیدن بازی دوستان در خیابان یا در حیاط مدرسه، شنیدن صدای بلند معلم از کلاس مجاور و . میشود که ممکن است مزاحم وی باشد.
چنین حالتی طبیعی است. فرد سالم» و باهوش» باید نسبت به آنچه در اطرافش میگذرد، توجه داشته باشد. معمولاً این حواسپرتی مدت زیادی طول نمیکشد و شخص مجدداً متوجه کاری که به انجام آن مشغول بوده است، میشود. مهم آن است که زمان این حواسپرتی، کوتاه بوده و ادامه پیدا نکند و شخص قدرت بازگشت دوباره به مطلب و تمرکز روی آن مطلب را داشته باشد.
گذشته از مواردی که ممکن است توجه یادگیرنده را مدتی بر هم زند، گاهی با این مشکل روبرو میشویم که فردی که با علاقه مشغول آموختن مطلب یا انجام کاری است، به علت قرار گرفتن در وضعیتی تازه، مانند: وارد شدن مهمان یا دعوت شدن به بازی از طرف دوستان یا دیدن برنامة مورد علاقه در تلویزیون، به کار قبلی خود، که با علاقه به آن مشغول بوده است، بر نمیگردد.
اگر یادگیرنده، در طی روز درسهایی داشته که مستم توجه و دقت زیاد بوده، و از طرفی فرصتی برای تفریح نداشته است، وقتی به خانه میآید، پر از انرژی حرکتی (مکانیکی) است و میخواهد این انرژی را مصرف کند؛ لذا کارهای دیگر، او را به خود جلب میکند، و از طرفی چون ذهنش خسته است به آموختن توجه نمیکند.
به غیر از مواردی که پیش از این به آنها اشاره شد، گاه شخص به خاطر آنچه در درونش میگذرد، نمیتواند به موضوع یا مطلب آموختنی توجه کند. طبیعی است کودکی که به خاطر بیماری درد میکشد یا گرسنه و خسته است و یا نگران وضع مالی یا سلامتی پدر و مادر و دیگر اقوام خویش است، نمیتواند به خوبی به آنچه گفته میشود، توجه و دقت کافی نماید.
بدین ترتیب است که بیتوجهی یادگیرندگان، گاه به خاطر بروز عواملی درونی (حواس پرتی، درد، نگرانی و اضطراب، افسردگی، تخیلات، خستگی، گرسنگی و .) یا برونی (رویدادهای زمان درس در خانه و مدرسه، و .) است که مانع توجه و دقت وی به آنچه آموختنی است، میشود.
رشد ناکافی جسمانی و روانی
قدرت یادگیری، به میزان رشد جسمانی و روانی (ذهنی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی) ما بستگی دارد. یک کودک سالم» در سن پنج سالگی به آن درجه از رشد ذهنی خود نرسیده است که مثلاً مثلثات یا لگاریتم را (با روشهای معمول آموزش) یاد بگیرد. در این مورد، ناتوانی کودک (در یاد گرفتن مثلثات یا مطالب پیچیده) به خاطر اشکال یا نقص جسمانی و روانی وی نیست، بلکه به این خاطر است که ذهن او هنوز رشد کافی نکرده است و وی نمیتواند بسیاری از مسایل مشکل ذهنی را بفهمد و آن را حل کند.
این مساله، در مورد بسیاری از کودکانی که زودتر از سن معمول به مدرسه رفته و آمادگی کامل ذهنی و عاطفی نداشتهاند، نیز مشاهده میشود. ما با این تجربه مکرراً روبرو بودهایم که دانشآموزی در کلاس خود موفق و با نشاط بوده است و اطرافیان او سعی کردهاند که با وادار کردن وی به انجام کار و فعالیت ذهنی بیشتر، حتی در تعطیلات تابستان، در یک سال، دو کلاس را طی کند. انجام این کار اغلب موجب میشود که دانشآموز، گاهی سال بعد، و در بسیاری از موارد دو یا سه سال بعد، افت تحصیلی و مشکلات رفتاری بسیاری مانند: پرخاشگری، افسردگی و انزوا و . پیدا کند؛ لذا هر نوع جهش در روند تحصیلی، باید پیشاپیش به طور دقیق بررسی شود؛ زیرا این چنین جهشهایی، که همراه با از دست دادن بعضی از امکانات تجربی است، باعث میشود که فرد، نه تنها در کوتاه مدت، بلکه در زندگی آینده خود نیز دچار دشواریها و ناسازگاریهای فردی و اجتماعی مختلف شود.
نداشتن زمینة قبلی (معلومات پایه) برای یادگیری
توانایی فرد برای فراگیری، در موارد بسیار، به زمینه یا پیشینة معلومات وی بستگی دارد؛ به طور مثال، برای اینکه یک نوجوان لگاریتم را به خوبی و درستی بفهمد، باید قبلاً چهار عمل اصلی را یاد گرفته باشد؛ یا اگر بخواهیم به شخصی راجع به رشد کودک چیزی بیاموزیم، باید ابتدا او را با اصول و مبانی رشد جسمانی و روانی کودک آشنا کرده و بعد از آن، مطالب پیچیدهتر را برای وی مطرح کنیم. اگر سعی کنیم به یک نوجوان، بدون آنکه با اطلاعات پایه» آشنایی داشته باشد، مطالب پیچیدهای را بیاموزیم، او نخواهد توانست آنها را به خوبی و درستی فرا بگیرد.
وجود نارسایی یا اشکال در حواس
حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی) ابزار تماس ما با دنیای خارج هستند و با استفاده از همین حواس است که ما اطلاعاتی را از دنیای پیرامون خود میگیریم؛ لذا در شرایطی که فرد دچار نقص جزیی یا کلی حسی باشد، نمیتواند اطلاعات لازم را به درستی از محیط اطراف خود بگیرد و در فرایند یادگیری، با دشواریهایی روبرو خواهد شد.
به طور کلی، در شرایط عادی (غیر استثنایی) با افرادی برخورد میکنیم که یا دارای نقص جزیی حسی (مانند دوربینی، نزدیکبینی و .) هستند و یا عیب حسی کلیتری دارند.
برای آنکه این افراد بتوانند حداکثر استفاده را از امکانات حسی و حرکتی موجود خود بکنند، با توجه به نوع نارسایی و اشکال و شدت آن، باید وضعیت مناسبی را برای یادگیری آنها فراهم آورد.
وجود مشکلات و مسایل عاطفی و هیجانی
تا چندی پیش، اختلافات، اشکالات و ناتوانیها در یادگیری را صرفاً ناشی از مسایل و مشکلات عاطفی میدانستند. دلیل آن هم واضح بود؛ چون بیشتر افرادی که دچار ناتوانی در یادگیری بودند، ناراحتیهای عاطفی خود را به صورت ترس، خشم، اضطراب و . نشان میدادند.
میدانیم که ناتوانی در یادگیری یا حتی احساس آن، در بسیاری از موارد، ممکن است که منجر به بروز حالات عاطفی مختلفی چون ترس از شکست (عدم موفقیت)، نداشتن اعتماد به نفس، ترس از یاد نگرفتن، ترس از تمسخر یا تنبیه شدن، اضطراب شدید و . شود؛ ولی در مواردی نیز میبینیم که این حالات عاطفی، خود باعث به وجود آوردن یا تشدید ناتوانی در یادگیری میشوند؛ یعنی به جای آنکه این عوامل، حاصل ناتوانی در یادگیری باشند، خود باعث ضعف در یادگیری میشوند؛ مثلاً کودکی که به دلایل مختلف از شکست میترسد، غالباً نمیتواند به یادگیری بسیاری از مطالب و موضوعات اقدام کند. همچنین کودکی که اعتماد به نفس در خود نمییابد یا میترسد که مورد تمسخر همسالانش قرار گیرد، آرامش و شرایط مناسب عاطفی را برای یاد گرفتن به دست نخواهد آورد. اضطراب در بسیاری از کودکان و نوجوانان خجول باعث میشود که آنها نتوانند در برابر جمع، مطالبی مانند شعر یا انشاء را ارایه کنند؛ هرچند که آن را به خوبی فرا گرفته باشند.
مساله اعتماد به نفس، نه تنها در رابطه با یادگیری، بلکه در ارتباط با عقیده یا نگرشی که فرد نسبت به خود و حافظة خود دارد، نیز قابل توجه است. بسیاری از کودکان و نوجوانان را میشناسیم که مصرّانه میگویند حافظهشان ضعیف» یا بد» است و نمیتوانند چیزی را فرا گیرند، و غالباً صحت ادعای آنها نیز ثابت میشود. این مساله چیزی نیست جز آنکه عدم اعتماد و اطمینان به حافظه باعث میشود در عمل حافظهای ضعیف» داشته باشند. در چنین شرایطی، وضع عاطفی یا احساسی آنها، با یادگیری و یادآوریشان تداخل پیدا میکند. اینگونه دلواپسیها و آشفتگیهای عاطفی، از جمله مهمترین عوامل مؤثر در عقب افتادگی تحصیلی دانشآموزان دبستانی و دبیرستانی است.
گفت و گو با رتبۀ یک کشوری گروه علوم تجربی 98:
چگونه درس خواندند؟ چقدر درس خواندند؟ مطالعۀ عمومیها را از کی شروع کردند؟ هیچ وقت خسته یا ناامید نمیشدند؟ اصلاً چطور میشود که رتبۀ تک رقمی آورد؟ این سؤالها و دهها سؤال مشابه، که هر سال از ما سؤال میشود، ما را بر آن میدارد که با رتبههای برتر آزمون سراسری گفت و گویی داشته باشیم؛ به ویژه رتبه یک آزمون سراسری که توانسته است در این مسابقۀ علمی مهم و سراسری، گوی سبقت را از سایرین برُباید و بر سکوی اول بایستد. ایزدمهر نژاد، دارندة رتبۀ یک گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری امسال بوده است؛ جوانی که در رقابت با بیش از 700 هزار داوطلب، مقام اول را کسب کرده است. با سپاس از همراهی ایشان با هفتهنامۀ پیکسنجش، نظر شما را به این گفت و گو جلب میکنیم.
* آقای نژاد! با تشکر از حضورتان در این گفت و گو، به عنوان اولین و مهمترین سؤال، از شما میخواهیم بپرسیم که هر درس را چگونه مطالعه میکردید؟
ایزدمهر نژاد :
زبان و ادبیات فارسی:
برای بخش لغات ادبیات، به واژهنامه کتابهای فارسی اکتفا کردم و به نظرم همین مقدار کافی است؛ البته واژهنامهها را چند بار مرور کردم. برای املا، ضبط شدۀ کلمات چند املایی را داشتم. کلمات را میشنیدم و برای اینکه در خاطرم بماند، آنها را یادداشت میکردم و در نهایت تست املا کار میکردم. قرابت را زیاد کار کردم، اما با این وجود، اشتباهاتم بیشتر از قرابت بود؛ چون هر چقدر هم که کار کنی، نمیتوانی مطمین باشی که در آزمون سراسری به همۀ سؤالهای قرابت جواب میدهی. دستورم قوی بود؛ چون این بخش از ادبیات قاعدهمند است و اگر قاعده را بلد باشی، میتوانی به سؤالهای این مبحث پاسخ دهی. برای آرایه هم باید تست زد؛ البته تستهای آرایۀ امسال سخت نبود.
من، در کل، هفتهای 20 الی 25 ساعت برای ادبیات وقت میگذاشتم؛ چون ادبیاتم در سال دهم ضعیف بود و نیاز بود که وقت بیشتری را برای این درس بگذارم؛ در ضمن، درس ادبیات، به خاطر تنوع زیادش، پتانسیل زیادی برای مطالعه کردن دارد.
زبان عربی:
سال دهم، قواعد عربی را از کتابهای نظام قدیم، که قواعد بیشتری دارند، مطالعه میکردم. سالهای بعد عملاً فقط قواعد عربی را دوره میکردم. برای تسلط بر ترجمه نیز تست زدم. شاید حدود 7 یا 8 کتاب تست را حل کردم تا به ترجمه مسلط شوم.
فرهنگ و معارف اسلامی:
در بعضی از دروس معارف، خیلی مشکل داشتم؛ چون در آزمونهای آزمایشی کمی شرکت میکردم، ابتدای سال تحصیلی کمتر سراغ این درس رفتم، اما از بهمن ماه به صورت جدی، خواندن معارف را شروع کردم. در این درس هم به نظر من کتابهای کمک آموزشی خیلی جزیینگر است؛ در حالی که آزمون سراسری به این صورت نیست؛ اما لازم است که به کتاب درسی خیلی مسلط باشیم، و این تسلط با زیاد خواندن به دست نمیآید، بلکه با عمیق خواندن امکان پذیر است. من معتقد نیستم که باید واو به واو کتاب معارف را حفظ کرد؛ چون هر چقدر هم که بخوانی یادت میرود. خود من سال آخر چهار بار کتاب معارف را خواندم. ابتدا یک پاراگراف را میخواندم و چندین بار مرور میکردم تا بتوانم یک بار از حفظ برای خودم بگویم، و دفعات بعد چند پارگراف را با هم میخواندم و گاه یک قسمت را برای خودم تکرار میکردم.
زبان خارجی:
زبانم خوب بود و بیشتر تست میزدم و مطالعۀ جدی کتاب درسی را نسبتاً دیر شروع کردم. در کل، برای لغت فقط تست میزدم و برای گرامر ابتدا درسنامه را میخواندم و بعد تست میزدم. کتابهای کمک آموزشی زبان گاه مطالب اضافه دارند و نکتههایی را مطرح میکنند که در آزمون سراسری نمیآید. من برای تسلط به مباحث گرامری (به خصوص مباحثی که در آنها مشکل داشتم)، به جای مراجعه به کتابهای کمک آموزشی، همان نکته را در موتورهای جست و جو، به انگلیسی جست و جو میکردم و میخواندم؛ در واقع تلاش میکردم تا از منبع اصلی، اطلاعات دقیق را به دست بیاورم.
ریاضی:
ریاضی را دوست داشتم؛ تا جایی که هر وقت کلافه یا خسته میشدم، سؤالهای رشتة ریاضی فیزیک را حل میکردم. ریاضی سال دوازدهم را هم تابستان منتهی به سال دوازدهم خوانده بودم و فقط یک قسمت کوچکی از آن برای طی سال دوازدهم باقی مانده بود. در کل، وقت زیادی را به این درس اختصاص نمیدادم.
* شما اولین مجموعه از دانشآموزان دوره نظام جدید بودید و کتابهای سال دوازدهم هم اواخر تابستان منتشر شد؛ چطور کتاب سال دوازدهم را در تابستان خواندید؟!
ایزدمهر نژاد: بله، درست میگویید. برای همین نیز در تابستان، کتابهای نظام قدیم و کتابهای کمک آموزشی را مطالعه کردم.
* بعضی از مباحث کتابهای درسی نظام جدید با کتابهای نظام قدیم تفاوت پیدا کرده است؛ با این مباحث چه کردید؟
ایزدمهر نژاد: همین طور است. به همین دلیل، در دروس عربی، ریاضی و فیزیک، مباحثی بیشتر از حد کتابهای درسی نظام جدید خواندم. در کل، چون اولین دورۀ نظام جدید بودیم، هر سال از مباحث کتابهای سال بعد اطلاع نداشتیم و من تابستانها مجبور بودم که کتابهای نظام قدیم را مطالعه کنم؛ برای مثال، تابستان سال دهم، بخشی از کتابهای نظام قدیم سال یازدهم را مطالعه کردم؛ حتی درسنامهها را میخواندم و تستهای مرتبط با آن را میزدم.
* طی سال تحصیلی، از اینکه بعضی از مباحثی را که در تابستان خوانده بودید، مرتبط با کتابهای درسی نبود، احساس ناامیدی نمیکردید؟
ایزدمهر نژاد: وقتی به درس خواندن علاقه داشته باشید، از خواندن مطالب درسی، نه تنها خسته نمیشوید، بلکه حس خوبی هم پیدا میکنید؛ از طرف دیگر، جز سال آخر، من هیچ وقت به قصد شرکت در آزمون سراسری درس نمیخواندم. من یک دانشآموز بودم و وظیفهام درس خواندن بود، و چون معتقدم که هر کاری میکنم باید با بهترین کیفیت انجام دهم، در درس خواندنم نیز با همین نگاه جلو میرفتم. همین نگاه باعث شده بود که من سال یازدهم، بیشتر از دوازدهم درس بخوانم و میانگین مطالعۀ هفتگیام در سال دهم، یک یا یک ساعت و نیم کمتر از سال دوازدهم بود.
* پس حداقل سه سال متوسطه دوم را بکوب» درس میخواندید و خسته هم نمیشدید؛ درست است؟
ایزدمهر نژاد: به خسته بودن خیلی اهمیت نمیدادم؛ برای مثال، من با خوابم مشکل داشتم و شش ساعت خوابیدن در شبانه روز برای من کم بود؛ برای همین، گاه مجبور بودم راه بروم و درس بخوانم تا خوابم نبرد؛ اما در کل، میتوانم بگویم که به درس خواندن عادت کرده بودم و بخشی از روال زندگی من شده بود.
* آقای نژاد! یک سؤال برای من مطرح شده است؛ اینکه شما برای درسی مثل ادبیات، به گفتۀ خودتان هفتهای 20 تا 25 ساعت وقت میگذاشتید؛ حال آیا برای ریاضی، که هم ضریب بیشتری دارد و هم درس سختی است، وقت مشخصی را اختصاص نمیدادید؟
ایزدمهر نژاد: واقعیت این است که رتبههای برتر گروههای آزمایشی علوم تجربی و علوم ریاضی و فنی، بیشتر در عمومیها ضعف دارند. شما در درس ریاضی باید به یک عدد برسید و انجام این کار، با یاد گرفتن راه حل مساله امکان پذیر است؛ برای همین، همۀ رتبههای برتر، در درسهای ریاضی و فیزیک توانمند هستند، اما در درس ادبیات هیچ وقت نمیتوانید مطمین باشید که به جواب قطعی رسیدهاید!
* با زیستشناسی چه میکردید؟
ایزدمهر نژاد: طبیعتاً مطالعة زیستشناسی و تسلط بر آن، بیشترین مشکل من بود؛ تا جایی که چند بار به فکرم رسید که رشتهام را عوض کنم؛ اما خوب باز منصرف میشدم. کتاب درسی ما ـ به عنوان اولین مجموعه از کتابهای دوره نظام جدید ـ اشتباهات زیادی داشت و من درگیر این اشتباهات بودم، اما بعد از آزمون سراسری متوجه شدم که ضرورتی برای این همه حساسیت وجود نداشت؛ چون طراحان سؤال آزمون سراسری، از بخشهای درست کتاب سؤال طرح کرده بودند.
نحوة مطالعهام نیز، برخلاف عدهای از داوطلبان یا مدرسان کنکور، ترکیبی نبود؛ چون در درس زیستشناسی، بینهایت حالت ترکیب وجود دارد و بیشتر باعث گیج شدن داوطلب میشود. به نظر من باید مباحث را به خوبی درک کرد و ترکیب مطالب را سر جلسۀ آزمون انجام داد. برای انجام این کار، لازم است که متن کتاب را دقیق فهمید و به مباحث درسی عمق بخشید؛ نه اینکه طوطی وار آنها را حفظ نمود.
* برای رسیدن به این عمق مورد نظر، چقدر زیستشناسی میخواندید؟
ایزدمهر نژاد: زیستشناسی، بیشترین وقت را در بین درسها از من میگرفت. شاید نزدیک به 25 الی 30 ساعت در هفته زیستشناسی میخواندم؛ با این وجود، من هر سه کتاب زیستشناسی را فقط سه بار خواندم.
* برویم سراغ سایر درسهای اختصاصی.
ایزدمهر نژاد: فیزیک شبیه ریاضی است؛ البته به نظر من کتاب درسی در فیزیک، مهمتر از ریاضی است؛ چون مباحث حفظی نیز دارد؛ اما در کل، سؤالها بیشتر محاسباتی هستند. برای تسلط بر این درس، ابتدا کتاب درسی را میخواندم و سپس تست میزدم.
شیمی: در کتاب شیمی نظام قدیم، تنوع و دشواری مسایل بیشتر بود، اما کتابهای جدید بیشتر جنبۀ حفظی پیدا کردهاند؛ البته طراحان کنکور به سمت حفظی بودن سؤالات نرفتهاند و همچنان سؤالها بیشتر محاسباتی هستند. من مباحث محاسباتی را از روی کتابهای نظام قدیم در تابستان مطالعه کردم و در طول سال تحصیلی، بیشتر مباحث حفظی کتابهای درسی خودمان را کار میکردم. حفظیات را باید با دقت بسیار خواند و بارها مرور نمود. به نظر من، حفظیات نظام جدید، بیشتر و سختتر از نظام قدیم است. من برای درس شیمی حدوداً هفتهای 10 الی 15 ساعت وقت میگذاشتم.
* بعضی از دانشآموزان، برای دقت نظر بیشتر خودشان، نکتههای مهم کتاب را اصطلاحاً های لایت» میکنند، شما نیز از این روش استفاده میکردید؟
ایزدمهر نژاد: نه، چون به نظر من همۀ قسمتهای کتاب مهم است. اکثراً بچهها قسمتهایی را های لایت» میکنند که قبلاً از آن بخشها سؤال طرح شده است؛ اما ممکن است که طراح، سراغ قسمتهای جدیدی برود که تا کنون به آنها توجهی نشده است.
* سال دوازدهم، مدرسه خود را عوض کردید. فکر نمیکنید که عوض کردن مدرسه در سال آخر تحصیلی، کار اشتباهی است؟!
ایزدمهر نژاد: مدرسهای که میرفتم جوّ رقابتی سنگینی داشت و من اهل فضای رقابتی نبودم. اینکه ببینی همکلاسیات چند ساعت درس خوانده و آیا تو به اندازۀ او درس خواندهای یا نه، با روحیۀ من جور در نمیآمد؛ حتی دوست نداشتم که به عنوان دانشآموز زرنگ معرفی شوم؛ برای همین، در چند آزمون آزمایشی یکی از مؤسسات که شرکت کردم، از آنها خواستم که نام مرا در لیست رتبههای برتر ذکر نکنند و به همین خاطر، با اینکه نفر اول شده بودم، نامی از من برده نشده بود؛ حتی جز افراد خانوادهام، هیچ یک از اقوامم از وضعیت درسی من با خبر نبود، و بعد از اینکه سازمان سنجش رتبههای برتر را اعلام کردند، آنها از وضعیت من با خبر شدند!
* چقدر به آزمونهای آزمایشی اعتقاد دارید؟
ایزدمهر نژاد: به نظر من سؤالهای آزمون سراسری، سادهتر و منطقیتر از سؤالهای آزمونهای آزمایشی است که مؤسسات مختلف برگزار میکنند! این مؤسسات، بدون دلیل، سؤالها را سختتر و طولانیتر میکنند و همین مساله عاملی میشود تا دانشآموزان برای بعضی از درسها، از جمله زیستشناسی، تلاش بیش از حد نیاز کرده یا حتی مسیر اشتباه را طی کنند.
* به نیایش چقدر اعتقاد دارید؟
ایزدمهر نژاد: برای من، هر قدر به آزمون سراسری نزدیکتر میشدم، شدتش بیشتر میشد؛ چون در آرامش من خیلی نقش داشت؛ البته به این اعتقاد ندارم که فرد هیچ کاری نکند و فقط به پروردگار توکل کند؛ ولی فردی که تلاشش را میکند، نیایش برایش بسیار آرامش بخش است.
* فضای خانوادگیتان به خصوص در سال آخر چگونه بود؟
ایزدمهر نژاد: خانوادهام به اینکه من چه بخوانم و چقدر بخوانم، نظارت نداشتند و به نظرم کار درستی هم میکردند؛ یعنی والدین باید بیشتر نقش حمایتگر را داشته باشند تا اینکه صرفاً بر نحوۀ درس خواندن فرزندانشان نظارت داشته باشند.
* در سالهای اخیر، یکی از عواملی که مانع از درس خواندن داوطلبان میشود، تلفن همراه است. بسیاری از جوانان، در خارج از کلاس درس، وقت زیادی را صرف تلفن همراه خود میکنند. شما چقدر درگیر تلفن همراه خود بودید؟
ایزدمهر نژاد: موبایل داشتم، اما برای درس خواندن از آن استفاده میکردم؛ چون خیلی از درسهایی که میخواندم، از روی موبایل بود. کتابها را دانلود کرده بودم و از امکان جست و جوی مطالب استفاده میکردم؛ برای مثال، یک بار فقط قید بعضی» را در کتاب زیستشناسی جست و جو میکردم و آنها را مرور میکردم.
* شب و روز قبل از آزمون سراسری چه میکردید؟
ایزدمهر نژاد: مدتی واژه نامههای ادبیات را خواندم و دیگر تا شب کار خاصی نکردم. ساعت نه و نیم شب برای خواب رفتم و ساعت یازده هم خوابم برد.
* سؤالهای گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی یا عمومی گروههای آزمایشی علوم انسانی و هنر را نگاه نکردید؟
ایزدمهر نژاد: نه؛ چون اگر سؤالها سخت بود، روحیهام را از دست میدادم، و اگر آسان بود، با تصور اینکه سؤالها آسان خواهد بود، امکان داشت که دقت نظرم سر جلسۀ آزمون سراسری کم شود.
* روز آزمون سراسری چه کردید؟
ایزدمهر نژاد: روز برگزاری آزمون سراسری، استرسم نسبت به شب قبل کمتر بود، و چون شب قبل از آن، کمی نگران دیر بیدار شدن و خواب ماندن بودم، چند دقیقه اول شروع آزمون سراسری هم کمی سخت گذشت، اما در کل، مشکلی پیش نیامد.
* سر جلسه آزمون سراسری وقت کم نیاوردید؟
ایزدمهر نژاد: در دروس عمومی، در مقایسه با آزمونهای آزمایشی که دادم، وقت کم آوردم و نتوانستم سؤالها را دوره کنم، اما در دروس اختصاصی، وقت اضافه هم آوردم و محاسباتم را یک بار دیگر مرور کردم که اتفاقاً یک خطا پیدا کردم و آن را تصحیح کردم.
* فکر میکردید که رتبۀ یک آزمون سراسری شوید؟!
ایزدمهر نژاد: قبل از برگزاری آزمون سراسری، خیلی در این باره فکر نمیکردم، اما چون آزمونهای آزمایشی را خوب میدادم، دور از انتظارم نبود که رتبهام خوب شود؛ ولی بعد آزمون سراسری، چون تعداد غلطهایم، در مقایسه با آزمونهای آزمایشی که داده بودم، بیشتر بود و به این خاطر که سطح سؤالها به نسبت سالهای گذشته سادهتر بود، فکر میکردم که شاید رتبهام زیر 10 نشود.
* چه صحبتی با داوطلبان آزمون سراسری سال آینده (1399) دارید؟
ایزدمهر نژاد: هیچ وقت نباید ناامید شد. در آزمونهای آزمایشی یا آزمونهای تستی، که مدارس برگزار میکنند، کمتر به فکر رتبه و تراز باشند و بیشتر روی اشتباهاتشان تمرکز کنند. ضمناً بهانه گیری نکنند و به حرفهای پر حاشیۀ دیگران نیز توجهی نداشته باشند.
* به عنوان آخرین سؤال، برای ما و خوانندگان هفتهنامهمان بگویید که چه درصدهایی را در آزمون سراسری کسب کردید؟
ایزدمهر نژاد: زبان و ادبیات فارسی 7/78 درصد، زبان عربی 100 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی 7/94 درصد، زبان خارجی 84 درصد، زمینشناسی 4/89 درصد، ریاضی 100 درصد، زیستشناسی 7/94 درصد، فیزیک 100 درصد و شیمی 100 درصد.
به نظر من سؤالهای آزمون سراسری، سادهتر و منطقیتر از سؤالهای آزمونهای آزمایشی است که مؤسسات مختلف برگزار میکنند! این مؤسسات، بدون دلیل، سؤالها را سختتر و طولانیتر میکنند و همین مساله عاملی میشود تا دانشآموزان برای بعضی از درسها، از جمله زیستشناسی، تلاش بیش از حد نیاز کرده یا حتی مسیر اشتباه را طی کنند.
نحوه مطالعهام در زیستشناسی، ترکیبی نبود؛ چون در درس زیستشناسی، بینهایت حالت ترکیب وجود دارد و بیشتر باعث گیج شدن داوطلب میشود. به نظر من باید مباحث را به خوبی درک کرد و ترکیب مطالب را سر جلسۀ آزمون انجام داد
سخنی با پشت کنکوریها:
به گفتۀ دکتر حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور، امسال از مجموع 823 هزار و 289 داوطلب مجاز به انتخاب رشته، 456 هزار و 856 داوطلب در گروههای آزمایشی علوم ریاضی و فنی، علوم تجربی، علوم انسانی، هنر و زبانهای خارجی در رشتههای با آزمون، اقدام به انتخاب رشته کردند؛ به عبارت دیگر، بیش از 45 درصد از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته آزمون سراسری، در این دسته از رشتههای دانشگاهی، انتخاب رشته نکردند. اگر نیمی از این داوطلبان هم تصمیم گرفته باشند که در آزمون سراسری سال آینده شرکت کنند، باز هم با رقم قابل توجهی روبرو خواهیم شد؛ داوطلبانی که باید نحوۀ مطالعهشان و حتی نگاهشان به کنکور و چگونه درس خواندن برای این آزمون علمی را تغییر دهند تا بتوانند در آزمون سراسری آینده، به نتیجهای مطابق میل خود دست یابند. شاید یکی از بزرگترین موانعی که این روزها داوطلبان پشت کنکوری با آن روبرو هستند، حس قربانی بودن است؛ اینکه عدهای تصور میکنند مدرسه، معلمها، والدین یا سازمان سنجش آموزش کشور، در عدم موفقیت آنها نقش اصلی را داشتهاند، و اینکه آنها رتبـۀ مورد نظرشان را نیاوردهاند، نتیجۀ ظلم دیگران به آنهاست!
این دسته از جوانان ساعتها و روزها مینشینند و غصه میخورند و در هر فرصت، به آشنا و غریبه یادآوری میکنند که مظلوم واقع شدهاند و به قول معروف نسل سوخته» هستند؛ اما آیا نقش قربانی» را بازی کردن، هیچ مشکلی را حل خواهد کرد؟! آیا نتیجۀ این بازی خطرناک، عدم مسؤولیتپذیری و کم کاری و افتادن در دور باطل شکست و ناکارآمدی نخواهد بود؟!
در این مقاله میخواهیم در ابتدا ویژگیهای یک قربانی را بیان کنیم و در آخر، راهکار بیرون آمدن از این بازی خطرناک را ارایه دهیم.
عدم مسؤولیتپذیری
افراد قربانی، زیر بار اشتباهات خود نمیروند و همیشه انگشت اتهام را به سمت دیگران میگیرند؛ برای مثال، داوطلبی که امسال سرکلاس به دقت درسها را گوش نداده و برنامهریزی دقیق و منظمی نداشته یا دروس پایۀ خود را در سال دهم و یازدهم به خوبی فرانگرفته، اکنون که رتبۀ مورد نظر خود را نیاورده است، از آزمون سراسری گله میکند و آن را روش نادرستی در انتخاب دانشجو میداند یا معتقد است که نظام آموزش و پرورش، نظام نادرستی است، معلمها خوب درس ندادهاند، خانواده در سال برگزاری آزمون سراسری، رعایت آنها را نکرده است و خلاصه دیگران هستند که در این عدم موفقیت وی مقصرند و او یا سهمی در این زمینه نداشته یا سهمش آن قدر کوچک بوده که میشود از آن چشم پوشی کرد!
این افراد به زبان نمیآورند که من قربانی هستم، بلکه مرتبش نشانههایی ارسال میکنند که به صورت غیرمستقیم، قربانی بودنشان را در این قضیه نشان میدهد.
زندگی راکد و خسته کننده
معمولا ً قربانیها در زندگیشان پیشرفت نمیکنند؛ چون مدام حس میکنند که ناتوانند؛ در نتیجه، زندگیشان راکد میماند. اگر از آنها بپرسی که چرا خود را ناتوان میبینید، یک لیست بلند بالا نشانتان میدهند که چرا گیر کردهاند. مشکل اساسی که وجود دارد این است که یک قربانی، معمولاً به شما نمیگوید که برای موفقیت در زندگیاش، چه برنامهای دارد.
مقایسۀ خود با دیگران
فرد قربانی، همیشه درگیر مقایسه خود با دیگران است و در این میان، خود را بدبخت، ناتوان و ناکارآمد، و طرف مقابل را خوش شانس، توانمند و موفق میداند. حقیقت این است که همه ما در مقایسه با دیگران ممکن است که کمبودهایی داشته باشیم و در واقع هیچ کس از همه نظر کامل نیست، اما مقایسه کردن خود با دیگران، هیچ دردی را درمان نمیکند؛ به خصوص که فرد قربانی در این مقایسه، همۀ شرایط و عوامل را در نظر نمیگیرد و به یک مقایسۀ ظاهری و سطحی بسنده میکند.
نقد منفی و کینهورزی
قربانی نیاز دارد تا دیگران را پایین بیاورد و در آنها اشکال پیدا کند. او با انجام این کار، حس زودگذری از برتر بودن پیدا میکند. وی همچنین دوست دارد که به نیتیهای قدیمی چنگ بزند. او از این ابزار مانند اسلحه استفاده میکند و آن را برای هر کسی که سعی کند وی را مسؤولیتپذیر کند، استفاده میکند؛ برای مثال، کافی است که یک بار خطایی از کسی ببیند، این خطا را بزرگ میکند و همیشه برای اشتباه پیش آمده، به طرف مقابل سرکوفت میزند و حتی او را عامل بروز مشکلاتی میداند که هیچ ربطی به فرد مورد نظر ندارد.
احساس ناتوانی
احساس عدم امنیت، یکی از بزرگترین مشکلات فرد قربانی است. او همیشه نگران اتفاقی است که هنوز پیش نیامده و در ذهن خود با داستان سرایی از اتفاقی که معلوم نیست بیفتد، یک هیولا میسازد و بعد با ترس و وحشت از اوهام خود، دست از فعالیت میکشد و فقط از اوضاع گله و شکایت میکند. چنین فردی دایم به دنبال این است که از آخرین شایعات با خبر شود و به یاری ذهن نگران و پریشان خود، به آن پر و بال بدهد و بعد همان شایعه را عامل عدم موفقیت خود در گذشته، حال و آینده بداند.
عدم قاطعیت
یک قربانی باور ندارد که میتواند زندگیاش را کنترل کند؛ بنابراین، با تاکید روی اینکه به چه چیزی نیاز دارد، میخواهد یا استحقاقش را دارد، دچار مشکل میشود. زندگی افراد قربانی، معمولاً الگویی تکراری از تسلیم و انفعال است و چنین الگویی برای اعتماد به نفس و پیشرفتهای شخصی، بسیار مضر است، و چون فرد قربانی موفق به شکستن این الگو نمیشود، اضطراب و افسردگیاش بیشتر میشود.
چه باید کرد؟
اگر متوجه شدید که شما نیز چنین ویژگیهایی دارید، پس هرچه زودتر به فکر تغییر و تحول در نگرش و نحوۀ زندگی خود باشید. قبل از هر چیز توجه داشته باشید که هر شرایط، موقعیت و مناسبت در زندگی، میتواند یک فرصت رشد باشد. شاید در باره اتفاقی که افتاده است، دیگران هم نقشی داشته باشند، اما همیشه میتوان از خود پرسید که من در زمینۀ مشکل پیش آمده چه کردهام و آیا میتوانستم در بهبود وضعیت نقشی داشته باشم. پرسیدن این سؤالها، نشان دهندۀ مسؤولیتپذیری، بلوغ و همکاری یک فرد است؛ به علاوه، انجام این کار کمک میکند که در آینده از مواجه شدن با شرایط مشابه، اجتناب کنید.
خوب است که فهرستی از اهداف کوچک و دست یافتنی خود درست کنید و آرام آرام به سمت اهداف زندگیتان پیش بروید. مطمین باشید که برنامهریزی کردن» راه رسیدن به موفقیت است. یک سررسید تهیه کنید و هر شب برنامه فردای خود را در آن بنویسید. برای مطالعۀ دروسی که میتوانید در برنامه هفتگیتان داشته باشید، از بهانه آوردن و گفتن اینکه کارهای غیر مترقبه نمیگذارند که شما مطابق برنامۀتان پیش بروید، بپرهیزید. واقعیت این است که این بهانهها فقط برای شانه خالی کردن از برنامهریزی و تعهد داشتن است!
پیشنهاد میکنیم که هر روز صبح با این شعار روز خود را آغاز کنید: برنامهریزی میکنم کارهایم را، کار میکنم برنامههایم را.»
سخن آخر
گرفتار نشدن در دام ترحم به خود، قانونی طلایی برای سلامت ذهن است. با این حقیقت کنار بیایید که زندگی (چه زندگی خودتان و چه زندگی دیگران) بیعیب و نقص نیست. اگر میتوانید کاری در راستای کاستن از مشکلات فعلی زندگیتان انجام دهید (که در بیشتر مواقع میتوانید) این کار را بکنید، و اگر به راستی شرایط از دست شما خارج است، بهتر است که با این وضعیت کنار بیایید. شکایت کردن از زندگی، تلف کردن وقت است، و ترحم به خود، از دو جهت ضد بهرهوری است: اول اینکه شما برای غلبه بر غم و نیتی خود، کاری نمیکنید، و دوم اینکه شما بدبختی اضافی ناشی از خودویرانگری را هم به غمهای قبلیتان میافزایید.
هر وقت فکر کردید که یک موقعیت یا فرد خاصی دارد زندگیتان را تباه میکند، مطمین باشید که خودتان هستید که دارید زندگیتان را تباه میکنید؛ زیرا احساس یک قربانی را داشتن، فاجعهبارترین شیوۀ گذران زندگی است.
یادگیری» عبارت است از آثاری که محیط از طریق حواس (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) بر ذهن انسان برجا میگذارد. این آثار به صورت تغییراتی کم و بیش دایمی در رفتار بالقوه» یادگیرنده به وجود میآید. بدیهی است که آثار عوامل موقتی و زودگذر، مانند خستگی، دارو، عوامل انگیزشی و تغییرات ناشی از رشد (پختگی) یا بلوغ، یادگیری محسوب نمیشود؛ ضمن آنکه یادگیری، فقط آن چیزی نیست که به صورت تغییرات رفتاری (عملکرد) تجلی میکند، بلکه آن چیزی است که جزیی از یادگیرنده میشود. در کتابهای روانشناسی، یادگیری به صورت ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط به آنکه این تغییر بر اثر اخذ تجربه رخ دهد» تعریف میشود.
با توجه به توضیح مختصری که در مورد یادگیری گفته شد، اینک عوامل مؤثر بر یادگیری را بیان میکنیم:
1ـ آمادگی: شاگرد باید از لحاظ رشد جسمی، عاطفی، عقلی و . به اندازة کافی رشد کرده باشد تا بتواند به خوبی یاد بگیرد، و یادگیری، زمانی برایش مثمر ثمر خواهد بود که از هر نظر، آمادگی لازم را داشته باشد. آمادگی یک فرد در زمینههای مختلف، متفاوت است؛ بدین معنا که فرد ممکن است که از لحاظ عقلی آماده باشد، ولی از نظر عاطفی، فاقد احساس مطبوع نسبت به امر مورد نظر باشد؛ مثلاً ترس از معلم، احساس عدم امنیت، دلهره، اضطراب و . امر یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل میکند.
2ـ حضور ذهن: این مساله، نقش مهمی در فرایند یادگیری ایفا میکند. وقتی مطلبی (از طریق محرکی مانند نور یا صوت) با چشم دیده یا با گوش شنیده میشود، چنانچه به آن مطلب بر اساس ادراک انتخابی، دقت کافی مبذول شود، با نظم منطقی وارد حافظه دراز مدت میگردد و تکرار ذهنی هم برای تثبیت آن مطلب انجام میگیرد؛ در این صورت، بازیابی آن مطلب، بسیار آسان و سهل خواهد بود.
عواملی که میتوانند در تحریک حضور ذهن مؤثر باشند، عبارتند از:
الف) آگاهی از هدف یادگیری: اصولاً هدف، انگیزه ایجاد میکند، و وقتی که فراگیرنده از هدف یادگیری مطلب یا پیام آموزشی مطلع بوده و آن هدف، مناسب با علایق، استعدادها و امکانات اجرایی او باشد، در احضار و بازیابی مطالب موجود در حافظه دراز مدت، دچار اشکال نخواهد شد.
ب) انگیزش: انگیزش، به مثابه نیروی محرکهای است که فراگیرنده را در جهت رسیدن به هدفش، به فعالیت وا میدارد. یادگیری نیازمند انگیزش است و هرچه انگیزش بیشتر باشد، فراگیرنده در راه رسیدن به هدف خود، تلاش بیشتری خواهد کرد.
ج) توجه به مطالبی که باید یاد گرفته شود: هر چند ایجاد انگیزش، لازمة هر آموزشی است، ولی به تنهایی کافی نیست؛ زیرا باید با سعی و کوشش فراگیرنده برای جذب اطلاعات نیز همراه باشد. عدهای از متخصصان امر آموزش، بیتوجهی و بیدقتی را مهمترین دلیل یاد نگرفتن مطلوب (مطالبی که باید یاد گرفته شود) میدانند.
3ـ انگیزش: انگیزش به معنی جنبش و حرکت است و به آن در روانشناسی اصطلاحاً دینامیک رفتار» میگویند. اصطلاح دینامیک رفتار نیز از علم فیزیک اخذ شده است و منظور از آن، نیرویی است که باعث ایجاد حرکت در اجسام میشود. دلیل کاربرد این اصطلاح، یعنی دینامیک یا انگیزش رفتار، آن است که این انگیزش نیز باعث ایجاد حرکت موجودات زنده میشود.
روانشناسان تربیتی، انگیزش را فن به کار بردن عواملی میدانند که رغبت و علاقه فراگیران را به فعالیت معینی برمیانگیزاند. در مسایل تربیتی و آموزشی، انگیزش، هم به عنوان هدف و هم به عنوان وسیله، مطرح شده است. انگیزش، وقتی به عنوان هدف مطرح میشود که منظور ما از ایجاد آن، علاقهمند کردن فراگیران به مواد درسی باشد، و طرح آن به عنوان وسیله، زماننآی است که از آن به منزلة پیشنیاز یادگیری استفاده شود. لوین» روانشناس آلمانی در جملهای میگوید: انگیزش، عالیترین شاهراه یادگیری است»؛ یعنی انگیزش، شرط ضروری هر نوع یادگیری است؛ ضمن آنکه مهمترین عامل توجیه کنندة پیشرفت درسی فراگیرانی که از نظر استعداد یادگیری مطالب، یکسان بوده، اما پیشرفت تحصیلی متفاوتی داشتهاند، میزان انگیزش آنان نسبت به آن درس بوده است.
4ـ تجارب گذشته: آمادگی شاگرد در حد وسیعی، یا تحت تاثیر آموختهها و تجارب و آموختههای گذشته وی قرار دارد و یا اینکه بعداً از این آموختهها تاثیر خواهد پذیرفت. آزوبل، در این مورد گفته است: اگر قرار بود تمام مطالب روانشناسی پرورشی را تنها در یک اصل خلاصه کنم، آن اصل این بود: تنها عامل مهمی که بر یادگیری بیشترین تاثیر را دارد، آموختههای قبلی یادگیرنده است.» بنا به تعبیر آزوبل، یادگیری قبلی یادگیرنده، احتمالاً مهمترین عامل تعیین توفیق یا شکست او در یادگیری است. ضمناً یادگیرنده، اگر پیشنیازهای لازم را برای مجموعهای از هدفهای آموزشی بداند، آماده خواهد بود که آموزش معنیدار را نیز دریافت کند.
5 ـ شرایط و محیط یادگیری: محیط ممکن است مانند: نور، هوا، تجهیزات و امکانات آموزشی، فیزیکی باشد، و طبیعی است که هرچه امکانات آموزشآی برای یک فرد بیشتر فراهم شود، یادگیری، بهتر صورت میگیرد. محیط ممکن است مانند: رابطه بین معلم با شاگرد، رابطه والدین با یکدیگر و نگرش والدین و مربیان و .، که هر یک میتوانند در میزان یادگیری یادگیرندگان مؤثر باشند، عاطفی باشد. به هر حال، امکانات محیط آموزشی، وضع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانواده، انگیزش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و . میتوانند بر کیفیت و کمیت یادگیری مؤثر باشند.
6ـ روش تدریس معلم: اگر معلم به نظریهها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را تنها وسیلهای برای انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعدادها و تفکر علمی شاگردان، موفقیت چندانی به دست نخواهد آورد.
7 ـ رابطة کل و جزء: طرفداران مکتب گشتالت» عقیده دارند که کل، اجزاء را در یک طرح و زمینه قرار میدهد و ارتباط آنها را با یکدیگر روشن میسازد. در یادگیری به شیوة گشتالت، ادراک»، بینش» و حل مساله»، اساس کار است و با به کارگیری آن، کوشش میشود که با توجه به کل مساله و پی بردن به اجزا و کسب بینش، مساله مورد نظر حل شود.
امروزه آزمایشهای متعدد، نشان داده است که اگر به فرد، یک اصل یا مطلبی را آنچنان بیاموزند که بتواند آن را عملاً بسازد یا ایجاد کند، یادگیری او سریعتر و مؤثرتر انجام میشود تا اینکه آن را به صورت مجموعهای از مطالب بیارتباط و مستقل از یکدیگر، به وی بیاموزند. برخی از روانشناسان نیز معتقدند که روش جزء هم دارای ارزشهایی است. در روش جزء، آثار کار زودتر نمایان میشود و این همان انگیزش است، و کاری که به انجام میرسد، موجب بروز احساس بهتری در زمینة به یاد سپردن در شخص میشود. افراد همواره نمیتوانند تمام بندهای یک شعر را به صورت یک واحد یاد بگیرند، اما همین افراد میتوانند کل یک شعر را به واحدهای کوچکتری بخش کنند و به خاطر بسپارند و آنگاه این واحدها را با یکدیگر ترکیب کنند.
کارل آی.هاولند» این دو روش را به این ترتیب خلاصه میکند: با استفاده از روش جزء، یادگیرنده احساس میکند که زودتر موفق میشود. در اینجا اجزاء به هدفهای فرعیای تبدیل میشوند که شخص را به سمت هدف اصلی هدایت میکنند، و رضایتی که از رسیدن به هدفهای فرعی حاصل میشود، به این امر کمک میکند. به کار گیری روش کل، به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد، و چون آثار آن به زودی ظاهر نمیشود، موجب تضعیف روحیة شخص میگردد؛ اما یادگیرنده با تجربه میداند که اگر چه نتایج کار با تاخیر پدیدار میشود، ولی در دراز مدت ثابت میشود که روش کل مؤثرتر از روش جزء است.
8 ـ تمرین و تکرار: تمرین و تکرار مؤثر، باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد؛ از جمله باید منظم و مرتب بوده و طول دورههای آن مناسب باشد، و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد. یک مطلب وقتی در حافظه میماند که بارها مرور و تکرار شود؛ بنابراین، سعی کنید که هر مطلب فراگرفته شده را به کار گیرید؛ چون هیچ چیز نمیتواند جای تمرین عملی را بگیرد؛ اما باید در نظر داشت که تمرین نباید بیش از حد، طولانی و خسته کننده باشد.
با فرارسیدن ماه مهر، پاییز آغاز شد و وارد فصل سوم سال میشویم. با فرا رسیدن پاییز و آمدن مهرماه و نواخته شدن زنگ مدارس و شروع کلاسهای دانشگاهها، رسماً سال تحصیلی جدید آغاز میشود و نسیم حرکت نوید بخش میلیونها دانشآموز و دانشجوی ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهی برای کسب دانش و فضیلت همراه با بالندگی و پویندگی وزیدن میگیرد.
آغاز سال تحصیلی جدید از منظر فردی و اجتماعی، در بردارنده فرصتها و تهدیدهای قابل توجهی است؛ فرصت از این لحاظ که به هر روی، شروع دورهای جدید و گام نهادن در مسیر پیشرفت علمی از سوی دانشآموزان و دانشجویان را نوید میدهد، و تهدید از آن جهت که اگر برای این پتانسیل با ارزش، که در وجود میلیونها دانشآموز و دانشجو جریان دارد، تدبیری اندیشیده نشود و برنامهریزی دقیقی برای هدایت این استعدادهای عظیم و شگرف، که سرمایههای با ارزش این مردمند، صورت نگیرد، عملاً پیشرفت قابل توجهی در عرصههای علم و فناوری و سایر حوزههایی که با دانشاندوزی و علمآموزی مرتبطند، حاصل نخواهد شد.
در این میان، میتوان دانشآموزان یا دانشجویان را از یک منظر به دو دسته تقسیم کرد: گروهی که از یک مقطع تحصیلی به یک مقطع تحصیلی دیگر وارد میشوند، و گروهی که دانشآموخته آخرین مقطع تحصیلی مدارس (دوره متوسطه) هستند و پس از موفقیت در آزمون سراسری یا سایر آزمونهای مشابه، تازه از یک نهاد آموزشی به یک نهاد آموزشی دیگر نقل مکان کرده و در حال آشنایی با تفاوتها و شباهتهای میان این دو نهاد مهم و اثرگذار در زندگی شخصی و اجتماعی هر فرد هستند.
هر یک از گروههای پیشگفته، در مواجه شدن با مقطع جدید یا نهاد آموزشی تازه، با تغییراتی روبرو میشوند که در جای خود برای آنها این تفاوتها و شباهتها جالب توجه خواهد بود؛ اما نکته مهمتر، که پرداختن به آن در این مجال لازم به نظر میرسد، حفظ روحیه ترقی و تعالی برای جهش به سمت مقاطع تحصیلی و دانشگاهی بالاتر است که ااماً در نتیجه حرکت و شور آفرینی پیوسته و ممتد از سوی دانشآموزان یا دانشجویان حاصل میشود؛ به دیگر سخن، ورود به یک مقطع تحصیلی دیگر در نهاد آموزشی مدرسه یا دانشگاه یا وارد شدن از مدرسه به دانشگاه یا ارتقاء سال تحصیلی، به خودی خود ارزشمند و ارزشآفرین نیست؛ بلکه آن چیزی ارزشمند و ارزشآفرین است که بتواند اولاً دایمی و هدفمند باشد، و ثانیاً در یک مسیر مستقیم، ما را به سمت پیشرفت، ترقی و تعالی بعدی به صورت تدریجی رهنمون گردد؛ در غیر این صورت، ادامه تحصیل در هر یک از مقاطع تحصیلی مدرسه یا دانشگاه، اگر هدف ارزشمندی را با خود به همراه نداشته و تنها از روی عادت» یا خواسته دیگران، به ویژه پدر و مادر، یا عقب نماندن از زمانه باشد، نه تنها از هدفمندی تهی بوده و کم ارزش خواهد بود، بلکه جز اتلاف عمر و سرمایه دانشآموز یا دانشجو و جامعه، هیچ حاصلی را در بر نخواهد داشت؛ ضمن آنکه موجب به هدر رفتن سرمایههای عظیم مادی و معنوی کشور نیز خواهد شد.
این بحث را در این ستون، با آرزوی اندیشه بیشتر و فراگیرتر تمام دانشاندوزان، اعم از دانشآموزان و دانشجویان، در مورد اهداف خود، به پایان میبریم که نقل (به مضمون) است که یکی از معصومان (ع) فرمودند: خداوند رحمت کند کسی را که بیندیشد از کجا آمده است، در کجا هست و به کجا خواهد رفت.
موفق باشید
درباره این سایت